زیسان: سعید راد، بازیگر محبوب سینما در دهههای پنجاه و شصت، دوشنبه ۱ مرداد از دنیا رفت و علاقهمندان و اهالی سینما را در سوگ خود گذاشت. سعید راد از جمله بازیگرانی بود که هم پیش از انقلاب جایگاه ویژهای در سینما به دست آورد و هم پس از انقلاب توانست پرقدرت ادامه دهد و امضای خودش را حفظ کند.
راد اولینبار سال ۱۳۵۰ برای بازی در فیلم «خداحافظ رفیق» در جایگاه یک بازیگر مقابل دوربین رفت. او پیش از بازیگری، ورزشکار بود و این مسئله در انتخاب کارگردانها بیتاثیر نبود. سعید راد نقشهای مهم زیادی را در سینمای ایران بازی کرد، اما بیشتر از همه در شمایل قهرمانی عصیانگر در ذهن مخاطبانش مانده است.
بیشتر بخوانید:
بهترین فیلمهای سعید راد؛ ستاره قدیمی محبوب سینمای ایران
احمدسعید حق پرست راد که با نام هنری سعید راد شناخته میشود، بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون کشورمان زاده ۴ آبان ۱۳۲۶ در شهر تهران است. سعید راد دانشجوی رشته انصرافی رشته کشاورزی و دارای مدرک تحصیلی دیپلم است و از سال ۱۳۴۷ فعالیت هنری خود در سینما را آغاز کرد.
سعید راد درباره زندگی شخصیاش میگوید: پدرم از اعضای حزب توده و سیاسی بود و پیش از انقلاب ترور شد. این بازیگر سینما درباره دوران ممنوع التصویریاش در سینمای ایران تاکید کرد: اصلا دوست ندارم خروجم از ایران را به یاد بیاورم. بگذارید راحت بگویم من تنها بازیگری بودم که بعد از انقلاب ۷ فیلم پرفروش بازی کردم و در واقع محبوبیت اصلی ام را از پس از انقلاب به دست آوردم و هیچ گونه مسئلهای هم نداشتم که ممنوع الکار یا ممنوع الچهره شوم. من در خارج نیز هیچ گاه به اصطلاح ساکم را باز نکرده و همیشه در حال مهاجرت بودم و مجبور بودم کارهای فرعی کنم تا زندگی ام را حفظ کنم. زمانی که مرا ممنوع الکار کردند حیرت زده شدم، چرا که در اوج فعالیت و پختگی بودم.
سعید راد در دوران جوانی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک دختر به نام نگاه و یک پسر به نام سام شد. در حال حاضر فرزندان او ساکن کانادا هستند. سعید راد و همسرش بعد از مدتی از هم جدا شدند. دختر سعید راد دندانپزشک و پسرش سام هم وکیل است.
نوههای دختری او آریا و آدام همتی هستند که آدام زمانی عضو تیم جوانان پرسپولیس بود و در زمان مربیگری برانکوو در رده بزرگسال توانست در چند بازی حضور پیدا کند.
بیشتر بخوانید:
عکس| واکنش آدام همتی به درگذشت سعید راد
سعید راد بعد از جدایی از همسر اولش در سال ۱۳۵۴ و در ۲۸ سالگی برای بار دوم با همکار زن خود نوش آفرین که یکی از بازیگران و خوانندههای مطرح آن زمان بود ازدواج کرد.
اما زندگی نوش آفرین و سعید راد هم بعد از ۱۷ سال به جدایی ختم شد و نوش آفرین بعد از جدایی ایران را به مقصد هندوستان ترک کرد. نوش آفرین هم اکنون ساکن آمریکا است. سعید راد و نوش آفرین فرزندی نداشتند.
بیشتر بخوانید:
احمد نجفی همراه با بهترین رفیقش سعید راد در برنامه همرفیق، با اجرا و کارگردانی شهاب حسینی حضور پیدا کرد و در این برنامه از عشق دیوانه وار سعید راد به خواننده مطرح نوش آفرین چنین گفت: سعید عاشق یه خانمی شده بود، پدر ما رو درآورده بود، میگفت زنگ بزن بگو اگه امروز نیای من ببینمت، همین امشب تا فردا خودکشی میکنم، سه بار من رو وادار کرد این کار رو بکنم گفتم چقدر میخوای خودکشی کنی تمومش کن این عشق رو، یک اتاق داشت که تمام سقف و دیوارهاش عکس بود (نمیخوام اسم ببرم از این خانم ولی هنرپیشه بود و یه سابقه تاریخی در مملکت ما داشت) و میرفتی تو این اتاق با عکسها محاصره و گیج میشدی.
بیشتر بخوانید:
پست تلخ و احساسی نوشآفرین برای درگذشت سعید راد
سعید راد بعد از جدایی از همسر اول و دومش مجرد بود. چندی پیش شایعهای در خصوص ازدواج سوم بر سر زبان افتاد، اما وی با حضور در برنامه دورهمی و گفتگو با مهران مدیری درباره ازدواجهای خود این طور گفت: دوبار ازدواج کرده است و دو فرزند دارد.
به گزارش زیسان، او در برنامه دورهمی بخشی از خاطرات خود را تعریف کرد و به مهران مدیری درباره ماجرای عاشق شدنش چنین گفت: من کلاس سوم دبیرستان بودم، خونمون شمرون بود و کوچه باغ قدیمی، یه دختر خانومی بود که روسری داشت و خیلی محجوب بود و از کنار دیوار همیشه میومد رد میشد، دل من شروع کرد به تپیدن و دو ماه و نیم حفظ کردم و زحمت کشیدم که این شجاعت رو پیدا کنم که وقتی ایشون رد میشن، من فقط دو بار در هفته میتونستم ایشون رو ببینم بهشون بگم سلام خانوم و گفتم و ایشون گفت کوفت. جرات نکردم دیگه به کسی بگم سلام دیگه بعد از اون عاشق شدم ولی دیگه سلام نگفتم.
هوشنگ گلمکانی منتقد شناخته شده و کارگردان سینما در صفحه اینستاگرامش نوشت: روز پنجم فروردین که با جواد طوسی (منتقد سینما) به عیادتش رفتیم، بیش از شش ماه از آغاز وضعیت وخیمش میگذشت و تازه رضایت داده بود که دخترش به ما خبر بدهد. بس که مغرور است و دلش نمیخواست کسی او را در آن حال ببیند. تا پیش از آن، صبحها (سحرخیز بود) روزی یک ساعت میدوید، اهل سیگار و مشروب نیست و میکوشید سلامت و تناسب اندامش را حفظ کند. بهسختی میپذیرفت نقش یک پدر را بازی کند و همیشه به کارگردانها اصرار میکرد یک سکانس اکشن برایش در نظر بگیرند.
آن روز در یک خانه سالمندان به عیادتش رفتیم و اکنون هم در همان جا بستری است. بعید میدانم این را خودش بداند، وگرنه حاضر نیست ساکن «خانه سالمندان» باشد. سعید رادی که آن روز روی تخت دیدم، شباهتی با آنچه که حتی از سالهای اخیرش به یاد داریم نبود. دلم نمیخواهد وضعیت او را در آن روز توصیف کنم، حتی اگر نتوانم فراموش کنم.
پس از آن چند بار در تماس با آن آسایشگاه حالش را پرسیدم که شاید به عنوان یک پاسخ کلیشهای گفتند «خوب است، بد نیست.».
اما هفته گذشته که مسعود کیمیایی و جواد طوسی به عیادتش رفته بودند، از جواد خبر حال سعید راد را گرفتم. گفت از آن روزی که با هم به دیدارش رفتیم بدتر است! و حالا با توصیفی که دخترش از حال امروز پدر کرده، معنایش این است که: مگر که دست معجزتی... آرزوی آن معجزه را دارم.