چه کسانی به مسعود پزشکیان رای دادند؟

چه کسانی به مسعود پزشکیان رای دادند؟
چه کسانی روز جمعه ۱۵ تیرماه ۱۴۰۳ به مسعود پزشکیان رای دادند؟ یک هفته قبل نیز او در کمال ناباوری با مشارکت کمی کمتر از ۴۰ درصد نفر اول دور نخست شده بود.
کد خبر: ۲۶۸۲۷
|
۲۰ تير ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۶

میثم‌قهوه چیان در روزنامه ابتکار نوشت: چه کسانی روز جمعه ۱۵ تیرماه ۱۴۰۳ به مسعود پزشکیان رای دادند؟ یک هفته قبل نیز او در کمال ناباوری با مشارکت کمی کمتر از ۴۰ درصد نفر اول دور نخست شده بود. در چنین رقابت تنگاتنگی آنچه شرط لازم پیروزی او بود پایگاه رائی بود که توانست در دور اول او را برنده کند و در دور دوم کار را برایش تمام سازد. 

اما چرا این سوال مهم است؟ اگر ما منشا رای پزشکیان را ندانیم و یا اشتباه تشخیص دهیم، به درستی نخواهیم توانست آن را ارزیابی کنیم. چنین اشتباهی برای خود او و یا ستادش و همچنین کابینه‌گزینی‌اش ممکن است اشتباهات مهلکی را به همراه داشته باشد. هر چه باشد اصلاحات پس از دو شکست سهمگین در جذب آرا لازم از ورود به قدرت محروم مانده بود.

 همچنین باید بدانیم که او با چه کسانی توانست سیاست را ممکن کند و نماینده بخش قابل ملاحظه‌ای از مردم شود. او برای اینکه باز ناامیدی ایجاد نکند و پایگاه‌های جدید رای را از دست ندهد، آنچه در سال ۱۳۸۴ و ۱۴۰۰ ایجاد شد، باید به صیانت از ارتباط خود با پایگاه اصلی رای خود و انعکاس آن در سیاست‌های دولت چهاردهم دست یازد. رقابت در دور اول هر چند میان نماینده جناح اصلاح‌طلب، چهار نماینده از جناح اصولگرا و یک مستقل مایل به اصلاح‌طلبی بود، اما در واقع همه نامزد‌ها از دید اکثریت مردم (۶۰ درصد) گزینه‌ای برای انتخاب نبودند. این داده اساسی دور اول است.

۶۰ درصد از مردم در دوره اول و نزدیک به ۵۰ درصد از مردم در دور دوم رای ندادند و نیامدند. این عدم ترجیح اکثریت پیام واضحی داشت. گذشته از آنکه چرا آمار عدم مشارکت بالا بود، معنای این رویداد نبود مرجحی برای انتخاب بود. کسانی که را ندادند فرقی میان نامزد‌ها نمی‌دادند تا آنها را متقاعد کند برای دخالت در امورات خود یکی از آنها را برگزینند و یا معتقد بودند اگر فرقی هم باشد، امکانی برای تاثیرگذاری رییس جمهور در امورات کشور وجود ندارد. به عبارت دیگر عدم مشارکت، یکسان بودن دو جناح مرسوم سیاسی (اصلاح‌طلب، اصولگرا) در عدم استحقاق به مورد ترجیح واقع شدن بود. از این رو برای ایشان انتخاباتی در حال برگزار شدن نبود. به نظر می‌رسد ۴۰ درصد باقی مانده (در دور اول) کما بیش همان آرائی باشند که سه سال پیش به صندوق ریخته شدند.

 اما پیش از دور اول، کابوسی کلاسیک برای اصلاح‌طلبان وجود داشت؛ مشارکت کم. آنها از سوئی پایگاه رای خود را در آرا قشر خاکستری جامعه می‌جستند و نیز از سوئی نگران سلامت انتخابات در شرایطی بودند که مردم کمی رای بدهند. نتایج دور اول نشان داد که پزشکیان در مشارکت پائین‌تری از ۱۴۰۰ پیروز انتخابات شد و به عنوان نفر اول به دول دوم راه یافت.

در شرایطی که دو نامزد به نفع جلیلی کنار کشیده بودند، این تنها قشر خاکستری بود که به عنوان ناجی پزشکیان، از سوی ستاد مرکزی فراخوانده می‌شد. تمام تکاپوی کمپینر‌های تهران‌نشین این سیاستمدار آذربایجانی این بود که او را فردی معرفی کنند که در خصوص خانم امینی واکنش نشان داده، موافق آزادی‌های اجتماعی و سیاسی است و فردی مدرن و به روز است.

 نتایج دور اول شوکه کننده بود. در استان‌های یزد، کرمان و اصفهان که از سوی پیرامون استان‌های مرکزنشین خوانده می‌شد و حتی تهران مرکز مرکز‌نشینان هم شاهد شکست برای اردوگاه اصلاح‌طلبان بود و او از دو نامزد اصلی اصولگرا رای کمتری را جمع کرده بود. در شهر محل تولد سید محمد خاتمی که با نوحه‌های اصلاح‌طلبانه حسینی شهری خاص، روادار و اصلاح‌طلب معرفی می‌شود، جلیلی پیروزی قاطعی را کسب کرد. از از این رو دور اول دور اصلاحات نبود.

 با تاسی پزشکیان به مقام معظم رهبری و منویات ایشان در پیشبرد کشور و عدم ارائه خود به عنوان یک اصلاح‌طلب حزبی و در بهترین شرایط یک اصلاح‌طلب اصولگرا (معتقد به اصولی، چون حق و عدالت) وضعیت عجیب‌تر نیز شده بود. برنده انتخابات در استفاده از قرآن و نهج‌البلاغه از اصولگرایان که منادی دین بودند پیشی گرفت در حالی که غالب ستاد ترجیح می‌داد از وزن نهج‌البلاغه و ارجاع او به مقام معظم رهبری بکاهد. اما دور دوم با تقویت و حضور بیشتر منشا رای پزشکیان او پیروز انتخابات شد. این دور به میزان دور قبلی، نشان‌دهنده یک یکپارچگی در پایگاه رای دکتر مسعود پزشکیان بود.

مشارکت در استان‌های به فیروزه‌ای به اضافه سیستان و بلوچستان نشان می‌داد که استان‌های ترک، کرد و اهل سنت به پزشکیان رای داده بودند. برای مثال به ترتیب میزان مشارکت و رای پزشکیان به درصد، در استان‌های آذربایجان شرقی، ۶۲.۲، ۸۵.۲، آذربایجان غربی، ۵۳، ۸۵.۴، اردبیل ۶۵.۵، ۸۳.۴، گلستان، ۵۰.۵، ۶۱.۶، سیستان و بلوچستان، ۵۱، ۶۸.۶ و فارس ۴۷.۹، ۵۰.۸ بود و این نسبت‌ها در اردوگاه نارنجی مربوط به جلیلی برای مثال در خصوص استان‌های خراسان رضوی ۵۷.۹، ۶۱.۱، سمنان ۵۵.۶، ۶۱.۶، اصفهان، ۴۸.۸، ۶۰.۶، یزد ۶۹.۴، ۵۰.۲، کرمان ۵۵، ۶۱.۷ بود.

ما در آوردگاه دور دوم تنها شاهد پیروزی قاطعانه‌تر پزشکیان در استان‌هایی بودیم که در دور اول هم پیروز شده بودند. در این میان اصولگرایان استان‌های تهران، چهارمحال و بختیاری، فارس، قزوین و مازندران را در دور دوم به پزشکیان واگذار کردند. یکپارچگی، درصد مشارکت و نیز سهم پزشکیان در استان‌های فیروزه‌ای بیشتر شد. مقایسه آمار استانی رای نامزد اصلاح‌طلبان در انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ با امسال نشان می‌دهد عامل تعیین کننده پیروزی پزشکیان حمایت اصلاح‌طلبان از او نبود.

 زیرا این آمار به ما می‌گوید استان‌های بنفش حامی روحانی و معرف اصلاحات در این دور به اردوگاه مقابل رای داده بودند. اگر عامل ایجاد دو قطبی بر مبنای ترس در دور دوم را هم مد نظر قرار دهیم، باز الگوی پیروزی اصلاح‌طلب-اصولگرا نبود. منشا رای پزشکیان را باید در تبار سیاسی و مخاطبان هدف او جست. او که سیاستمداری آذربایجانی بوده و ۴ دوره مردم تبریز را در مجلس نمایندگی کرده است، جو سیاسی و مطالبات استان‌های ترک کشور را خوب می‌شناخت و پیشتر نیز بار‌ها در دوران نمایندگی‌اش آنها را بیان کرده بود. همچنین مخاطبان هدف او نه طبقه متوسط که محرومان بودند.

تاکید مدام او بر اینکه نتیجه اقتصاد باید به سود محرومان جامعه باشد را نباید فراموش کرد. دیگر پایگاه رای او را باید در اهل سنت جست که در هر دو دوره و به خصوص در دور دوم شگفتی آفریدند و این نیز محصول تاکید او بر تبعیض‌هایی بود که به نظر او در این زمینه روا شده است. همچنین او در خصوص مباحثی مانند حجاب سعی کرد لایه اجتماعی فراگیری در طبقه متوسط را خطاب قرار دهد که می‌توان ایشان را نیز حاشیه سبک زندگی رسمی دانست؛ بنابراین منشا رای پزشکیان حاشیه بود.

 رائی که با فعالیت بسیاری از سیلیبریتی‌ها، فعالان و نخبگان اجتماعی و اقتصادی و سیاسیون مناطق حاشیه جمع شد و در این میان پایگاه رای سنتی و جدید اصلاح‌طلبان که نمی‌توانست در نقشه سیاسی کشور خود را مانند گذشته نشان دهد یاری رسان شد. جشن‌های پیروزی در استان‌های شمال‌غرب مویدی است از شادی پایگاه رای اصلی مسعود پزشکیان. این سیاستمدار آذربایجانی توانست پایگاه رای جدیدی را برای جریان اصلاح و تحول باز کند و بکوشد سیاست‌ورزی را دوباره ممکن سازد.

راهی که اگر بدون تاسیس حزب جدیدی از سوی گفتمان پزشکیان همراه نشود، ممکن است در کام گفتمان اصلاحات و اعتدال به شیرینی بدل شود. باید ماند و دید که آیا در انتخاب کابینه پایگاه‌های اصلی رای‌آوری این سیاستمدار آذربایجانی منعکس خواهد شد و یا گزینش بر مبنای پایگاه رای نادرست آینده سیاسی این جریان جدید را با مخاطره مواجه خواهد ساخت.

سایر اخبار
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: