زیسان: سریال «در انتهای شب» ساخته آیدا پناهنده این روزها به واسطه مضمونش به شدت مورد توجه قرار گرفته است. علیرضا داوودنژاد را سالیان سال است که به عنوان کارگردانی موفق میشناسیم در این سریال در نقش پدر سختگیر ماهی را بازی میکند.
علیرضا داوودنژاد آثار مهم و قدرتمندی در سینمای ایران بر جا گذاشته و در اکثر فیلمهایش به خلق ایدههایی جدید در ساختار و محتوا دست زده است.
علیرضا داوودنژاد کارگردان، نویسنده، بازیگر و تهیه کننده سینما متولد ۱۷ اردیبهشت ۱۳۳۲ در تهران است. او فعالیت حرفهای خود را از سال ۱۳۵۱ آغاز کرده است.
داوودنژاد فعالیت سینمایی را به عنوان نویسنده با همکاری در نوشتن فیلم نامه فیلم «عطش» به کارگردانی ایرج قادری آغاز کرد. فیلم «شاهرگ» نخستین تجربه کارگردانی اش در سینمای حرفهای محسوب میشود.
او فیلمساز نسبتاً پرکاری است و فیلمهای او ترکیبی از سینمای بدنه و گیشه و گاه فیلمهایی شگفتیساز هستند، حضور جمعی خانوادهاش در تخصصهای مختلف و البته رویکرد به نوعی کمدی هجو گونه حرف اول را میزند. در اینجا به برخی از آثار او نگاهی انداخته ایم.
«نازنین»، «شاهرگ» و «قدغن» آثار قبل از انقلاب این فیلمساز هستند. دو فیلم اول بر اساس فیلمنامههای مشترک با رضا عطایی در سال ۱۳۵۴ و فیلم سوم بر اساس فیلمنامهای مشترک با ایرج مطلبی در سال ۱۳۵۷ ساخته شدند. فیلمهایی که در عین وامداری به مضامین رایج در سینمای آن دوران نگاه خاص داودنژاد را برجسته کردند.
فیلم "«نازنین» با بازی گوگوش و چنگیز وثوقی به عنوان فیلمی متفاوت از یک فیلمساز جوان در ذهن همه ماند.
«جایزه» بر اساس فیلمنامهای مشترک با ابراهیم مکی در سال ۱۳۶۱ ساخته شد. فیلمی که با حضور علی نصیریان در نقش یک کارمند آموزش و پرورش که به برنده یک هواپیمای دو موتوره میشود و به شهر میآید، یادآور حضور خاص این بازیگر در نقش آدمهای حاشیهای جامعه است که از مهاجرت لطمه میبینند.
«خانه عنکبوت» بر اساس فیلمنامهای مشترک با مسعود بهنود در سال ۱۳۶۲ ساخته شد. حضور جمشید مشایخی، عزتالله انتظامی، داود رشیدی و محمدرضا داودنژاد در فیلمی با موضوعی سیاست زده، به نوعی متفاوت از دیگر آثار این فیلمساز و بیشتر متأثر از فضای موجود در جامعه است.
«بیپناه» بر اساس فیلمنامهای از خودش در سال ۱۳۶۵ ساخته شد. این فیلم تأثیری مستقیم از ملودرامهای دهه شصت گرفت و البته حضوری تأثیرگذار از فریماه فرجامی و عبدالرضا اکبری را ثبت کرد. فیلم داستان کشمکشهای زنی است میان شوهر سابق معتاد و همسر جدیدش که مأمور کمیته است.
«نیاز» بر اساس فیلمنامهای مشترک با علیاکبر قاضی نظام در سال ۱۳۷۰ ساخته شد و نقطه عطف و تکرار نشدنی کارنامه داودنژاد لقب گرفت. فیلم رابطه و تقابل دو نوجوان را برای به دست آوردن کار در یک چاپخانه به گونهای تأثیرگذار ترسیم میکند. در نهایت آنچه از ورای تلخی این رئالیسم اجتماعی قابل ردیابی است چیدمان شرایطی است که آدمها را مقابل هم قرار میدهد.
پایان نمادین فیلم هنگامی که علی به نفع رقیبش از کار در چاپخانه انصراف میدهد و به پاک کردن علم مراسم عزاداری امام حسین (ع) میپردازد، نوعی از شاعرانگی و مفهوم گرایی به فیلم میبخشد که خالصانه است.
«عاشقانه» بر اساس فیلمنامهای مشترک با محمد آفریده و اسماعیل رحیمزاده در سال ۱۳۷۴ ساخته شد. فیلمی که با انتخاب زوج جوان و ناآشنا بهاره رهنما و پیمان قاسمخانی حضوری خاص را از آنها ثبت کرد که بعدها هر دو بدل به چهرههای شناخته شده عرصه بازیگری و فیلمنامه نویسی شدند. خسرو شکیبایی، سهیلا رضوی و محمدرضا داودنژاد از دیگر بازیگران این فیلم تلخ با فضا و حال و هوای خاص هستند.
«بچههای بد» با فیلمنامهای مشترک با پسرش رضا داودنژاد در سال ۱۳۷۹ ساخته شد. فیلمی جوانانه درباره همراهی اتفاقی دو دوست قدیمی که آنها را در مسیری غیرقابل پیش بینی با یک دختر جوان قرار میدهد که شخصیتی عجیب و مبهم دارد. حضور یک دختر جوان با سر تراشیده بدون حجاب هم از موارد خاص فیلم بود که به حاشیههای آن افزود.
«مصائب شیرین»بر اساس فیلمنامهای از خودش در سال ۱۳۷۷ ساخته شد. فیلمی با حضور اعضای فامیل داودنژاد که به عشق دوران نوجوانی بین یک دختر و پسر میپردازد. موضع گیریهای تند خانوادهها که آنها را به جان هم انداخته با میانجیگری یک دوست مشترک منجر به کمرنگ شدن سخت گیریها میشود.
فیلم تحسینشده «مرهم» که نقش اول آن با طناز طباطبایی بود باز هم خانواده داوودنژاد همۀ نقشهای فیلم را گرفتهاند و باز هم بخشی از ماجراها در ویلای آنها در متل قو میگذرد. مرهم فیلمی است که قرار است تفکر سالمی را ترویج دهد. فیلمی که مشخص است کارگردانش، حرف و شخصیتهای فیلمش را باور دارد. همین که در طول فیلم مدام احساس میکنیم دوربین انگار دوست دارد دو مادربزرگ را در آغوش بگیرد، نشان میدهد که داوودنژاد به شخصیتهایش علاقه دارد.
«کلاس هنرپیشگی» هجدهمین ساخته علیرضا داوودنژاد است، در این فیلم، خانواده داوودنژاد در نقشهای واقعی خودشان بازی کردهاند. اعضای خانوادۀ داوودنژاد در یک کلاس هنرپیشگی شرکت میکنند که مدرّس آن خود جناب علیرضا داوودنژاد است. آنها در ادامه وارد یک بازی در متل قو میشوند و به دلیل مسائل اقتصادی و طلا، رو در روی یکدیگر قرار میگیرند.
داودنژاد به جز آثار خود در نگارش فیلمنامههایی، چون «در محاصره»، «مزدوران»، «تاراج»، «گردباد»، «عروس»، «طوطیا» و «دختری در قفس» نیز همکاری داشته است.
علیرضا داوودنژاد در جشنوارههای داخلی و خارجی بسیاری شرکت کرده که توانسته جوایز زیر را به خود اختصاص دهد.
مرجان فاطمی در فیلم نیوز درباره بازی داوود نژاد نوشت: داوودنژاد اولین بار در «سینهسرخ» پرویز شیخهادی بازی کرده و بعدتر در فیلم «کلاس هنرپیشگی» خودش در جایگاه یکی از اعضای خانوادهاش مقابل دوربین رفته. این اواخر بازیاش را در فیلم «شنای پروانه» محمد کارت هم شاهد بودهایم. در این فیلم نقش پدر پروانه را بازی میکرد که به دست همسرش به قتل رسیده بود. داوودنژاد در این فیلم نقش زیادی نداشت، اما در همان چند سکانس محدود هم بسیار اثرگذار بازی کرد.
بیشتر بخوانید:
بیوگرافی شوهر ثریا در سریال در انتهای شب؛ پوریا رحیمی سام کیست؟
یکی از ویژگیهای مهم سریال «در انتهای شب» به کارگردانی آیدا پناهنده، انتخاب صحیح بازیگران آن است. در کنار بازیگران اصلی، حضور علیرضا داوودنژاد یکی از برگ برندههای این سریال به حساب میآید. داوودنژاد را در قامت یک پدر هفتاد ساله سنتی میبینیم؛ مردی با موها و محاسن سفید و عینک دورمشکی که معمولا ژاکت به تن دارد و سیگاری بین انگشتانش است. مقداری قوز کرده و با ارامش راه میرود، اما کماکان اقتدارش را حفظ کرده است.
بیشتر بخوانید:
بیوگرافی رضا در سریال «در انتهای شب»؛ پدرام شریفی کیست و چرا همیشه گرفتار مثلث عشقی میشود؟
او در نقش پدر ماهی، به قدری ملموس و باورپذیر ظاهر شده که حس میکنیم سالهاست او را در قامت بازیگر روی پرده سینماها دیدهایم و این بازی درخشان از پس تجربهورزیهای فراوان او طی به دست آمده است.
مادر او زنده یاداحترامالسادات حبیبیان و برادر کوچکترش محمدرضا داوودنژاد است. او همچنین پدر زنده یاد رضا داوودنژاد و زهرا داوودنژاد است.