محمود گبرلو در خبرآنلاین نوشت: دکور، نور، طراحی صحنه و زوایای دوربین یک برنامه تلویزیونی، بخصوص در فضای مناظره ای، تاثیر فوق العادهای بر روح و روان تماشاگر دارد.
هدف طراحی چنین برنامه ای، آرامش دادن به تماشاگر است تا ساعتها، با تمرکز بر گفتگو و نظریهها، به قضاوت درست و دقیق دست یابد.
دکور و طراحی صحنه استودیو مناظره که سعی شده بود با مهارت، تلفیقی از طراحی کلاسیک و مدرن و متاثر از محراب مسجد با رنگ قهوهای و مبلمان راحتی دسته دار باشد بخاطر استفاده از پس زمینه چراغانی چشمک زن شهری با کف پر زرق و برق رنگ مشکی آرامش را از بیننده سلب میکرد، ذهن تماشاگر زود خسته میشد. چشمک زدنهای متعدد در پس زمینه بخصوص در قابهای بسته دوربین، بیننده را آزار میداد و تمرکز را از توجه به سخنران و موضوع سخن میگرفت.
انتخاب نورهای تند و تیز روشن و خاموش در کنار فضای سیاه در پس زمینه و انتخاب پیراهن سفید برخی نامزدها، دوربین را وادار میکرد تصویری سوخته از چهرهها ارایه دهد حتی در جاهایی تیره و تار به اصطلاح فولو و فوکوس میشد مثل چهره جلیلی و یا زاکانی
بدتر از آن طراحی صحنه کاملا غیر حرفهای و جسارتا توهین آمیز، در چینش مبلهای راحتی دسته دار -البته طرح قدیم -بدون میز جلو و زاویه ناشیانه دوربین بود. بخصوص اینکه برخی نامزدها آداب نشستن در مبل راحتی را بلد نبودند و با باز گذاشتن پاهای خود، قاب زشتی را برای دوربین ایجاد میکردند! کارگردان تلویزیونی هم بدون توجه به آن، تصاویر را انتخاب میکرد مثل تصویر قاضی زاده.
در شرایطی که مناظره، به روش سنتی یعنی استفاده از کاغذ پارهها انجام میشود، گذاشتن یک میز در جلوی میهمان، هم زیبایی به فرم نشستن میهمان میدهد و هم از پراکنده شدن کاغذپارهها و وسایل دیگر جلوگیری میکند تا مثلا پور محمدی موبایل را روی پا نگذارد و یا پزشکیان ساعتش را روی لبه مبل نگذارد.
نوع انتخاب میکرفون در شرایطی که جدیدترین میکروفونهای کوچک و ظریف وجود دارد یک کج سلیقگی دیگر بود دو بار دست نامزدها مثل پزشکیان و پور محمدی به میکروفونها خورد و موجب افت صدا شد.
در شیوه ارتباط گیری با مخاطب امروز، شفاف سازی زمانبدی در فضای استودیو ضروری و باور پذیر برای تماشاگر و مرسوم است مثل برنامههای مسابقه ای، اما دریغ از یک ساعت دیجیتال روبروی نامزدها و یا قرار دادن یک جدول تنظیم زمانبدی الکترونیک در صحنه که هم نامزدها ببینند و هم مردم، تا لازم نباشد مجری اصرار کند جدول را نمایش نشان دهند، اما نشان داده نمیشود و یا در بک زاویه دیگر بینیم خسروی با افرادی در پشت صحبت میکند که دیده نمیشوند! طبیعی است در این شرایط، بیننده دچار شک و تردید در تغییر و جابجایی میکند
فرد حاضر در کنار نامزدها (خسروی) چه جایگاهی داشت؟ زیرنویس عنوان "مجری" را نوشت، اما او مجری و یا گوینده خبر نبود و شان نامزدها هم این نبود. در اصل او مدیر جلسه و نظم دهنده زمان بود؛ بنابراین عنوان مناسب تری باید انتخاب میشد. ضمن آنکه ادب، متانت کلام، قدرت بیان و تسلط خسروی عالی بود
زوایه دوربینها خیلی گنگ و نامربوط و غیر حرفهای بودند. معلوم نبود نامزدها به چه کسی نگاه میکنند؟! پور محمدی که نفر آخر بود، در قاب تلویزیون، سمت راست صحبت میکرد در صورتیکه مخاطبش، یعنی نامزدها، در سمت چپ او بودند و یا مجری روبروی او بودولی او با سمت راستش صحبت میکرد و یا گاهی نامزدها از فردی اسم میبردند، کارگردان یادش میرفت فرد را نشان دهد مثل قاضی زاده که از قالیباف و پزشکیان نام برد، اما دوربین فقط پزشکیان را نشان داد که آنهم مفهوم منطقی نداشت، چون اصلا پزشکیان عکس العملی نداشت.
مناظره یعنی گفتگوی رودرو و پاسخگویی به نظر طرف مقابل، اما طراحی دکور و قاب بندی دوربین اصلا حس گفتگوی رودرو و پاسخ دادن به یکدیگر را ایجاد نمیکرد. نامزدها هم، در لحن خود مایل نبودند به نقد یکدیگر بپردازند، بیشتر تکه پرانی غیر مستقیم و تعارفات معمول را داشتند. هریک فکر میکرد باید متن از قبل آماده شده را رو به دوربین با مردم بخواند بعنی همان کاری که چند روز است دربرنامههای تلویزیونی اجرا میکنند، بقول دوستی، این مناظره بیشتر شبیه خودنمایی و گپ و گفت شبانه پیرمردها بود نه چالش و مناظره که انگیزه و شور و شوق رای دهندگان را برای رفتن به پای صندوق رای بیشتر کند.
کج سلیقهترین بخش در برنامه مناظره، بخش طرح سوال کارشناسان بود.. عدم حضور کارشنان در استودیو حس زنده بودن و بی طرفانه بودن کارشناس را از بین برد و همچنین انتخاب افرادی که پیشینه سیاسی و شبهه جناحی دارند مثل باهنر، خوش چهره ایروانی شائبه طرح سوال از قبل را ایجاد میکرد و نکته مهمتر همهی افراد در سنین بالا بودند و جای جوانان متخصص کارشناس خالی بود. مهمتر از آن، بی توجهی نامزدها به سوالات مطرح شده و عدم پاسخگویی بود. در صورتیکه همین سوال را مدیر جلسه میتوانست مطرح کند!
تاخیر بیست دقیقهای تا شروع مناظره تماشاگر را کلافه کرد و یک ساعت مقدمه چینی نامزدها -که در چند برنامه قبلی تلویزیونی اشاره کرده بودند- زمان حوصله بر و اعصاب خورد کن بود، در صورتیکه زمان تاخیر را میتوانستند بجای استفاده از سه مجری یک شکل که با ترس و دلهره به این طرف و ان طرف نگاه میکردند و بغیر از یاد شهید قاسم سلیمانی و رئیسی جمله دیگری نداشتند بگویند، دوربین پشت صحنه را فعالیت عوامل و رفتارهای نامزدها را برای آماده شدن، علنی نشان میداد، که در برنامههای زنده دنیا مرسوم است برای تماشاگر باور پذیرتر و دلنشینتر میشد. هرچند قبلتر ورود نامزدها را نشان دادند، اما آنهم به این شکل که انگار میهمان برجسته خارجی رسمی وارد کشور شده اند جای اشکال دارد؛ و نکته آخر که به نامزدها بر میگرد عدم استفاده از ابزارهای مدرن مثل تبلت و لپ تاب بجای کاغذ پارههای کوچک و چند تکه بود که با فضای ذهنی جامعه امروز بخصوص جوانان سنخیت نداشت.
در مجموع لحظات پر استرسی را افراد پشت صحنه داشتند که باید خسته نباشید گفت.