مردم اغلب مکانیسم دفاعی دارند که فکر میکنند از آنها در برابر آسیب دیدن محفاظت میکند، اما در عین حال میتواند آنها را از تجربه نزدیکی با دیگران باز دارد. ترس از یک رابطه نابرابر یا احتمال از دست دادن شریک زندگی میتواند برخی را از عاشق شدن بازدارد.
بسیاری از افراد حداقل یک داستان از عاشقی نافرجام خود دارند و این سوال که چرا برخی عشقها شکست میخورند در پس ذهن افراد باقی میماند. در مراحل مختلف یک رابطه، همه ما دفاعهایی را در خود جای دادهایم که معتقدیم تا حدی از آسیب دیدن ما محافظت میکنند که تا حدی هم این موضوع درست، اما مشکلات خود را نیز دارد، این دفاعها ممکن است توهم کاذبی از امنیت یا امنیت به ما بدهند، اما ما را از رسیدن به نزدیکی و صمیمیت بیشتر منع میکنند. اکنون به برخی مواردی که باعث عدم درگیری هیجانی و صمیمیت ما در روابط میشوند اشاره میکنیم.
یک رابطه جدید یک قلمرو ناشناخته است و بیشتر ما ترس طبیعی از ناشناختهها داریم. اینکه به خودمان اجازه دهیم عاشق شویم به معنای ریسک واقعی است. ما به شخص دیگری اعتماد زیادی میکنیم و به او اجازه میدهیم روی ما تاثیر بگذارد، که باعث میشود احساس کنیم در معرض آسیبپذیری قرار داریم. ما تمایل داریم باور کنیم که هر چه بیشتر اهمیت دهیم، بیشتر آسیب خواهیم دید.
وقتی وارد یک رابطه میشویم، به ندرت از تاثیر گذشته خود آگاه هستیم. آسیبهایی که در روابط گذشته خود دیدهایم، از دوران کودکی گرفته تا روابط گذشته ما، تاثیر زیادی بر نحوه درک ما از افرادی که به آنها نزدیک میشویم و همچنین نحوه رفتار ما در روابط عاطفیمان دارد. برداشتهای منفی قبلی ممکن است ما را نسبت به گشودهکردن خودمان در برابر شخص جدید محتاط کند.
روابط عاطفی میتوانند نماد نهایی بزرگ شدن باشند، آنها نشاندهنده شروع زندگی ما به عنوان افراد مستقل هستند. این پیشرفت همچنین میتواند نشان دهنده جدایی ما از یک هویت قدیمی باشد. این به معنای کنار گذاشتن واقعی خانواده نیست بلکه به معنای رها کردن در سطح عاطفی است و بدون آنکه به آن آگاه باشیم این موضوع میتواند برای برخی ترسناک باشد.
بیشتر روابط ممکن است چالشبرانگیز باشند، اما با شناخت خودمان، بهترین شانس را برای یافتن و حفظ عشق پایدار به خود میدهیم.
منبع: خبرآنلاین