جنجال بزرگ نماوا در سینما؛ واقعا چقدر خرج می‌کنید؟

جنجال بزرگ نماوا در سینما؛ واقعا چقدر خرج می‌کنید؟
نایب‌رئیس هیات‌مدیره نماوا اخیرا مصاحبه‌ای داشت که در بخشی از آن به هزینه‌های تولید پروژه در این مجموعه اشاره می‌شد و پرسش‌های قدیمی درباره منطق اقتصادی کار در شبکه نمایش خانگی ایران را پررنگ‌تر می‌کرد.
کد خبر: ۱۷۴۳۵
|
۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۵

میلاد جلیل‌زاده در روزنامه فرهیختگان نوشت: محمدحسن شانه‌ساززاده، نایب‌رئیس هیات‌مدیره نماوا گفت تا به حال در نماوا دوهزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری شده است. نماوا در اواخر سال ۹۲ و اوایل ۹۳ تاسیس شد و می‌شود تخمین زد که ارزش ریال در آن دوره چه تفاوتی با امروز دارد. به عبارتی بخش قابل‌توجهی از این سرمایه‌گذاری در طول سال‌هایی انجام شده که تورم کشور بسیار بالا بود و اختصاص دادن پول نقد به پروژه‌های هنری، حتی اگر اصل سرمایه هم بعد از یکی-دو سال به سرمایه‌گذار برگردد، با توجه به سرعت تورم ایران یک نوع ضرر اقتصادی است؛ اما طرفه اینجاست که نماوا و شرکت‌های امثال آن همچنان ضرر هم می‌کنند.

شانه‌ساززاده در ادامه هزینه ساخت هر قسمت از سریال‌های مجموعه نماوا را بین سه تا هشت میلیارد تومان اعلام می‌کند و از «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار به‌عنوان نمونه‌ای از گران‌قیمت‌ترین سریال‌ها نام می‌برد. 

بخش دیگری از صحبت‌های حسن شانه‌ساززاده به گلایه او نسبت به عدم اخلاق‌مداری در میان بازیگران و سایر عوامل سینما برمی‌گردد که بدعهدی‌های زیادی می‌کنند و رفتارشان نامنظم و خارج از چهارچوب است. او می‌گوید: «هزینه‌ها جای خود ولی بازیگران، تهیه‌کنندگان، همه بی‌اخلاقی‌های خاص خود را دارند؛ نه به قرارداد متعهد هستند، نه به حرف‌شان. اسم‌شان هنرمند و فرهیخته و فرهنگی است، اما بسیار بی‌اخلاق‌اند.» سپس وقتی مجری از شانه‌ساززاده تلویحا می‌پرسد که آیا با بیان این حرف‌ها نگران بازخورد‌های منفی در بین عوامل سینما و بایکوت نماوا نیست، او می‌گوید که چنین نگرانی‌هایی ندارد، چون مساله این افراد فقط پول است و اگر پول باشد هرکاری می‌کنند.

 بلافاصله همایون اسعدیان به این اظهارنظر‌ها واکنش نشان داد و گفت «در ۴۰ سال گذشته شاهد این میزان از وقاحت در اظهارنظر کسی درمورد هنرمندان نبودم و این صحبت‌ها بی‌سابقه است.» او سپس خود شانه‌ساززاده را بیشتر از هنرمندان، زیبنده صفت‌هایی که به کار برد دانست و راجع‌به آن جمله او که بیان کرده بود حتی با وجود این اظهارنظر‌های تند، اگر پول در کار باشد هنرمندان همچنان با نماوا کار می‌کنند گفت «قیاس به نفس می‌فرمایید جناب شانه‌ساز.

 حداقل برای منی که در دو پروژه با شما کار کردم و چیز‌های بسیاری از شما دیدم این حرف‌ها باعث تاسف است.» آخرین جملات همایون اسعدیان این بود که «جناب شانه‌ساز برای حفظ حرمت سینمای ایران، من، همایون اسعدیان عضو کوچک این سینما تا زمانی که شما در نماوا حضور داشته باشید در هیچ سمتی با این مجموعه همکاری نخواهم کرد.»

 درباره اینکه آیا سایر هنرمندان هم مثل اسعدیان بابت این اظهارنظر حسن شانه‌ساززاده با نماوا قطع همکاری خواهند کرد یا نه، در آینده نزدیک می‌توان اظهارنظر کرد. بعد از اسعدیان، حسین فرحبخش که از تهیه‌کنندگان تجاری سینمای ایران است و تا به حال نه‌تن‌ها با نماوا بلکه با هیچ‌کدام از پلتفرم‌ها همکاری نکرده هم به حمایت از همکارش پرداخت و به نماوا تاخت. اندک‌اندک به فهرست عوامل دیگری از سینما که به‌عنوان حامی اسعدیان یا منتقد مدیر نماوا ظاهر شدند اضافه شد. هوشنگ گلمکانی به افشاگری متقابل راجع‌به نماوا پرداخت و «کسب درآمد بی‌قرارداد از فیلم‌ها و سریال‌های خارجی» را مورد اشاره قرار داد؛ چیزی که حتی اگر بی‌اخلاقی باشد ربطی به داخلی‌ها ندارد و اساسا ربطی به این بحث هم ندارد.

 پس از آن مازیار میری که همکار قدیمی و یار دیرین اسعدیان است هم حرف‌هایی زد که حتی در انتخاب واژگان نزدیکی بسیاری به رفیق قدیمی‌اش داشت و مدتی بعد رضا کیانیان از جانب انجمن صنفی بازیگران سینمای ایران اعلام کرد که این انجمن از شانه‌ساززاده بابت اظهارنظرش شکایت می‌کند. فارغ از اینکه آیا چنین شکایتی محمل قانونی خاصی دارد یا نه، باید توجه کرد که درواقع واکنش کسانی از قبیل اسعدیان و فرحبخش و گلمکانی و کیانیان یا واکنش کلی یک صنف که تک‌تک اعضا می‌توانند از بار آن شانه خالی کنند، نمی‌تواند سویه‌های تعیین‌کننده را درمورد رفتار صنف هنرمندان سینما نمایان کند.

 اگر آنهایی که پروژه‌هایی با این پلتفرم دارند یا در معرض دعوت به همکاری هستند همکاری‌شان را قطع کنند، آنگاه می‌توان گفت حرف شانه‌ساززاده غلط از آب درآمده است؛ چیزی که احتمال رخ دادن آن نزدیک به صفر است و مثلا از نرگس آبیار که پروژه او در این گفت‌وگوی کوتاه نام برده شد هیچ واکنشی سر نزد یا اسماعیل عفیفه که تهیه‌کننده مجموعه «جنگل آسفالت» در همین پلتفرم نماوا است، با لحنی واکنش نشان داد که نه‌تن‌ها بوی قطع همکاری نمی‌داد، بلکه خیلی متواضعانه بود و مشخص بود صرفا برای دلخوشی عوامل سریال بیان شده است.

عفیفه در بخشی از این واکنش در اینستاگرامش نوشت: «علی‌رغم بالا و پایینی که هر پروژه دارد صمیمانه و همراه با اعتماد متقابل مشغول کاریم.» اینها، اما نکته اصلی نیست. اسعدیان و دیگر کسانی که به صحبت‌های یکی از مدیران نماوا واکنش نشان دادند باز هم ترجیح دادند راجع‌به منطق اقتصادی مشوه و سوال‌برانگیز پلتفرم‌های نمایش خانگی سکوت کنند و سطح دعوا را به یک کل‌کل و توهین لفظی تقلیل بدهند. سوال اصلی که از عمر آن حداقل ۱۰ سال می‌گذرد این است که چطور امکان دارد هزاران میلیارد تومان در صنعتی که مطلقا به لحاظ مالی سودرسان نیست سرمایه‌گذاری شود؟ چه انگیزه‌ای پشت این سرمایه‌گذاری‌ها هست؟ چطور ممکن است شبکه نمایش خانگی ذیل عنوان مخدوش و غیرواقعی «بخش خصوصی» به‌عنوان چماقی بالای سر سینمای اصطلاحا ارگانی یا تلویزیون رسمی کشور قرار بگیرد و هر چیزی خارج از دایره آن با عناوین منفی و تند و تیزی مثل تولیدات حکومتی تکفیر شود، اما پس از ۱۰ سال، یک خط جواب منطقی به این پرسش داده نشود که اگر این بخش از سینما و شبکه نمایش خانگی به واقع خصوصی است، چرا حساب و کتاب مالی‌اش با عقل جور در نمی‌آید؟

 چرا ۱۰ سال است که هزاران میلیارد تومان در آن سرمایه‌گذاری شده و فقط ضرر داده، اما همچنان تعطیلش نمی‌کنند؟ اگر در تاسیس و برپا نگه داشته شدن شبکه نمایش خانگی انگیزه‌ای غیر از اقتصاد سیاسی که وابسته به یکی از جناحین داخلی است وجود دارد و اگر شیوه‌های تزریق پول به این سیستم کاملا منطقی و قابل توضیح هستند، چرا امثال همایون اسعدیان سوای از کل‌کل صنفی و جنگ لفظی با مدیری از نماوا، به دلیل همان چندباری که با این مجموعه‌ها کار کرده‌اند، توضیحی درباره این موارد نمی‌دهند؟ روز ۲۸ فروردین‌ماه سال ۱۳۹۸ بود که همایون اسعدیان با خبرگزاری ایسنا گفت‌وگویی کرد تا به سوالی که آن روز‌ها خیلی مطرح بود پاسخ بدهد.

وزارت ارشاد در آستانه سال نو یک میلیارد تومان پول به متصدیان خانه سینما داده بود تا بین عوامل تقسیم شود، اما هیچ‌کس اعلام نکرد که پولی دریافت کرده و سروصدا‌ها از این سو و آن سو بلند شد. این چندمین باری بود که خانه سینما چنین رفتاری می‌کرد و همایون اسعدیان چنین پاسخ داد «ما در خانه سینما هم برای عید سال قبل و هم امسال مبنا را بر این گذاشتیم که به مساوات چیزی را تقسیم نکنیم.» این مصاحبه چند جمله که جلوتر رفت به بحث درباره پول‌های مشکوک یا آلوده در سینما و شبکه نمایش خانگی رسید؛ چیزی که پلتفرم‌هایی مثل فیلیمو و نماوا درخصوص آن از اضلاع سوال‌برانگیز قضیه بودند. همایون اسعدیان در پاسخ به این موضوع گفت «معتقدم پولشویی در سینما چیزی در حد شوخی است، چون پولشویی رقم‌های ۲۰ میلیارد تومانی نیست، پولشویی دست‌کم میلیارد دلاری است.»

کوچک بودن دایره گردش مالی سینمای ایران، اصلی‌ترین توجیهی بود که هواداران پروژه‌های متهم به استفاده از پول‌های مشکوک در آن روز‌ها به کار می‌بردند، اما در همان ایام، استدلال‌های صریحی راجع‌به این توجیه وجود داشت که اسعدیان به عمد از کنار همه آن استدلال‌ها گذشت و توجیه قبلی‌اش را باز تکرار کرد و پس از چندی که دادگاه عملا وقوع پولشویی در پروژه‌هایی متعلق به شبکه نمایش خانگی را به اثبات رساند، دیگر یک کلمه از امثال اسعدیان چیزی در این خصوص شنیده نشد. با توجه به اینها می‌شود به‌سادگی فهمید که توقعی جز آنچه در اظهارنظر اخیر اسعدیان دیده شد، نمی‌توان از او داشت.

پناه بردن به رتوریک و بیان حرف‌های هیجان‌انگیز بلاغی در واکنش به چیزی که توهین به بازیگران تلقی شده، راحت‌ترین کار است و همایون اسعدیان و بسیاری از هم‌صنفی‌هایش که با این پلتفرم‌ها همکاری کردند و در مقاطع بسیاری به دفاع از منطق مالی آنها پرداختند، همچنان در معرض همان پرسش سخت هستند؛ منطق اقتصادی این سرمایه‌گذاری‌ها چیست؟

سایر اخبار
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: