زیسان: هر چیزی که در یک سیاهچاله سقوط کند، در اثر نیروهای شدید درون این پدیده عظیم کیهانی تقریبا بلافاصله نابود میشود. با این حال، بیایید تصور کنید که درون یک سیاهچاله سقوط میکنید، اما نابود نمیشوید.
وقتی آدم از «افق رویداد» سیاهچاله عبور کند، که مرزی است که هیچ چیز حتی نور نیز نمیتواند از آن بگریزد، به نقطه بیبازگشت میرسد. فراتر از این نقطه، مسافر به سوی مرکز سیاهچاله کشیده میشود.
بر اساس نظریات فیزیک، از این نقطه به بعد تجربه انسان از زمان میتواند اساساً تغییر کند، و حتی ممکن است در زمان به عقب یا جلو حرکت کند. در حالت معمولی، انسان در بُعد زمان بیوقفه رو به جلو حرکت میکند، اما فراتر افق رویداد یک سیاهچاله، همه چیز به هم میریزد.
مسافر درون سیاهچاله بیوقفه در فضا به سوی مرکز سیاهچاله سفر خواهد کرد، اما برای زمان چنین محدودیتی وجود ندارد، و به همین دلیل هم برخی از دانشمندان تصور میکنند انسان درون سیاهچاله ممکن است بتوانند در زمان عقب و جلو شود. از این نظر، سیاهچاله مانند ماشین زمان عمل میکند، و ممکن است بتواند زمانهایی متفاوت را به مسافر نشان دهد.
اگر بشود از درون سیاهچاله زمین را با تلسکوپ تماشا کرد، ممکن است بشود آینده سیاره را روی دور تند مشاهده کرد. اگر مسافر بتواند درون سیاهچاله سیگنالهای تلویزیونی از زمین دریافت کند، خواهد توانست تمام برنامههای تلویزیونی آینده را ببیند.
فیلم معروف «بیناستارهای» تلاش کرد برخی از این تاثیرات را به نمایش بگذارد. در این فیلم فضانوردانی که سیارهای در نزدیکی یک سیاهچاله را کاوش کردهاند، پس از بازگشت متوجه میشوند که دنیا در غیاب آنها به جلو حرکت کرده است.
همانطور که فیلم هم سعی میکند به ما بگوید، پرسیدن این سوال که آیا زمانی که فضانوردان در نزدیکی سیاهچاله گذراندهاند درست است، یا زمانی که باقی دنیا در غیاب آنها گذرانده است، منطقی نیست، چرا که بر اساس نظریه «نسبیت» هر دو زمان درست هستند.