زیسان: هزاران سال است که خواب دیدن انسانها را مجذوب خود کرده است. چرا خواب میبینیم؟ آیا در تصورات شبانه خود میتوانیم معنا و مفهومی جستجو کنیم؟ آیا رویاها میتوانند به ما در رفع مشکلات کمک کنند، ایدههای تازهای در اختیار ما بگذارند یا الهامبخش ما در تصنیف سمفونی موسیقی شوند؟
دراین مطلب از زیسان قرار است نگاهی بیندازیم به واقعیتها و دلایلی درباره خواب دیدن. پس ما با همراه باشید تا با جهان پر رمز و راز خوابها بیش از قبل آشنا شوید.
وقتی میخوابیم مغز ما در چهار دوره مختلف اما بسیار دقیق ۹۰ دقیقهای فعالیت میکند: مرحله اول تا سوم را خواب بدون حرکت سریع چشم میگویند و مرحله چهارم که خواب با حرکت سریع چشم است. این مرحله حرکت سریع چشم را مرحله خواب دیدن مینامیم. ما در حقیقت در تمام این چهار مرحله خواب میبینیم.
وقتی افراد در مرحله حرکت سریع چشم از خواب بیدار شوند، رویاهاشان احساسیتر و عجیب و غریبتر و آشفتهتر است.
مرحله اول، همان موقع که بهخواب میروید و فعالیت مغزی کند میشود، مرحله کوتاهی است. بلافاصله وارد مرحله دوم خواب بدون حرکت سریع چشم میشوید که فعالیت مغز باز هم آهستهتر میشود، اما در بخشهای مختلفی ازقشر مغز هنوز جهشهایی از فعالیت بالای مغزی وجود دارد که به آن دوکهای خواب میگویند.
موج آهسته یا خواب بسیار عمیق پس از آن است که ویژگی آن نوسانات امواج مغزی بسیار کمدامنه است که میلیونها نرون مغزی که همه همزمان فعالیت میکنند، متوقف میشوند و دوباره به کار میافتند با سرعتی آهستهتر از یک در هر ثانیه. پس از این مرحله خواب با حرکت سریع چشم میرسد که ویژگی آن حرکت سریع چشم زیر پلک است و امواج مغزی در این مرحله بسیار شبیه زمان بیداری ماست.
در مرحله حرکت سریع چشم بیشتر خواب میبینیم. وقتی افراد در این مرحله از خواب بیدار شوند ٪۸۰ از آنها میگویند که خواب میدیدهاند. این خوابها احساسیتر و عجیب و غریبتر و آشفتهتر است. البته پژوهشها نشان داده است که ۵۰ درصد از افراد حتی اگر در مرحله خواب با نوسان آهسته مغز هم بیدار شوند، میگویند خواب دیدهاند.
هر چند ما همه خوابهایمان را به یاد نمیآوریم، اما به طور متوسط هر فرد هر شب ۵ بار خواب میبیند. در مرحله حرکت غیرسریع چشم خوابها خیلی کوتاه هستند و در ادامه شب خوابها طولانیتر میشوند، در نیمه دوم از شب ما مرحله طولانیتری از خواب با حرکت غیرسریع چشم داریم.
باور بر این است که رویاها تلاش ذهن برای رفع مشکلات و حل مسائل زندگی است.
برای بهخاطر آوردن رویا باید بلافاصله پس از آن یا در میان آن بیدار شوید، به همین دلیل ما بیشتر رویاهامان را فراموش میکنیم. اگر خواب سبکی داشته باشید ممکن است رویاهای بیشتری در خاطرتان بماند، چون بیشتر احتمال دارد که درست وسط یکی از آنها از خواب پریده باشید. برعکس آن هم در مورد کسانی که خواب عمیقی دارند، صادق است. به خاطر آوردن خوابها به میزان احساسات آن رویا هم مربوط میشود. رویاهای خیلی عاطفی یا کابوسها بیشتر ممکن است شما را از خواب بیدار کند و در نتیجه بیشتر در خاطرتان باقی بماند.
به طور خلاصه باید بگوییم واقعاً دلیل آن هنوز روشن نیست. دانشمندان بر این باورند که خواب دیدن فقط یک دلیل ندارد بلکه دلایل متعددی دارد:
خواب دیدن تا حدود زیادی به خاطرات و حافظه مربوط است. ما میدانیم که وقتی چیزی را یاد میگیریم و تجربه میکنیم، فعالیت مغزی و آن خاطره به طور ناگهانی در خواب ما ظاهر میشود که مرور یا بازپخش خاطرات است.
این بستگی به قدرت و یکپارچگی و محفوظ ماندن خاطرهها دارد. نظریه این است که گاهی این بازسازیها و یادآوریهای دوباره که در زمان خواب اتفاق میافتد، به سطح آگاهی ما میآید و خوابها و رویاها را تشکیل میدهد.
نظریه دیگر این است که رویاها راهی برای زنده کردن رویدادهایی است که به نحوی به ما آسیب روانی زدهاند تا لبههای تیز احساسی آن را کمی نرمتر کند. وقتی رویدادی در فضایی امن برای ما روی دهد، یاد میگیریم تا آن رویداد را از احساسات مربوط به آن جدا کنیم.
خواب دیدن همچنین تلاش ذهن و مغز برای رفع مشکلات و حل مسائل زندگی است. پژوهشها نشان میدهد که بلافاصله پس از خواب دیدن ما به راهحلهای بسیار نوآورانهای میرسیم. مشهور است که پل مککارتنی در رویا ملودی موسیقی «دیروز» خود را یافت و استیون کینگ طرح داستان میزری را از رویایش الهام گرفت و ایده جدول تناوبی عناصر هم از خواب و رویا سرچشمه گرفته است.
در طول قرنها مردمان به خواب و رویا اهمیت زیادی دادهاند. بعضی بر این باورند که خوابها راهی برای ارتباط خدایان با ماست یا اینکه خواب بد پیشگویی رویداد ناگواری در زندگی واقعی است.
روانکاو مشهور، زیگموند فروید معتقد بود که ما بسیاری از افکار را در خود آگاه خود سرکوب میکنیم و این افکار و تمایلات سرکوبشده در خواب به صورت رویا سربرمیآورند؛ در نتیجه رویاها درباره تمایلات جنسی و خواستهها و نیازهای عمیق ما خیلی حرفها دارند که بزنند.
روانشناسی نوین هم بر دیدگاههای فروید صحّه میگذارد و معتقد است باید اشارههایی در خوابها وجود داشته باشد. بدون تردید رویاها بیمعنا نیستند.
بیشتر خوابهایی که میبینیم ساده و پیشپاافتادهاند: وقتی پژوهشگران شرکتکنندگان در تحقیقات را از خواب بیدار کردند بیشتر آنها درباره رویدادهای روزمره مثل پر کردن پرسشنامه در اداره و گرداندن سگشان خواب میدیدند.
خوابها معمولاً منفی هستند و بازتابی از دلواپسیها و نگرانیهای ما هستند. بیشتر آنها ممکن است در جاهای خیلی ترسناکی اتفاق بیفتند. آیا میدانید آمار قتل در سرزمین خواب و رویا از هر جای دیگر دنیا بیشتر است؟
بعضی از ما یک خواب را چند بار یا به صورت ماجرایی سریالی در چند شب متوالی میبینیم. در تحقیقی از افراد خواسته شد که خوابهای شب به شب و طولانی و با جزئیات بسیار و به سبک سریالهای تلویزیونی خود را تعریف کنند. پژوهشگران دریافتند که آنها خودشان در انتظار بخش بعدی خوابشان هستند.
رویای شفاف وقتی است که فرد بتواند به طور آگاهانه بر رویای خود کنترل داشته باشد، اما این توانایی بسیار نادر است. به نظر میرسد بیشتر نوعی توانایی ژنتیکی باشد: بعضی به طور طبیعی میتوانند این کار را بکنند و اگر با این مهارت به دنیا نیامده باشید بسیار دشوار است که آن را کسب کنید. جالب اینجاست که پژوهشها نشان میدهد اگر فردی در خواب شفاف مهارتی فیزیکی را کسب کند، مانند اسکیتبورد سواری، در زندگی واقعی هم میتواند در آن مهارت پیشرفت کند و آن را یاد بگیرد.
اگر مدام خواب بدی میبینید، درمان با تمرین تصویرسازی را امتحان کنید. در طول روز خواب را خاطر بیاورید، اما آن را با پایانی خوش تصور کنید. اگر فرزندی دارید که مدام کابوس تکرارشونده میبیند مثلاً اینکه عقربی یا موجودی او را تعقیب کرده است، او را تشویق کنید که آنها را موجودات مهربانی تصور کند. ایجاد این تصویر و تصور آن چند بار در طول روز، بر کابوس شبانه اثر خواهد گذاشت.
تحقیقات نشان میدهد که افراد با استنشاق بوهای خوش موقع خواب، رویاهای شیرینتری میبینند و اگر بوهای بدی در اطرافشان باشد، خوابهای بدی میبینند. پس اگر میخواهید شبها خوابهای خوب ببینید، در اتاقخواب از عطرهای خوش و روغنهای خوشبو استفاده کنید.