سیدمهدی طالبی در روزنامه فرهیختگان نوشت: برای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی پیروزی یک رویاست. دنیا آرزوهای او را میشکند. آمار این ناکامیها آنقدر زیادند که اگر یک بازه زمانی کوتاه انتخاب شود، از حوصله و تحمل سرریز میکنند. درصورتیکه ۷ اکتبر مبنا قرار گیرد، طی ۷ ماه او شکست را در هر پروندهای که جستوجو کرده، یافته است. این موارد کوچک هم نیستند.
فروریختن تصویر بازدارندگی کامل یا نسبی رژیم طی ۷۷ سال موجودیت آن به دنبال حمله حماس، مقاومتهای منطقه و درنهایت پاسخ سهمگین ایران در ۲۵ فروردین تنها یکی از ضلعهای جهان دلهرهآوری به حساب میآید که نخستوزیر صهیونیستها برای رژیم و شهرکنشینان ساخته است. نتانیاهو فراتر از فلسطین اشغالی یهودیان در سراسر جهان را نیز بینصیب نگذاشته است.
جنایتهای وی موجب شده موج نفرت جهانی از یهودیان تقویت شده و کرهزمین را برای آنها خطرناکتر کند. روابط با غرب و بهویژه آمریکا نیز از هنرمندی نتانیاهو برکنار نمانده و این بنای مستحکم شاهد ریزشهای بزرگی بوده است. در ادامه به بررسی بزرگترین شکستهای نتانیاهو در ۷ ماه گذشته در صحنههای کلان پرداخته شده است.
روز ۷ اکتبر برای جهان واقعهای مهم بود. نیروهای مقاومت غزه با حمله به نقاط استقرار ارتش رژیمصهیونیستی در منطقه غلاف غزه موفق شدند با کشتن و زخمی کردن ۶ هزار نفر از سربازان لشکر غزه ارتش رژیم، آن را نابود کرده و تعدادی را به اسارت ببرند.
این حمله ابهت رژیم که خود را یکی از بزرگترین ارتشهای جهان میدانست و تبلیغ میکرد بر کوچکترین تحرکی در محدوده کموسعت سرزمینهای اشغالی اشراف دارد، فروریخت. در پیامد آن آمریکا برای مدتی بهطور مستقیم کنترل امور در سرزمینهای اشغالی را در دست گرفت.
در ۷ اکتبر دستکم ۲۵۰ نظامی و شهرکنشین صهیونیست در شرایط جنگی به اسارت مقاومت غزه درآمدند. به اسارت رفتن این تعداد صهیونیست فاجعهای برای صهیونیستها بود که میتوانست دو ریشه و عنصر «رفاه» و «امنیت» یهودیان در فلسطین را از زیرینترین لایهها قطع کند؛ هرچند شکست نیروهای نظامی نیز برای صهیونیستها رعبانگیز بود، اما آن هراس بهدلیل آنکه میتوانست در رفاه و امنیت بسیار موثر باشد، اهمیت مییافت، اما به اسارت رفتن، تحقق نگرانی بود، نه خود آن.
صهیونیستها از روز ۲۷ اکتبر به شکل زمینی وارد غزه شدند. از نگاه تلآویو تمام دارایی و امکانات مقاومت غزه ناشی از شبکه تونلها بود. سربازان مقاومت در تونلها از بمباران در امان میماندند و این شبکه محلی امن برای ذخیره مهمات، ساخت سلاح و طراحیهای جنگی بود. تونلها از جهت دیگری نیز برای صهیونیستها دارای اهمیت بود؛ حضور رهبران حماس و اسرا در آنها. تلآویو علیرغم تلاشها ازجمله پمپاژ آب، در نابودی تونلها ناموفق بود.
پس از ۷ اکتبر، مقامات رژیم اعلام کردند حماس دیگر نباید حکومت در غزه را در دست داشته باشد. از این رو برنامههای خود را برنابودی این گروه قرار دادند. از بین بردن تمام نیروهای نظامی، ادارات و زیرساختها برای آن بود که حماس ضمن از دست دادن نیروی انسانی خود، در سایه دشوار شدن زندگی در غزه حمایت مردمی را نیز از دست دهد. بهزعم آنها پس از شکلگیری این سناریو، امکان جایگزینی حکومت غزه با یک حکومت با حضور نیروهای تشکیلات خودگردان، کشورهای غربی یا سازمان ملل فراهم میشد.
نیروهای مقاومت لبنان از روز ۸ اکتبر تنها یک روز پس از آغاز جنگ، حملات خود علیه مواضع و نیروهای ارتش رژیم در شمال فلسطین را آغاز کردند. هدف عمده این اقدام مشغول ساختن بخشی از ارتش رژیم در شمال برای عدمتمرکز بر غزه و همچنین فشار بر تلآویو درصورت تشدید جنایاتش بود. رژیمصهیونیستی بارها طی ۷ ماه اخیر تهدید کرده دست به نابودی لبنان خواهد زد، اما این تهدیدها بهدلیل قدرت مقاومت لبنان که پیاپی از تسلیحات جدیدی از جمله موشک تاپ اتک الماس رونمایی کرده، راه به جایی نبرده است.
ارتش یمن ۱۳ روز پس از آغاز جنگ و برای دفاع از مردم غزه و تحت فشار قراردادن رژیم برای پایان دادن به جنایتهای خود در این منطقه، دو صحنه در برابر تلآویو گشود. ارتش یمن از یک سو با موشکهای بالستیک، کروز و پهپادهای انتحاری به سرزمینهای اشغالی حمله کرده و از سوی دیگر در دریای سرخ کشتیهای مرتبط با رژیم را هدف میگرفت. یمنیها تاکنون بیش از ۹۰ کشتی را در عملیات خود هدف قرار دادهاند. صنعا میگوید این عملیات را تا زمانی که غزه در محاصره باشد، ادامه میدهد.
مقاومت عراق در طول جنگ طوفان الاقصی، حجم آتش گستردهای را مدیریت کرده است. ۱۷۰ حمله به پایگاههای آمریکا در عراق و سوریه به همراه دهها عملیات ضد اهدافی در فلسطین اشغالی نشان میدهد مقاومت عراق دستکم در سه محدوده سرزمینی دست به اقدام زده است. عراقیها با حملات سنگین خود به آمریکا یادآوری کردند با توجه به زیر آتش بودن پایگاههای این کشور، هر گونه تصمیمش برای تشدید تنش در منطقه برای دفاع از رژیم چه تبعاتی برای واشنگتن خواهد داشت.
در دولت نتانیاهو امنیت یهودیان بهشدت در خطر قرار گرفته است که نقطه اوج آن ۷ اکتبر و قضایای پس از آن است. مهم آنکه بهدلیل جنایت گسترده رژیم در غزه، خشم افکار عمومی و نخبگان در جهان برانگیخته شده است. این جنایتها که توسط دولت نتانیاهو و به اسم «دولت یهود» صورت میگیرد، میتواند باعث تقویت «یهودی ستیزی» در جهان شود. بر همین اساس برخی از یهودیان برای خلاصی از آن علیه رژیم دست به انتقاد زدهاند.
نتانیاهو پس از شروع جنگ کرانه باختری را منطقه نظامی اعلام کرد. در حملات مداوم به این منطقه طی ۷ ماه گذشته تاکنون بیش از ۴۰۰ نفر به شهادت رسیده و بیش از ۸ هزار نفر بازداشت شدهاند. با این حال اوضاع کرانه باختری ملتهب بوده و ضمن درگیریهای عمومی و هرروزه میان مبارزان فلسطینی و کاروانهای ارتش رژیم، گروههای مقاومت نیز با وجود گذشت چند ماه از فشارهای سنگین تلآویو همچنان درحال طراحی و اجرای عملیاتهای پیچیده هستند.
رژیم مدعی است سوریه گلوگاه مهم پشتیبانی از محور مقاومت و بهطور ویژه گروههای مقاومتی حاضر در فلسطین اشغالی است. از این رو صهیونیستها در طول جنگ دستکم طی سه نوبت فرماندهان اصلی ایرانی حاضر در سوریه را هدف قرار داده است؛ مسئول پشتیبانی محور مقاومت در سوریه، فرمانده اطلاعات سپاه قدس در سوریه و درنهایت فرمانده کل سپاه قدس در سوریه و لبنان را به همراه جانشین و رئیس ستادش در ساختمان سفارت ایران به شهادت رساند. با این وجود خط حمایتی نهتنها همچنان فعال است بلکه با عملیات پاسخ ایران، قدرتمندتر شده است.
غرب به «دموکراسی»، «حقوق بشر» و «چندجانبهگرایی» خود در جهان افتخار میکند. صهیونیستها بهعنوان رژیمی که در چشم همگان مولود غرب و بهشدت مورد حمایت این جبهه است، در جریان جنگ غزه با کشتار ۳۳ هزار نفر تمام بنیانهای غربی را درهم شکست. این پدیده باعث شده تا در محاسبه «هزینه- فایده» هزینههای رژیم به فایدههای آن در چشم برخی از کشورهای غربی بچربد. تلآویو درمقابل مزایای کمی که دراختیار غرب و اروپا میگذارد بزرگترین داراییهای این جبهه را تضعیف کرده است.
رژیم در منطقه غرب آسیا برای حفاظت از منافع غرب و آمریکا پایهگذاری شد تا همزمان ضربهگیر واشنگتن نیز باشد. از این رو اگر قرار باشد واشنگتن خود مستقیما از تلآویو دفاع کرده و جان سربازان آمریکایی را برای حفظ جان سربازان صهیونیست به خطر بیندازد، موجودیت رژیم دیگر معنایی نخواهد داشت. بر همین اساس هرچه تلآویو تلاش کند واشنگتن را با انجام اقدامات خود در معرض جنگ قرار دهد، روابط دوطرف پرتنشتر میشود. بر همین اساس رویکرد قاطعانه سیاستمداران آمریکایی پس از فاز جدید عملیاتهای ارتش رژیم برای گسترش جنگ به منطقه، تغییر کرده است.
دولت نتانیاهو مدعی بود روابط دولتش با تمام قدرتهای جهانی حتی در جبهه غیرغربی در اوج است. او پس از حضور روسیه در سوریه تلاش کرد برای حفظ امنیت رژیم و بهبود وجهه خود در داخل سرزمینهای اشغالی بهدلیل ارتباط با یک قدرت بزرگ، رابطه با مسکو را به یک موضوع بزرگ در سیاستخارجی خود تبدیل کند. با این حال انتقادهای جدی مسکو از رژیم در جنگ طوفان الاقصی و حمله به اماکن دیپلماتیک ایران در سوریه، شکستی دیگر برای نتانیاهو ساخته است.
نتانیاهو مدتها در پی تقویت روابط خود بود، زیرا براساس پیشبینیها پکن در مسیر رشد قدرت قرار داشته و میتواند نیرویی همتا با آمریکا باشد. او در برههای تلاش کرد چینیها را در بندر حیفا مجاب به سرمایهگذاری کند که با واکنش شدید دولت وقت آمریکا در دوران ترامپ مواجه شد. با این وجود طی ۷ ماه گذشته اصطکاک پکن و تلآویو به اندازهای شده که گفته میشود چین بهطور غیررسمی در برخی حوزههای اقتصادی رژیم را تحریم کرده است.
رژیمصهیونیستی با فشار آمریکا در سالهای اخیر درصدد عادیسازی روابط خود با کشورهای اسلامی و عربی بود، این فرآیند حتی کشورهایی مانند ترکیه و مصر که رژیم را بهرسمیت شناختهاند را در بر میگرفت. علیرغم سرمایهگذاری کلان آمریکا و صهیونیستها بر عادیسازی این روند که تا پیش از جنگ غزه نیز به اغما رفته بود، دچار مرگ تدریجی شده است. دولتها هراس دارند درصورت همراهی با رژیم، آتش منازعات دامنگیر آنان نیز شود.
نتانیاهو با حمله به سفارت ایران در سوریه و به شهادت رساندن ۷ نفر از مستشاران نظامی و دیپلماتهای ایرانی به همگان نشان داد در جنگ غزه باخته و تنها بهدنبال گسترش جنگ به هر شکل برای به آتش کشیدن منطقه و جهان است. این حمله برخلاف محاسبات نتانیاهو ضمن آنکه با پاسخ ایران همراه شد، تبعاتی جدی درخصوص اعتماد به رژیم داشت. نتانیاهو با هدف قرار دادن سفارت ایران که تهران اعلام کرد آن را به منزله خاک خود میداند به دیگران نشان داد فردی بیپروا و غیرقابل اعتماد است.
ایران در پاسخ به اقدام جنایتکارانه دمشق، شامگاه ۲۵ فروردین طی یک عملیات وسیع جواب سهمگینی به صهیونیستها داد. بنابر گفته ارتش رژیم در این حمله ۱۷۰ پهپاد انتحاری، ۳۰ موشک کروز و ۱۲۰ موشک بالستیک پرتاب شدند. انتشار تصاویر پهپادهای ایرانی بر فراز مسجدالاقصی در مرکز سرزمینهای اشغالی با تثبیت ناکامی داراییهای نظامی غرب و رژیم برای حفاظت از خود تغییری بزرگ در موازنه قوا ایجاد کرد. تهران با استفاده از این عملیات اعلام کرد از این پس درصورت هر گونه حمله رژیم به منافع ایران، مستقیما فلسطین اشغالی را هدف قرار خواهد داد.