زهرا طیبی در روزنامه فرهیختگان نوشت: حمله به کنسولگری ایران در دمشق برای اسرائیل بیش از آنچه که فکر میکرد گران تمام شد. ایران این حمله را به مثابه حمله به خاکش دانست که تنها با حمله به خاک سرزمینهای اشغالی پاسخ داده خواهد شد. در میان امروز و فردا کردنهای حمله ایران به اسرائیل و آمادهباش کامل ارتش، پاسخ ایران فاصله قابل توجهی با انتظار اسرائیل داشت. ایران برای اولین بار حمله مستقیمی به سرزمینهای اشغالی داشت که تا این زمان و در نوع خود تهاجم گستردهای به حساب میآید. شلیک صدها پهپاد و موشک به مواضع نظامی اسرائیل و پایگاه f۳۵، نواتیم که حمله به کنسولگری ایران از این پایگاه صورت گرفت، محاسبات اسرائیل درمورد پاسخ ایران را بههم ریخت و نزدیک به یک میلیارد دلار نیز هزینه اقتصادی برای او به دنبال داشت.
ایران با حمله مستقیم به اسرائیل نشان داد برای صیانت از توان بازدارندگی خود، از حمله مستقیم و همهجانبه به اسرائیل هراسی ندارد، اما در نقطه مقابل به دنبال جنگ با اسرائیل نیست و اگر او اقدام دیگری نکند، تنها به همین پاسخ بسنده خواهد کرد. نکته مهم، اما این است که حمله ایران به اسرائیل موازنه در منطقه را بار دیگر به زیان اسرائیل تغییر داد و ضربه دیگری به بازدارندگی اسرائیل بعد از ۷ اکتبر وارد کرد.
آغاز حملات زمینی به غزه، خارج کردن فلسطینیها از غزه و آزادسازی اسرا، اهدافی بود که رژیمصهیونیستی بعد از آغاز طوفان الاقصی دنبال میکرد. در واقعیت میدان و با آغاز حملات همهجانبه مقاومت، شامل حوثیهای یمن و حزبالله، تقریبا هیچکدام از اهدافی که مدنظر نتانیاهو بود محقق نشد. ورود زمینی به غزه هم جز نابودکردن چند تونل حماس، دستاورد دیگری برای اسرائیل به همراه نداشت. گام بعدی اسرائیل برای تغییر معادلات به نفع خود، گسترده کردن نزاع و درگیری بود. اسرائیل به دنبال این بود که پای آمریکا را به جنگ بکشاند و درگیریها را در سطح گسترده بین ایران و آمریکا ادامه بدهد تا از باتلاقی که در آن گرفتار شده خارج شود.
اما نکته قابل توجه این است که آمریکاییها همین الان درگیر جنگ اوکراینند که برمبنای برنامهریزی آنها پیش نرفته و از طرفی هزینههای مالی زیادی را به آنها تحمیل کرده است. در سمت دیگر نیز نزدیکی به انتخابات ریاستجمهوری منجر شده آمریکا در این منازعات دست به عصا ورود کند و قصد ندارد وارد منازعه مستقیم با ایران شود. براین اساس برخلاف خواست اسرائیل، آمریکا علاقه چندانی به گسترده کردن نزاع و درگیری در منطقه آن هم با ایران را ندارد.
با این حال صهیونیستها تلاش خود برای گسترده کردن جنگ را انجام دادند؛ چراکه تنها مسیری که اسرائیل میتوانست از شکست در غزه فرار کند، ادامه همین راهبرد بود. در همین چهارچوب اسرائیل دست به ترور فرماندهان و مستشاران ایرانی در سوریه زد و از طرفی نیز با استفاده از نیروهای نیابتی تروریستی مثل داعش و گروههای موسوم به جیشالعدل در داخل خاک ایران، امنیت داخلی ایران را مورد تهدید قرار داد.
حمله به کنسولگری ایران و ترور فرماندهان ایرانی، سطح بالاتری از حمله علیه ایران بود و مشخصا این زنگ خطر را به صدا درآورده بود که اسرائیل پس از آن اقدام گستردهتری انجام خواهد داد. تحلیل رژیمصهیونیستی، اما از پاسخ ایران این بود که ایران پاسخی محدود به این حملات خواهد داد. پس تعدد این حملات این پیام را به مقاومت و جهان عرب منتقل خواهد کرد که ایران قدرت چندانی برای دادن پاسخ به حملات آنها ندارند، امری که به دنبال ضعیف نشان دادن قدرت ایران و بازدارندگی آن در منطقه است.
حمله به کنسولگری به مثابه حمله به خاک یک کشور است. این گزارهای بود که رهبر انقلاب در خطبه نماز عید فطر بر آن تاکید کردند و با اشاره به آن اعلام کردند که اسرائیل باید تنبیه شود. مشخص بود که ایران قرار است حمله مستقیمی به سرزمینهای اشغالی داشته باشد. اما در مورد چگونگی این حمله و پاسخی که باید داده میشد، چند نکته مورد توجه قرار داشت. از یک سمت پاسخ میبایست بهگونهای طراحی میشد که با توجه به اینکه توان بازدارندگی ایران را تقویت میکند، منجر به افزایش درگیریها، تنشها و جنگ با آمریکا نشود. طراحی پاسخ بر اصل غافلگیری استوار بود، یعنی با وجود اینکه آمریکا و اسرائیل از پاسخ ایران آگاهی داشتند، اما از هدف حمله، زمان و حجم و کیفیت آن آگاهی نداشتند.
همین امر نیز بر نگرانی صهیونیستها اضافه میکرد. تحلیلها و نظرات مختلفی در مورد نوع پاسخ ایران مطرح میشد. از طرفی هم آمریکا با تهدید ایران تلاش میکرد تا پاسخ ایران را کنترل کند. اما نکته این بود که ایران بعد از حمله تلاش کرد تا این حمله در جلسه شورای امنیت محکوم شود، اما این اتفاق نیفتاد. امری که ایران در پیامهای خود اشاره کرد که اگر این حمله در جلسه شورای امنیت محکوم میشد، کنش ایران نیز متفاوت میبود.
بعد از این بود که ایران بر حمله مستقیم به سرزمینهای اشغالی تاکید کرد. اما سوال اصلی همچنان پابرجا بود که ایران قرار است چه مواضعی را در چه زمانی و به چه صورت هدف قرار بدهد. در این میان توقیف کشتی پرتغالی یک روز قبل از حمله ایران به سرزمینهای اشغالی، با هدف به اشتباه انداختن پیشبینیها در مورد حمله ایران صورت گرفت و تلاش شد این تصور ایجاد شود که پاسخ ایران به حمله اسرائیل بر موارد اینچنینی محدود خواهد ماند.
درحقیقت توقیف کشتی پرتغالی یک عملیات فریب بود تا اصل حمله و چندوچون آن همچنان مبهم باقی بماند. نکته مهم و قابل توجه در مورد حمله ایران به سرزمینهای اشغالی این است که اگرچه این حمله با واکنش مثبت گروههای مقاومت و کشورهای عربی روبهرو شده، اما حمله ایران نه در راستای حمایت از مقاومت بلکه در چهارچوب دفاع مشروع از خاک خود صورت گرفته است.
ایران با مجموع موشکهای بالستیک، کروز و پهپاد حمله به مراکز نظامی سرزمینهای اشغالی را آغاز کرد. نزدیک به شش تا هفت ساعت طول مدت عملیات بود. مدت زمان اصابت این موشکها و پهپادها متفاوت بود. ایران موشکها را از نقاط متفاوت شلیک کرد و طراحی آنها به گونهای صورت گرفته بود که پهپادها و موشکها به صورت همزمان به اهداف برخورد کنند.
پیش از این آمریکا تهدید کرده بود که اجازه پرتاب موشک را به ایران نخواهد داد و در ادامه گفته بود اجازه اصابت نمیدهد که البته ایران تمام این موارد را اجرایی کرد و از مکانهای مختلفی این حملات را انجام داد. امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در مورد جزئیات حمله ایران به سرزمینهای اشغالی به این موضوع اشاره کرد: «پایگاه نظامی که هواپیماهای اف ۳۵ رژیمصهیونیستی در آنجا نگهداری میشوند که عملیات حمله به ساختمان سفارت جمهوری اسلامی در دمشق با استفاده از امکانات این پایگاه نظامی و اف۳۵ها انجام شد، مورد هدف قرار گرفت. همچنین در نقطه دیگری، عملیاتی انجام شد که بهواقع مرکز اطلاعاتی و چشم رژیمصهیونیستی برای هدایت عملیاتهای شش ماه گذشته و ازجمله عملیات اخیر روی سفارت ایران در دمشق -مجموعه اطلاعات و هدایتهای اطلاعاتی- از این نقطه انجام میشد.»
اسرائیل به دنبال تضعیف قدرت بازدارندگی ایران و کشاندن ایران به درگیری مستقیم بود تا شکست خود را در غزه جبران کند، اما پاسخ ایران معادلات را به نفع کشورمان تغییر داد. اسرائیل بعد از ۷ اکتبر به دنبال تقویت توان بازدارندگی خود بود، اما بعد از حمله ایران، آسیب دیگری متوجه او شد. این امر معادلات منطقه را وارد مرحله تازهای کرد. ضمن اینکه توان بازدارندگی ایران را مجددا احیا کرد. زنگ خطری برای اسرائیل به صدا درآورد؛ چراکه ایران پیش از این و در پاسخ به حملات و تهدیدات اسرائیل هیچگاه ورود مستقیم نداشت، اما ورود مستقیم ایران باعث خواهد شد پس از این اشتباهات صهیونیستها با پاسخ مستقیم ایران همراه شود؛ جدای از این آسیبهای اقتصادی نیز متوجه رژیمصهیونیستی شد. برمبنای آنچه روزنامههای اسرائیلی منتشر کردند، اسرائیل تنها در یک شب برای مقابله با حمله ایران چیزی نزدیک به یکونیم میلیارد دلار هزینه کرده است.
نکتهای که ناظر به حمله ایران مورد توجه قرار دارد، این است که آیا اسرائیل پاسخی به حملات ایران خواهد داد؟ برخلاف تهدیدهایی که آمریکا پیش از حمله ایران مبنیبر دفاع همهجانبه از اسرائیل مطرح میکرد، اما از همان ساعات ابتدایی حمله و برمبنای اخباری که از رسانههای آمریکایی منتشر میشد، بایدن در گفتگو با نتانیاهو از او خواسته بود تا پاسخی به حمله ایران ندهد. بعد از پنج ساعت از آغاز عملیات ایران، بایدن در واکنش به این حمله گفت: «نشستی را با سران گروه ۷ با هدف هماهنگی در خصوص پاسخ دیپلماتیک یکپارچه به حمله ایران برگزار خواهیم کرد..
اگرچه ما شاهد حمله به نیروها یا تاسیسات خود نبودهایم، اما در برابر همه تهدیدها هوشیار خواهیم بود و در انجام اقدامات لازم برای محافظت از مردم خود دریغ نخواهیم کرد.» تاکید بایدن مبنی براینکه به حمله ایران پاسخ دیپلماتیک یکپارچه میدهد این گزاره را تقویت کرد که در شرایط فعلی آمریکا موافق دادن پاسخ نظامی نیست و قصد دارد حمله ایران به اسرائیل را صرفا در مجامع بینالمللی محکوم کند؛ آمریکا قصد ندارد ورود مستقیمی به حمله ایران با اسرائیل داشته باشد، کمااینکه ایران هم در مواضع رسمی خود به این موضوع تاکید کرد که آمریکا نباید ورودی به این ماجرا داشته باشد. با این حال شبکه ۱۲ رژیمصهیونیستی مواردی درمورد پاسخ احتمالی اسرائیل به ایران را برشمرده که از جمله آنها حملات یا عملیات مخفی است که پایگاهها یا صنایع دفاعی ایران را هدف قرار میدهد؛ حمله سایبری به داراییهای حیاتی ایران، حذف فرماندهان ارشد ایرانی در خاورمیانه، دوری از درگیری در مقیاس بزرگ است.
بهنظر میرسد اسرائیل هم قصد ندارد مستقیما حملهای را علیه ایران انجام بدهد؛ چراکه تبعاتش برای اسرائیل قابل توجه خواهد بود. علاوه بر این، حمله و اشتباه محاسباتی که نتانیاهو در حمله به کنسولگری انجام داده بود، بعد از حمله ایران، انتقادات بیشتری را متوجه او خواهد کرد و نهتنها نتانیاهو را از شرایط نابسامانی که در آن گرفتار بود، نجات نداده، بلکه حتی احتمال سقوط نتانیاهو را بیش از گذشته تقویت کرده است.
جنگ رسانهای با افکار عمومی گام بعدی اسرائیل برای تبدیل شکست خود به پیروزی
از همان ساعات ابتدایی آغاز عملیات ایران علیه اسرائیل دستور کار رسانههای فارسیزبان در حمایت از کارفرمای صهیونیستی استوار شده بود و در حالی که ایران در پاسخ به حمله به کنسولگری و برای دفاع مشروع این اقدام را انجام داد در راستای مقصرنمایی ایران و حمایت از اسرائیل عمل کردند. با در نظرگرفتن پاسخ ایران به اسرائیل در این مدت تمرکز رسانههای فارسیزبان روی این موضوع استوار خواهد بود که آیا اسرائیل پاسخی به حمله ایران خواهد داد یا خیر و در ادامه برای توجیه عدم پاسخگویی اسرائیل، عملیات ایران را کوچکنمایی کند. از طرفی این رسانهها در چند روز آینده روی مسائل و مشکلات اقتصادی و معیشتی داخل ایران و بزرگنمایی آن با این هدف که فضای افکارعمومی ایران را به سمت افزایش نارضایتی سوق دهد، کار میکنند. کمااینکه روز گذشته نماینده اسرائیل در آلبانی جلسهای با منافقین برگزار کرده و در این جلسه روی این موضوع تاکید شده که جو رسانهای داخل ایران با تکیه روی مسائل و چالشهای اقتصادی پیروزی رخداده در حمله اخیر را تبدیل به شکست کند. این جلسه با حضور کادر ستاد اجتماعی و ستاداطلاعات منافقین در حضور عباس داوری، زهرا مریخی، مژگان پارسایی و مهدی ابریشمچی با دو نفر از عوامل سفارت رژیمصهیونیستی برگزار شد و تصمیم بر این شد که محتوای جعلی از صفهای بنزین و دلار منتشر شود. براین اساس در شرایط فعلی کنترل افکارعمومی در ماجرای اخیر و ارائه روایت دقیق و درست و جلوگیری از جولان رسانههای فارسیزبان امری است که میتواند تاثیر قابلتوجهی برای جلوگیری از موثر افتادن این فضاسازیها داشته باشد.