فرهیختگان نوشت: بعد از خطبههای نماز عیدفطر رهبرانقلاب و تاکید روی این موضوع که حمله به سفارت به مثابه حمله به خاک آن کشور است و اسرائیل باید تنبیه شود، در این چند روز اسرائیل در شرایط اضطراری به سر میبرد، مرخصی نیروهای ارتش لغو شده و در آمادهباش کامل به سر میبرند. سوال اصلی، اما همچنان پابرجاست؛ ایران قرار است چطور به حمله اسرائیل پاسخ دهد؟
برخی تحلیلگران معتقدند پاسخ ایران همهجانبه خواهد بود. برخی نیز از لزوم پاسخ مستقیم و سریع ایران به اسرائیل صحبت میکنند. از طرفی برخی هم این گزاره را مطرح میکنند که اسرائیل آنقدر پاسخ احتمالی ایران را بزرگ کرده که هر پاسخ ایران، به چشم نیاید. برای بررسی ابعاد مختلف پاسخ ایران به اسرائیل با مهدی خراتیان، مدیر اندیشکده احیای سیاست گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید.
خراتیان در ابتدا به این نکته اشاره کرد که عقب افتادن زمان پاسخ به حمله به کنسولگری ممکن است باعث از دست رفتن فرصتها شود و گفت: «حمله اسرائیل به کنسولگری از منظر حقوق بینالملل، یک دست بازی برای اقدامات تلافیجویانه سنگین در اختیار ما قرار داد که با توجه به اینکه اسرائیلیها حمله را مستقیما و رسما گردن نگرفتند، پاسخ ما باید در حوزه خاکستری میبود.
یعنی باید یک پاسخ قاطع و کوبنده بدون پذیرفتن مسئولیت انجام میدادیم ولی باتوجه به حمله به کنسولگری که ما را در یک موضع مظلوم از لحاظ حقوقی قرار داد و مطمئنا اگر در روزهای اول یا حداقل فردای پس از جلسه شورای امنیت که به موفقیت منجر نشد، این کار را میکردیم، همه از منظر حقوق بینالملل به ما حق میدادند، اما الان با تماسهای تلفنی مکرری که بین وزرای خارجه انگلیس، آلمان، عربستان، ترکیه و وساطت چینیها مطرح شده و سفر امیرعبداللهیان به مسقط و پیغام و پسغامهایی که بین ما و آمریکاییها ردوبدل شد و با جنگ روانی وسیعی که رسانهها به راه انداختند، آنها تلاش کردند مساله کنسولگری را به حاشیه ببرند.
مثلا آقای مکرون در صحبت با امیرعبداللهیان و بقیه بهگونهای موضوع را مطرح میکند که انگار ایران در حال به خطر انداختن صلح و امنیت جهانی است. این جنگ روانی که به راه افتاده در همین جهت است که گویی ایران کشوری است که دندان تیز کرده که به اسرائیلیها حمله کند. کسی هم دیگر خیلی از اتفاق کنسولگری صبحت نمیکند. همه از حمله ایران صحبت میکنند. شاید برای بعضی از آقایان این تصور به وجود آمده که با این حالت کژدار و مریز سپری کردن و اسرائیلیها را در خماری حمله نگهداشتن و فضای سنگینی را ایجاد کردن، تنبیهی محسوب میشود.
این یکی از نظریاتی است که مطرح است که به نظرمن حرف غلطی است. با توجه به تاکید فرمانده کل قوا مبنیبراینکه کنسولگری جزء خاک ماست، به خاک ما حمله شده است. طبیعتا حرفی که حضرت آقا در نماز عیدفطر مطرح کردند معنایی جز پاسخ و حمله به خاک اسرائیل ندارد. البته ما چیزی تحت عنوان خاک اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم و همان اراضی ۱۹۴۸ مبناست ولی اراضی ۱۹۴۸ باید هدف قرار بگیرد. وقتی حضرت آقا چنین تعبیری به کار میبرند، جواب اراضی اشغالی ۱۹۴۸ است، اما اینکه پاسخ از ایران باشد، محل بحث است. معتقدم باید از همان سوریه و از مناطق مرزی سوریه و عراق و مناطق حائل حمله کرد. حملهای بدون پذیرش و خارج از خاک ایران، اما قاطعانه و ترجیحا به شریانهای اقتصادی رژیمصهیونیستی صورت گیرد. چیزی که رژیم را بههم بریزد با سلاحهایی که تابهحال انجام نشده و در عین حال ردی از ما به جای نگذاشته باشد. تاکید من این است که نباید تبعات حقوقی چنین اقدامی را بپذیریم، همانطور که آنها نپذیرفتند، اما حمله باید دردناک باشد و برای جامعه اسرائیل تبعات داشته باشد.»
خراتیان در ادامه درباره اینکه آیا توقیف نفتکتش را میتوان در راستای پاسخ ایران تحلیل کرد، نیز گفت: «توقیف کشتی ارتباطی به پاسخ حمله به ایران ندارد. این کاری است که ما همیشه امکان آن را داشتیم، داریم و کشتیهای اسرائیلی را پیش از این هم زدیم. نزدیک هند هم زدیم. سفر جاشینکا به ایران بخشی به این اتفاق برمیگردد. ما در این ماجرا دست بالا را داریم و همیشه هم داشتیم و خواهیم داشت.
کشتی انگلیسی را هم توقیف کردیم. ما در یک جنگ منطقه خاکستری با سیستم نظامی و اطلاعاتی اسرائیل، تغییر موازنه به سمت طرف اسرائیلی را تحلیل میکنیم که قضیه توقیف کشتی ارتباطی به آن پیدا نمیکند. آن در جایی دیگر است و اگر کسی فکر میکند با توقیف کشتی این موضوع حلوفصل میشود، سخت در اشتباه است. کمااینکه افرادی فکر میکردند حمله پرهزینه موشکی به اربیل و پاکستان موازنه منطقهای چندانی در جنگ به نفع ایران ایجاد نکرد و عملیات راسک به گفته دبیر شورای امنیت شاهد زندهای برای این مساله است.
چون اسرائیل چند گروه تروریستی را علیه ما هدایت میکند، حالا ما پاکستان را زدیم، چرا باید آسیبی متوجه او شود یا اینکه ما یک کشتی را توقیف کردیم. نمیگویم این اقدام بیارزشی است، اما حملهای که انجام شده و نفر اول نیروی قدس در کنسولگری ایران با یک جمعی را شهید کرده، بههیچعنوان با توقیف کشتی برابری نخواهد کرد.»
خراتیان در ادامه درباره این موضوع که آمریکا و اسرائیل آنقدر پاسخ ایران را بزرگنمایی کردند که هراقدامی ایران انجام دهد کافی نخواهد بود، نیز گفت: «این حرف درستی است. وقتی به طرف مقابل مجال و فرصت و ابتکار عمل میدهید، بالاخره آنها هم بیکار نمینشینند.
طرف اسرائیلی خطایی کرده و کنسولگری را مورد هدف قرار داده. ما میتوانیم پاسخی دهیم که همه دنیا بگویند، «میخواستی نزنی»، وقتی کنسولگری را میزنی باید انتظار پاسخ دندانشکنی را هم داشته باشی. بماند که سردار زاهدی بحث دیگری دارد، اما موضوع کنسولگری یک دستاویز خوب در اختیار ما قرار داد. بهانه خوبی بود که این را بر فرق کسی بکوبیم که کنسولگری ما را زد و بحثی هم نداریم که خاک من را زدند، هر موقع که اقدامی انجام دادیم، درباره آن بحث میکنیم.
لحن گفتوگوی مکرون با امیرعبداللهیان را ببیند، از موضعی بالا به این موضوع اشاره کرد که من برای طرف ایرانی روشن کردم که نباید جنگ در آن منطقه گسترش پیدا کند. انگار ما بودیم که کنسولگری کشور دیگر را زدیم؛ لذا عرض من این است وقتی مجال میدهید طرف مقابل کار رسانهای انجام دهد و فضاسازی کند، هم دست شما بسته میشود هم تاثیری که باید داشته باشد، پیدا نمیکند.
اینکه بگوییم حالا، چون اسرائیل نگران این است مردمش در وضعیت التهابی به سر میبرند پس ما برگ برندهای داریم، بله این طور است، اما به این فکر کنید که یک سال بعد این را میگویند که ما کنسولگری ایران را هدف قرار دادیم، اما اتفاق چندانی هم نیفتاد. این جسارت در مردمی که در سرزمینهای اشغالی زندگی میکنند و همچنین سیستم اطلاعاتی آنها ایجاد میکند. اگر این ترسولرزها واقعا بیمبنا بشود، موازنه بازدارندگی جابهجا میشود.»
مدیر اندیشکده احیای سیاست در مورد اینکه پاسخ ایران در ادامه باید چه باشد، گفت: «فرمول واکنش مشخص است، یعنی هم گروههای هماهنگ با ما درگیر باشند و هم ما درگیر باشیم. ما در قبال یک چنین اقدام جسارتآمیزی به کنسولگریمان مثل قبل رفتار نمیکنیم و قبل و بعدش قطعا تفاوت دارد و تفاوتشان مشهود است. اگر بخواهید جلوتر بیایید ما هم جلوتر میآییم، این اصل فرمول است.
نقدی که من کردم این بود که میتوانیم هزینه را با یک کار به موقع کاهش بدهیم، یعنی کاری کنیم که همه دنیا بعد از آن اتفاقی که ما رقم میزدیم و طبق آن فرمولی که من عرض کردم به اسرائیل بگویند حقت بود و دفعه دیگر این کار را نکن و بعد هم در محافل بگویند که ایران نهتنها جواب داد بلکه موازنه را هم تغییر داد. مثل جوابی که حاجقاسم داد. تا جایی که من میدانم با طرف سوری صحبت کرد و یکسری موشک به سمت جولان شلیک شد.
چون به موقع و غافلگیرکننده بود معادلهای درست کرد که ما مدتها در سوریه شهید نداشتیم و با اقدام بهموقع حاج قاسم بعد از قضیه تیفور، معادلهای ساخته شد. کار عجیبوغریبی هم نکردیم. موشکبارانی در مناطق بیابانی جولان انجام شد، اما یک معادله ساخته شد. واکنش به موقع معادلهساز است. واکنش پیشبینی نشده معادلهساز است. شما مدتها نانش را میخورید. اما در واکنش بیموقع مدتها کتکش را میخورید. یعنی به جای اینکه بگویند ایران پاسخ داد میگویند ایران به اسرائیل حمله کرد.»
خراتیان در ادامه به این موضوع اشاره کرد که ما باید ریلگذاری را تغییر دهیم و توضیح داد: «میگوییم شما باید ریلگذاری را تغییر دهید. مسلما ما معتقدیم که این باید نقطه شروعی برای سلسلهاقدامات باشد ولی آن نقطه شروع هم اهمیت دارد.
اینکه طرف متوجه بشود که شما ریل را عوض کردهاید و تصمیم گرفتهاید که هر اقدامی را در منطقه خاکستری با جواب قاطعی مواجه کنید، این مساله روشنی است، اما یک نقطه شروعی دارد. حمله اینها به کنسولگری یک فرصت بود که ما تغییر ریل را با حداقل هزینه انجام دهیم. به همین بهانه میتوانستیم چنان وحشتی ایجاد کنیم و دنیا به ما حق بدهد و اسرائیلیها نتوانند به ما جواب بدهند، به خاطر این غلطی که کردهاند. در گامهای بعدی هر آنچه که بخواهند انجام دهند این معادله تکرار خواهد شد.
صحبتها مکمل هم است و در تضاد با یکدیگر نیستند. یک چیز فضایی را نباید مبنا قرار داد. ما مثلا میتوانستیم در منطقه خاکستری، یک خط لوله یا یک پالایشگاه را بزنیم. بعدا هم پیام بدهیم که اگر خط لوله من را منفجر کنید، عین آن را جواب میدهم.
ما حرفمان این است که ریلگذاری را عوض کن، موازنهها را در جنگ خاکستری تغییر بده. نقطه شروعش به خاطر کنسولگری میتواند پاسخگویی به ماجرای سردار زاهدی باشد.»