چرا این مرد از دکتر خواست دو انگشت سالمش را قطع کند؟!

چرا این مرد از دکتر خواست دو انگشت سالمش را قطع کند؟!
مردی که از اختلال هویت یکپارچگی بدن (BIID) رنج می‌برد، از پزشک خواست تا انگشت چهارم و پنجم دست چپش را بردارد، زیرا احساس می‌کند به بدنش تعلق ندارند.
کد خبر: ۱۵۷۷۹
|
۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۰

زی‌سان: دکتر نادیا نادو از دپارتمان روانپزشکی دانشگاه لاوال اخیراً گزارشی موردی را درباره یک بیمار ناشناس منتشر کرد که افکار آسیب‌زا را تجربه کرده است؛ مبنی بر اینکه دو انگشت آخر دست چپش از دوران کودکی به بدنش تعلق ندارد!

به گزارش زی‌سان، این افکار در طول زندگی او باعث درد، تحریک پذیری مداوم، نقص در مهارت و کابوس‌های واضحی می‌شد که در آن‌ها این دو انگشت در حال پوسیدگی یا سوزش بودند. اگر چه بیمار از خجالت، ناراحتی‌اش درباره انگشتانش با خانواده اش در میان نمی‌گذاشت، اما اغلب در مورد برداشتن انگشتان خود خیال پردازی می‌کرد.

دکتر نادو نوشت: «او با کار در یک کارخانه چوب بری، به فکر ساخت یک گیوتین کوچک برای بریدن انگشتانش بود. این مرد می‌دانست که خودآزاری راه‌حل مطمئنی نیست و می‌تواند بر روابط، شهرت و سلامتی او تأثیر بگذارد. در ‌حال نمی‌توانست تصور کند سال‌های آینده با آن انگشتان زندگی کند.»

از آن‌جایی‌که تصویربرداری از مغز این مرد طبیعی به نظر می‌رسید، گزینه‌های درمانی غیرتهاجمی مانند درمان شناختی رفتاری، دارو‌های ضد افسردگی، دارو‌های ضد روان پریشی و مواجهه درمانی به او پیشنهاد شد، اما هیچ کدام موفقیت‌آمیز نبود. پس از ارزیابی روانپزشکی، بیمار قادر به درخواست قطع عضو داوطلبانه تشخیص داده شد و به بخش ارتوپدی ارجاع داده شد. در نهایت تصمیم گرفته شد که برداشتن دو انگشت بهترین راه برای کمک به بیمار است و ارزیابی شش ماه پس از قطع عضو آن را تایید کرد.

این روانپزشک نوشت: بعد از جراحی، کابوس‌ها به همراه ناراحتی عاطفی بلافاصله متوقف شدند. او برنامه‌های سازنده‌ای برای زندگی داشت، خشم را کاهش داد، و رفاه را با خانواده و محل کار بهبود بخشید. هیچ اظهار تاسفی نشد. او اکنون با رفع تمام علائم مربوط به BID، زندگی عاری از مشغله‌های نگران کننده در مورد انگشتانش را سپری می‌کند. قطع عضو او را قادر ساخت تا مطابق با هویت خود زندگی کند.

اختلال هویت یکپارچگی بدن (BIID) یک وضعیت بسیار نادر است که با میل شدید و مداوم برای به دست آوردن ناتوانی مشخص می‌شود. بیش از یک دهه پیش، درباره زنی سالم نوشتیم که آرزوی فلج شدن از کمر به پایین را داشت و مانند فلج شده زندگی می‌کرد، روی صندلی چرخدار حرکت می‌کرد و بریس‌های فلزی بلندی که روی زانو‌ها قفل می‌شد بسته بود.

سایر اخبار
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: