این زن چگونه ناجی روسیه و پوتین شد؟

این زن چگونه ناجی روسیه و پوتین شد؟
الویرا ساخیپزا دوونا نابیولینا که با سرمایه‌گذاری مادربزرگش و در مقطع تحصیلات تکمیلی با «نقد نظریه اقتصادی غرب» با نظام سرمایه‌داری آشنا شد، هم اکنون رئیس کل بانک مرکزی روسیه است. او پیش از سال ۲۰۱۳، به مدت ۵ سال وزیر اقتصاد این کشور بود. این مطلب روایتی است از زندگی او که به عنوان ناجی سرزمین تزار شناخته می‌شود.
کد خبر: ۱۳۵۶۳
|
۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۰

برف‌پاک‌کن‌ها غژغژ می‌کردند. قطره‌های باران درشت و درشت‌تر می‌شدند. باران و زمین تصمیم گرفته بودند کوتاه نیایند. فقط یک تصادف را کم داشت؛ چشم که باز کرد، انگار در منطقه فراموش‌شده نقشه‌ها متوقف شده بود. باید به رئیسش جواب می‌داد. نباید اخراج می‌شد. سایتزاداویچ و زلیخا، دیگر دختری داشتند که نه قرار بود یک راننده ساده شود و نه یک آپاراتچی. او ارزشِ تلاش شبانه‌روزی را داشت؛ حتی اگر ساعت‌های کمتری پدر و مادرش را می‌دید و روز و شب‌ها را در کنار مادربزرگِ تاتار و محافظه‌کارش می‌گذراند؛ و ارزشش را هم داشت.

۵۹ سال بعد از به دنیا آمدنش، نه در اوفای باشقورتستان که در مسکو، او ناجی روسیه شد و «کاردینال خاکستری‌پوشِ» جگوارسوارِ اقتصاد نام گرفت. شاگرد ممتاز دبیرستان شماره ۳۱ اوفا و فارغ‌التحصیل برترِ دانشکده اقتصاد لومونوسوف، تاثیرگذارترین زنِ دنیا، اقتصاددانی نخبه و دست‌راستِ ولادیمیر پوتین شد. او که از زمان بوریس نیکولایویچ یلتسین، یک حامی بزرگ برای رویکرد‌های اقتصادی لیبرال بوده، رئیس بانک مرکزی روسیه، مگا‌رگولاتور مالی کرملین و انتخاب پوتین برای سکانداری اقتصاد روسیه در دوران تحریم و جنگ است و او را بانوی قدرتمند پشتِ پرده روبل با سنجاق‌سینه‌های خاصش می‌دانند.

استراتژی سرکارگر قطار ۴۷۸

الویرا ساخیپزا دوونا نابیولینا که با سرمایه‌گذاری مادربزرگش و در مقطع تحصیلات تکمیلی با «نقد نظریه اقتصادی غرب» با نظام سرمایه‌داری آشنا شد، در سال ۱۹۹۱ در کمیته دائمی اتحادیه علمی و صنعتی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان متخصص ارشد اصلاحات اقتصادی آغاز به کار کرد.

او یک سال بعد و پس از چند ترفیع کوچک، به طور مستقیم به وزارت اقتصاد و فدراسیون روسیه راه یافت و مدیریت اداره تنظیم مقررات دولتی اقتصاد را به عهده گرفت، اما، چون هیچ سقف شیشه‌ای و کف چسبانی در اقتصاد برایش معنا نداشت، در سال ۱۹۹۷ معاون وزیر اقتصاد فدراسیون روسیه شد و یوگنی گریگوریویچ یاسین، اقتصاددان لیبرال و سرشناسِ کمیسیون اصلاحات آبالکین، بهترین معلم او شد. معلمی که از سرکارگری قطار پل شماره ۴۷۸ موستوستروی به رهبری برنامه توسعه‌ای «۵۰۰ روز» به بالاترین مقام اجرایی و حکومتی رسیده بود و کمک کرد نابیولینا پا به عرصه غیردولتی و آزاد بگذارد.

او زمانی که دولت روسیه از سوی یوگنی پریماکوف رهبری می‌شد، برای یک سال وزارت اقتصاد را ترک و فعالیت در کسب‌وکار تجاری را تجربه کرد. نابیولینا، اما در سال ۱۹۹۹، با کمک و راهنمایی ژرمن اسکاروویچ گرف که در آن زمان رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک (CSR) و عضو هیات مدیره کمیسیون فدرال بازار اوراق بهادار بود، بار دیگر خود را به بالاترین سطح بوروکراسی کشور رساند، رابطه‌اش با گرف را حفظ کرد و همراه با او به درجات بالاتر رسید. گرف که در خانواده‌ای آلمانی‌تبار به دنیا آمده و خانواده‌اش را لنینگراد‌های تبعیدی می‌نامید، با روی کار آمدن پوتین، معاون اول وزیر دارایی فدراسیون روسیه شد و برای ورود پنجمین اقتصاد ملی اروپا به سازمان تجارت جهانی تلاش کرد.

در دوره فعالیت او، نابیولینا معاون اولش شد و همراه با یکدیگر، برنامه اقتصادی رئیس بعدی فدراسیون روسیه را با نام «استراتژی گرف» تدوین کرده و توسعه دادند، اما این همکاری کوتاه بود. در سال ۲۰۰۳، نابیولینا دوباره مجبور شد منصب خود را ترک کند و ریاست مرکز توسعه استراتژیک را بر عهده بگیرد. در این برهه زمانی، الویرا که دیگر به عنوان متخصص ارشد اقتصاد کلان شناخته می‌شد، ریاست شورای کارشناسی پروژه‌های ملی اولویت‌دار و سیاست‌های جمعیتی را بر عهده گرفت، به نتایج منسجم و خوبی رسید و کارش را ادامه داد. از آنجا که تلاش برای رسیدن به هدف مرز ندارد، او در این فرآیند کار و تجربه متوجه شدت حرکتش بر روی نردبان توسعه شغلی‌اش نبود و صرفاً به بهترین بودن در هر کاری که انجام می‌داد، فکر می‌کرد. ولی دیگران به خوبی او را دیدند.

او در سال ۲۰۰۷ وزیر تجارت و توسعه اقتصادی فدراسیون روسیه و جایگزین همکار آلمانی خود یعنی گرف شد و کمتر از یک سال بعد از آن، سیاست اقتصادی روسیه به کادری از متخصصان با دیدگاه‌های ارتدکس با رهبری نابیولینا داده شد تا «تاثیرگذارترین» تجربه‌اش در اقتصاد شکل بگیرد، پیش‌زمینه انتصاب او به عنوان رئیس بانک مرکزی روسیه در سال ۲۰۱۳ و راهبری پاکسازی بازار مالی از «ساختار‌های گِل‌آلود» را فراهم کند و او را از عنوان قدرتمندترین زن در نظام مالی به ناجی کشور در دوران جنگ و تحریم برساند.

کیمیاگری روبل

نابیولینا، اما دقیقاً به خاطر کدام اقداماتش به جایی رسید که از پوتین «کارت سفید» برای آزاد بودن در تمامی برنامه‌هایش گرفت و به او اجازه برکناری از سمتش داده نمی‌شود؟ به استدلال نشریه آلمانی دی ولت، روسیه همیشه بهشتِ دارندگان اوراق قرضه و جهنمِ سهامداران بوده است.

بخش بانکی روسیه نیز سال‌ها یک بخش خصوصی پرهرج‌ومرج و یک بخش دولتی بزرگ باثبات داشته که معمولاً به وسیله غول بزرگ بانکی، «Sberbank»، بانک پس‌انداز فدراسیون روسیه و بزرگ‌ترین بانک در روسیه و اروپای شرقی اداره شده است. از سویی در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بیش از دو هزار بانک جدید در این کشور به وجود آمد‌ه، اغلب درگیر سفته‌بازی، کاهش دارایی‌ها و پولشویی بوده‌اند و تلاش‌های اولیه برای اصلاح آنها با مقاومت شدید روبه‌رو شده است؛ برای نمونه آخرین رئیسِ بانک مرکزی که دست به پاکسازی زد، در سال ۲۰۰۶ در مرکز مسکو به قتل رسید.

بر این اساس، نابیولینا باید اقدامات بزرگی انجام می‌داد؛ به همین دلیل تغییر شکل سیستم بانکی را در اولویت قرار داد و از حمایت پوتین هم برخوردار شد. او رگولاتور نظارت را تشدید کرد و استاندارد‌ها از جمله الزامات کفایت سرمایه و نقدینگی را توسعه داد به نحوی که کریل لوکاشوک از آژانس رتبه‌بندی روسی «ACRA»، این کار نابیولینا را «تغییر اساسی پارادایم‌ها» تعبیر کرد.

همچنین او بر جلوگیری از خروج سرمایه‌های مخفی و پاکسازی «بانک‌های جیبی» تمرکز و آنها را رصد کرد. او تخمین زد که فقط در سال ۲۰۱۲ نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار از روسیه طی عملیاتی مشکوک خارج شده و از پوتین شکایت کرد که چرا باید دوموددوو، شرمتیوو و ونوکوو (سه فرودگاه بین‌المللی مسکو)، راه امنِ خروجِ پول و سرمایه باشند و بانکداران، طرح پاکسازی را با این ادعا که «هیچ وقت از دو معتاد الکلی نمی‌شود یک مرد هوشیار ساخت» و «هیچ گوشت چرخ‌کرده‌ای دیگر به لاشه گوسفند هم نمی‌چسبد»، به سخره بگیرند؟

او علاوه بر طرح شکایت، از ابتدای جولای ۲۰۱۳، پروسه لغو مجوز بانک‌های غیراستاندارد و موسسه‌های مالی پرریسک را نیز آغاز کرد. در مجموع حدود ۳۲۴ بانک مختلف همراه با موسسات مالی و غیربانکی دیگر در این طرح چندساله با ابطال مجوز، اصلاحات عمقی یا ادغام با سایر بانک‌ها برای نظارت بر کیفیت عملکرد آنها وارد فهرست اصلاحات صنعت بانکداری روسیه شدند.

از روز اول ژوئن سال ۲۰۱۳، ۹۵۶ موسسه اعتباری در روسیه فعالیت می‌کردند، اما در ماه می‌سال ۲۰۱۷ تعداد این موسسه‌ها به ۶۰۰ واحد تنزل یافت. در میان بانک‌ها‌یی که مجوز خود را از دست داده بودند ۱۲ بانک بزرگ که در فهرست صد بانک اصلی روسیه از حیث دارایی جای می‌گرفتند، وجود داشت. بر اساس اسناد و مدارکی که بانک مرکزی برای نشان دادن دلایل کافی خود برای لغو مجوز این بانک‌ها منتشر کرد؛ حضور بانک‌ها در تراکنش‌های مشکوک فقط یکی از این دلایل بود که به تنهایی دلیل کافی برای لغو مجوز بانک را برای رگولاتوری محفوظ نگه می‌داشت. به این ترتیب، مجوز ۱۶۱ بانک به همین جرم لغو شد. در نتیجه به مرور از حجم تراکنش‌های نامتعارف در ترازنامه بانک مرکزی روسیه کاسته شد.

ختم وابستگی

اما اینها همه اقدامات بزرگ او نبودند. در بحران اقتصادی سال ۲۰۰۹-۲۰۰۸، زمانی که قیمت نفت به شدت سقوط کرد و اقتصاد جهانی با رکود مواجه شد، شدت وابستگی اقتصاد روسیه به صندوق‌های تامین خارجی و سرمایه‌گذاران خرد، آشکارتر شد.

زمانی که آنها پول خود را از این کشور خارج کردند، بانک مرکزی تلاش کرد تا ارزش روبل را تقویت کند و به همین دلیل طی چند ماه بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار از ذخایر ارزی خارجی خود را از دست داد. همین استقراض به سراسر اقتصاد کشیده شد تا جایی که در سال ۲۰۰۹، تولید ناخالص داخلی روسیه افتی هشت‌درصدی را تجربه کرد و این افت باعث شد نابیولینا برای آماده کردن اقتصاد در برابر سقوط بعدی قیمت نفت، دو دسته اصلاحات را در دستور کار خود قرار دهد.

او در ابتدا، منابع تامین مالی خود را متنوع کرد. برای نمونه، در سال ۲۰۱۳، قانونگذاران روسیه به دو خزانه‌دار اوراق بهادار بین‌المللی اجازه دادند تا امور اوراق قرضه این کشور را در اختیار بگیرند و این اقدام به جذب سرمایه‌گذاران نهادی که تمایل به استفاده از نوسانات بازار و خرید دارایی‌ها در زمان ارزانی داشتند، کمک کرد. در واقع باعث شد بازار سرمایه‌گذاری داخلی روسیه و منبع دیگرِ تامین مالی پایدار آن عمق پیدا کند و اقتصاد روسیه گرسنه سرمایه نشود. دومین اقدام و تغییر بزرگ را نیز با محوریت ذخایر بین‌المللی اجرایی کرد. این ذخایر به لطف قیمت بالای نفت با رشدی ۱۴۰ میلیارددلاری در بازه زمانی ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ به ارزش بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار رسیدند، رقمی که حدود یک‌پنجم کل تولید ناخالص داخلی روسیه بود و حکم یک بالشتک ضربه‌گیر را داشت، موضوعی که دلایل تمرکز روسیه بر سیاست خارجی تهاجمی و ضدغرب و عدم تمایل به تقاضای کمک مالی از صندوق بین‌المللی پول را توضیح می‌داد.

نابیولینا برای حفظ ذخایر ارزی در زمان افت قیمت نفت، طرحی را پایه‌ریزی کرد که در آن به روبل اجازه شناوری می‌داد. در حقیقت، سکاندار پولی دولت پوتین با اجرای بسته شناورسازی، خواستار پایان دادن به بحران ارزی سال ۲۰۱۴ و ختم پرونده وابستگی شدید روبل به فرازونشیب‌های قیمت نفت شد. او مدعی بود، تعیین نرخ برابری دلار به روبل در صورتی که به وسیله بازار آزاد انجام شود، وابستگی به نفت را در بلندمدت از میان خواهد برد و دست سفته‌بازان را از کنترل روند بازار کوتاه می‌کند. کمااینکه همزمان با سپردن مسوولیت تعیین نرخ روبل به بازار، آماده‌سازی افکار عمومی در جهت کنترل هجوم تقاضا در نوسانات ارزی نیز قابل پیگیری می‌شود. اقدامی که با تزریق روزانه ۳۵۰ میلیون دلار پایان یافت و عدم مداخله دولت در تعیین نرخ بهره به جامعه منتقل شد؛ تا جایی که اعتماد به سیاست پولی بانک مرکزی و به‌ویژه شخص نابیولینا بازگشت. این در حالی بود که با بهبود قیمت نفت، نابیولینا مجدد با دستور پر کردن ذخایر باعث شد میزان ذخایر ارزی روسیه بار دیگر از مرز ۵۰۰ میلیارد دلار عبور کند. مضاف بر آن، چون در این جریان شناوری پولی، سقوط روبل هم ناممکن بود و افزایش تورم و گرانی کالا‌های وارداتی را به همراه داشت، نابیولینا از دولت خواست سه درصد از جی‌دی‌پی را صرف جمع‌آوری مجدد سرمایه بانک‌ها کرده و خسارات افرادی را که در بانک‌های بد سرمایه‌گذاری کرده بودند، جبران کند.

علاوه بر این، به بانک‌ها اجازه داد به طور موقت دیون ارزی خارجی خود را با نرخ ارز قبل از بحران مجدد ارزش‌گذاری و ترازنامه خود را اصلاح کرده تا بتوانند وام‌های بیشتری را استقراض کنند. همچنین به بانک‌ها اجازه داد تا بدهی‌های معوق خود را با تاخیر پرداخت کنند و این اقدامات او مورد استقبال صندوق بین‌المللی پول قرار گرفت، چون نسبت وام‌های معوق به کل تسهیلات در سطحی پایین‌تر از سطوح سال ۲۰۰۹-۲۰۰۸ باقی ماند، اعتبارات افزایش یافت، نرخ رشد اقتصادی که پس از سال ۲۰۱۴ دو سال در محدوده منفی ثبت می‌شد، به آرامی وارد کرانه‌های مثبت شد و نرخ تورم که از سال ۱۹۹۲ هرگز از ۱/۶ درصد نزول نکرده بود، تا پایان سال ۲۰۱۶ به زیر شش درصد رسید و بحران‌ها تمام شدند.

خودکشی با جذابیت جنگی

ولی آیا بحران‌ها تمام شده‌اند و او می‌تواند در سومین دوره پنج‌ساله ریاستش هم باز ناجی روسیه باشد؟ والنتین کاتاسونوف، اقتصاددان، روسلان خاسبولاتوف، رئیس بخش اقتصاد جهانی دانشگاه اقتصاد روسیه و ایلدار آبلایف، استاد دانشگاه فدرال کازان، طی بیانیه‌ای اعلام کردند که جنگ، خنجر‌های زشتی دارد و نمی‌توان با توهم، یک کشور را از تبعات اقتصادی و مالی آن نجات داد؛ چرا که ما وارد دوره دشواری شده‌ایم، نابیولینا نمی‌تواند از عهده آن بربیاید و پوتین باید برای منطق نداشته‌اش در انتصاب مجدد او به سمت ریاست بانک مرکزی روسیه، فکری اساسی بکند.

ولی این ادعا‌ها در حالی است که افرادی، چون آندری نچایف، وزیر سابق و بازنشسته اقتصاد فدراسیون روسیه، مارات گالیف، نایب‌رئیس کمیته اقتصاد، سرمایه‌گذاری و کارآفرینی شورای دولتی جمهوری تاتارستان و ماکسیم شوچنکو، روزنامه‌نگار و سیاستمدار، نابیولینا را یک حرفه‌ای، اقتصاددان و بادرایت معرفی کردند که هیچ‌گاه اسبش را در گذرگاه تنها رها نمی‌کند؛ کمااینکه خود نابیولینا، در نشست هیات‌مدیره بانک مرکزی روسیه اعلام کرد: با آنکه دارایی‌های ۲۰۰ میلیاردیورویی ما، در فوریه ۲۰۲۲ از سوی اتحادیه اروپا مسدود شد، اما سپرده‌گذاری بین‌المللی مستقر کرملین در بلژیک، ۴/۴ میلیارد یورو (۸/۴ میلیارد دلار) بهره برای کشور در سال ۲۰۲۳ به همراه داشته، تورم به ۴ تا ۵/۴ درصد و سطح اهدافی ما بازگشته، در حالی که تولید ناخالص داخلی منطقه یورو کندتر شده، GDP ما ۷۳۳/۵ تریلیون دلار و ۳۸ درصد بیشتر از برآورد‌های رسمی شده و رشد اقتصادی روسیه فقط در روز‌های سپری‌شده از سال ۲۰۲۴ از ۱/۱ درصد به ۸/۱ درصد ارتقا یافته است و این یعنی راه نجات آرزو‌های روسیه همچنان از این میز در بانک مرکزی می‌گذرد.

منبع: اقتصاد نیوز

سایر اخبار
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۱ | انتشار یافته: