وقتی یک دزد عاشق می‌شود؛ عجیب‌ترین خواستگاری در تهران!

وقتی یک دزد عاشق می‌شود؛ عجیب‌ترین خواستگاری در تهران!
«وارد کلاس نیلوفر شدم و کیفش را مقابل چشم استاد و دانشجویان دیگر قاپیدم و فرار کردم تا او به دنبالم بیاید و من در محوطه دانشگاه زانو بزنم و از او خواستگاری کنم.» این گفته‌های عجیب پسری جوان است که به اتهام سرقت کیف یکی از دانشجویان در کلاس درس دستگیر شده است.
کد خبر: ۱۲۰۴
|
۰۸ آذر ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۶

«وارد کلاس نیلوفر شدم و کیفش را مقابل چشم استاد و دانشجویان دیگر قاپیدم و فرار کردم تا او به دنبالم بیاید و من در محوطه دانشگاه زانو بزنم و از او خواستگاری کنم.» این گفته‌های عجیب پسری جوان است که به اتهام سرقت کیف یکی از دانشجویان در کلاس درس دستگیر شده است.

تحقیقات از پسر جوان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد و او درباره انگیزه اش گفت: من در یک خانواده پولدار بزرگ شده‌ام، اما دختری که عاشقش شده‌ام در یک خانواده فقیر. خانواده من موافق ازدواج ما بودند، اما خانواده نیلوفر در اوج ناباوری با این وصلت مخالفت کردند.

من هم روز حادثه به دانشگاهی که نیلوفر در آنجا درس می‌خواند رفتم تا با برداشتن کیفش، او را به دنبال خودم بکشانم. فکر می‌کردم او به دنبالم می‌آید و من در حیاط دانشگاه و مقابل چشم هم دانشگاهی هایش زانو می‌زنم و از او خواستگاری می‌کنم، اما به جرم سرقت دستگیرم کردند.

منبع: همشهری

سایر اخبار
اخبار مرتبط
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: