حیوانات ترکیبی معمولا محصول انسان هستند چرا که گونههای مختلف به دلیل زیستگاه مختلفشان کمتر با هم جفت میشوند.
به گزارش «زیسان» به نقل از راز بقا، آنها فقط زمانی که در اسارت انسان گرفتار شدهاند میتوانند با هم جفتگیری و گاها نتیجه پیوند گونههای مختلف حیواناتی با شکل و شمایل عجیب است که البته در طبیعت بسیار کمیاب هستند. یکی از این نوع جفتگیریها پیوند بین گور خر و الاغ است.
زونکی از پیوند گورخر نر و الاغ ماده متولد میشود. اگرچه نادر است، اما زونکیها در طبیعت متولد شده اند، به ویژه در جنوب آفریقا که این دو گونه تقریبا در نزدیکی هم زندگی میکنند. با این حال، زونکیها معمولاً در نتیجه مداخله انسان متولد میشوند.
«لایگر» و تایگون؛ دو حیوان عجیب حاصل جفتگیری شیر و ببر
نکته جالب اینکه این گونه توسط چارلز داروین در کتاب تغییر جهان «منشاء گونه ها» که در سال ۱۸۵۹ نوشته شد ذکر شده است. قبل از وی، مردی به نام «لرد مورتون» در حدود سال ۱۸۱۵ اسبهایی با این ویژگیها را شناسایی کرد؛ بنابراین زونکی حداقل از قرن نوزدهم در اسارت وجود داشتهاند.
تولد زونکی اغلب در طبیعت رخ نمیدهد، احتمالاً به دلیل کروموزوم ها. در حالی که یک الاغ دارای ۶۲ کروموزوم است، گورخر بر اساس گونه خاص دارای ۴۴-۶۲ کروموزوم است. این تفاوت در تعداد بین نر و ماده منجر به فرزندان ماده با باروری ضعیف و فرزندان نر عقیم میشود. این ناهنجاری که «قانون هالدان» نامیده میشود.
البته تولد این نوع گونه صرفا به ترکیب بین گورخر و الاغ محدود نمیشود بلکه گونههای دیگری از همین جنس وجود دارد. مثلا «زیدانک» از ترکیب الاغ نر و گورخر ماده تولید میشود. «زورس» از ترکیب گورخر نر و اسب ماده تولید میشود و «هبرا» نیز از ترکیب اسب نر و گورخر ماده شکل میگیرد. همچنین یک حیوان ترکیبی به نام «زونی» هم وجود دارد که از ترکیب اسب نر و یابوی ماده متولد میشود و «زتلند» نیز از ترکیب اسب نر و یابوی شتلند به وجود میآید؛ بنابراین این ترکیبها تاکنون به وجود آمدهاند و جفتگیری حیوانات مختلف از یک گونه نسبتا مشخص باعث به وجود آمدن حیواناتی با شکل و شمایل متفاوت از والدین شده است.
هیچ یک از این «زبروئیدها» (ترکیبات گورخر و الاغ) فرزند نر بارور تولید نمیکنند، اگرچه مادهها گاهی اوقات میتوانند بارور باشند. از آنجایی که هیچ یک از نرها بارور نیستند، مادهها باید با الاغ یا گورخر جفت شوند. فرزندان حاصل، ژنهای مناسبی را از پدر دریافت میکنند و این احتمال وجود دارد که بارور باشند اگرچه از نظر ژنتیکی این یک مسیر دشوار است.
اگرچه گونههای این جنس یعنی گورخر و الاغ دارای تعداد کروموزومهای متفاوتی هستند، اما در امتداد خطوط بسیار مشابهی تکامل یافتهاند. زیست شناسان فرض میکنند که برخی از رویدادهای گونهزایی زمانی رخ میدهد که یک خطا در ژنوم باعث میشود که کل کروموزومها به طور تصادفی کپی یا تکرار شوند. اگرچه گونههای متمایز مانند گورخر و الاغ ممکن است بسیار متفاوت به نظر برسند، اما پروتئینهای مشابهی را ارائه میدهند.
تقریباً در مورد هر نژاد اسب هیبریدی دیگر از جمله قاطرها، هندی ها، زورسها و نژادهای زونی نیز همین امر صادق است. در حالی که ترکیب آنها گاهی اوقات باعث ناباروری میشود، اما میتواند مزایای مثبتی نیز داشته باشد. به عنوان مثال، قاطرها بسیار قوی تر، مقاومتر در برابر گرما هستند و بیشتر از یک اسب معمولی عمر میکنند.