بعد از سرمربیگری اوسمار ویرا در پرسپولیس این پرسش به صورت جدی مطرح شد که آیا این تکنسین برزیلی به عنوان یک مربی مولف اثر خود را روی این تیم خواهد گذاشت یا جا پای گل محمدی میگذارد.
در عین حال اوسمار در گام نخست سیستم متفاوتی را انتخاب کرد، اما تیم او به لحاظ شکل فوتبال همان مدل فوتبال دوران گل محمدی را ارائه داد.
درباره این موارد و نکات پیرامونی آن با منوچهر عبدالله نژاد مدافع سابق پرسپولیس و سرمربی سابق تیمهای پایه این باشگاه صحبت کردیم که میخوانید:
*اوسمار ویرا در اراک با سیستم ۱-۳-۲-۴ تیمش را ارنج کرد و در این زمینه تغییری در تیم نیم فصل اول به وجود آورد چرا که گل محمدی بیشتر با سیستم ۱-۱-۴-۴ که یک بازیکن آزاد پشت مهاجم نوک حضور داشت بازی میکرد. این تغییر سیستم به سود پرسپولیس میشود یا نه؟
واقعا خود سیستم به تنهایی نمیتواند تعیین کننده موفقیت تیم باشد. مهم این است که شما در بخش حمله و دفاع و در پوشش درست عمل کنید. یعنی در دفاع هم خوب پوشش بدهید هم در حمله بازیکنان خوب حمایت کنند. در واقع آن شکل اولیه و سیستم مهم نیست و باید ببینیم شکل تبدیل از دفاع به حمله با کدام آرایش بهتر است و سرعت رفتن به حمله و برگشتن به زمین خودی و فواصل بین بازیکنان که مدام همدیگر را پیدا کنند با کدام آرایش بهتر خواهد بود.
البته شرح وظایف بازیکنان و آزاد گذاشتن آنها مد نظر قرار میگیرد و مهم این است که با توجه به توانمندیهای بازیکنان چه وظایفی از آنها میخواهد. ممکن است شما سه هافبک تهاجمی بگذارید و با دو هافبک دفاعی بازی کنید، اما یکی از آنها مثل جان استونز در منچسترسیتی بازی کند که ظاهرا هافبک دفاعی است، اما از رودری جلوتر بازی میکند. اینها همه بسته به نوع کیفیت فنی بازیکنان دارد و اینکه مربی از آنها چه میخواهد.
در مورد استونز هیچ وقت مشخص نبود واقعا در پست هافبک دفاعی بازی میکند و زمانی هم که توپ را از دست میداد بقیه بازیکنان کمکش میکردند. با توجه به توانمندی بازیکنان باید مشخص شود که تیم با کدام سیستم و کدام نفرات بازی میکند. بعضی از مربیان دوست دارند با ۵ بازیکن در حمله باشند و با ۶ تا در دفاع، اما برخی هم دفاع و حمله را با ۵ بازیکن بالانس میکنند. همان سیستمی که شما گفتید یعنی ۱-۱-۴-۴ بالانس کردنش در دفاع و حمله خیلی راحتتر است، چون هر طور توپ را از دست بدهید ۵ نفر پشت توپ هستند و ۵ تا جلوی توپ.
*با حضور عیسی آل کثیر و اگر شهاب زاهدی در تیم حفظ شود احتمال استفاده از یک زوج در خط حمله پرسپولیس وجود دارد. اتفاقی که طی چهار سال گذشته یحیی گل محمدی خیلی کم در ترکیب رقم میزد. به نظر شما شرایط خط حمله با دو مهاجم کلاسیک که ممکن است به خاطر تفاوت مدل بازیشان بعد از مدتها این تیم را صاحب یک زوج کند به بهبود کیفیت تهاجمی پرسپولیس کمک میکند؟
اگر با دو مهاجم توانمند بازی کنند مخصوصا آل کثیر و شهاب که هر دو در سرزنی و بازی روی زمین تبحر دارند هر چهار بازیکن خط دفاع حریف درگیر یارگیری با این دو مهاجم خواهند شد و اجازه نفوذ را به آنها نمیدهند ضمن اینکه با توجه به شرایط بازیهای نیم فصل دوم و هوای بارانی و زمینهای سخت انزلی و تبریز و ... بازیها بعضا روی هوا میرود و شاید نشود چندان روی زمین بازی کرد. با این شرایط اگر تیمی موقعیتی داشته باشد که با سانتر از کنارهها هم موقعیت بسازد نتیجه گرفتن راحتتر میشود.
*به نظر شما با توجه به خصوصیات فردی آل کثیر و زاهدی این دو بازیکن میتوانند در خط حمله پرسپولیس یک زوج مناسب مثل علیپور و طارمی تشکیل دهند؟
بله یک جورهایی این دو نفر هم شبیه طارمی و علیپور هستن. یعنی یکیشان روی زمین و یک در مقابل یکها یکی هم روی هوا خوب کار میکردند و با توجه به قابلیتهایی که دارند روی زمین و هوا میتوانند شرایط خط حمله پرسپولیس را بهتر کنند و این امتیاز خوبی است تا شکل بازی تیم عوض شود و ترکیب موفقتری در خط حمله داشته باشد.
* با توجه به بازگشت امیری به فرم مسابقه، جذب اورونوف ازبک و البته محمد خدابنده لو ترافیک در خط میانی پرسپولیس زیاد خواهد شد. این ترافیک چطور باید مدیریت شود؟ ضمن اینکه احتمال استفاده از دو هافبک دفاعی هم در مرکز زمین وجود دارد حتی در سیستمی که فقط دو هافبک در مرکز زمین باشند.
نه، وقتی شما از قهرمانی عقب افتادی و ۵ امتیاز از صدر جدول عقب هستید باید ضمن جبران این ۵ امتیاز به قهرمانی هم فکر کنید پس باید یک مقدار ریسکیتر بازی کنید و دیگر استفاده از دو هافبک دفاعی نمیتواند چندان جالب باشد. اتفاقا باید از همین الان با فورواردهای بیشتر و هافبک نفوذی بیشتر بازی کنید، باید بیشتر حمله کنید و در دفاع حواس جمع باشید، اما در کل شکل قرار گرفتن بازیکنان راحتتر خواهد بود و باید ضمن انتقال درست روی هر دو موضوع دفاع و حمله تاکید کنیم، اما استفاده از دو هافبک فاعی توجیهی ندارد.
*اما اوسمار با این همه هافبک خلاق در مرکز زمین و کنارهها برای چیدمان ارنج نهایی به مشکل برخواهد خورد و این میتواند یک چالش مهم برای او باشد.
خودش یک چالش خوب است. شما ببینید استقلال در مقابل صنعت نفت آبادان تعویضهایی که انجام میداد مهرداد محمدی را از دقیقه ۶۰ به بازی فرستاد این نشان میدهد شرایط نیمکت در این تیم مناسب است. به صورت کلی شما وقتی به دقایق ۶۵ تا ۷۰ میرسید معمولا تیم که عقب است و فشار میآورد یا نتیجه نگرفته و میخواهد تغییر تاکتیکی بدهد باید چنین بازیکنانی داشته باشد. آن روز تغییرات استقلال طوری بود که شرایط این تیم هر چه بازی جلو میرفت بهتر میشد. الان هم داشتن این تعداد بازیکن خوب در خط میانی یک چالش خوب برای پرسپولیس خواهد بود و تیم بزرگ باید همین طور باشد.
در عین حال باید این را در نظر بگیرید که بازی شهرستان یک مدل بازیکن میخواهد، بازی تهران یک مدل، بازی در جام حذفی یک تیپ و این به هنر مربی بستگی دارد که از هر بازیکن در کجا استفاده کند. ضمن اینکه ما یک پستهایی هم داریم که ترکیبی است و اینکه بازیکنی صرفا در یک پست خوب باشد نمیتواند تضمین کننده باشد. ما نباید فرد را ارنج کنیم بلکه باید تیم را ارنج کنیم و با ترکیبهای دو و سه نفره شرایط بهتری در تیم به وجود بیاوریم. شاید یک بازیکن به لحاظ فوتبالی ضعیفتر باشد، اما قدرت هماهنگیاش با بازیکن کناری بهتر باشد و او را پوشش بدهد و این دو تا با هم ترکیب شوند. ما باید این ترکیبهای دو و سه نفره را در تیممان پیدا کنیم و به هماهنگی برسیم. مهم این نیست که وحید امیری در سمت چپ بازیکن خوبی است.
مهم این است که بدانیم او وقتی علی نعمتی پشت سرش بازی میکند یا سروش کنارش و شهاب جلوی او موثر خواهد بود یا نه. ما در تیم ملیمان هم این مشکل را داشتیم و هر کس توپ میگرفت تکلیفش مشخص نبود. حالا برخی به سردار توپ میدادند، چون بزرگتر تیم بود یا طارمی همین طور، اما در مورد بازیکنان دیگر این سردرگمی وجود داشت که باید به کدام نفر پاس بدهند، اما در فوتبال هماهنگ کاری به نفر ندارید و آن قسمت از زمین هر بازیکنی باشد باید پاس بدهید و فرقی نمیکند سردار باشد یا آل کثیر یا ... اینها باید در تیمهای ما مهم باشد و اینکه بین نفرات هماهنگی ایجاد کنیم و آدمها در ترکیب با هم جور بشوند.
*برسیم به کنارههای خط دفاعی. با حضور عبدالکریم حسن جناح چپ پرسپولیس هم صاحب یک بازیکن رونده خواهد شد که میتواند با در نظر گرفتن قدرت نفوذ دانیال اسماعیلیفر در طرف مقابل هر دو جناح پرسپولیس را در فاز حمله صاحب کیفیت بهتری کند. این مسئله با توجه به تاکید پرسپولیس به نفوذ از کانالهای کناری و ایجاد ترکیبهای دو سه نفره میتواند شرایط این تیم را در خلق موقعیت بهتر کند؟
به نظر من هافبکهای ما یک مقدار باید لب خط را برای عبدالکریم آازد بگذارند تا او نفوذ کند. از طرفی این بازیکن میتواند به داخل هم اضافه شود. ما نباید دنبال لب خط باشیم و بازیها را به وسط هم بیاوریم. اینکه حالا بازیکنی پای چپ دارد نباید او را محدود به جناح چپ کنید و هر بازیکنی مقابل او بازی میکند باید شرایطی ایجاد کند که او به عمق هم بزند.
اگر بازیخوانی بلد باشیم میتوانیم شرایطی ایجاد کنیم که او در کارهای ترکیبی به عمق بزند و حتی در موقعیت تک به تک قرار بگیرد. من بازیهای عبدالکریم در قطر را دیدهام و باید از این خصوصیت او استفاده کنیم. اینطور نیست که بازیکن چپ پا از لب خط نفوذ و سانتر کند. با تو زدن و رفتن به مرکز زمین، این بازیکن با توجه به فیزیک مناسب و گامهای بلندش میتواند برای شوتزنی از پشت محوطه جریمه اقدام کند و باید بازیکنان پرسپولیس بخصوص سمت مقابل این آپشن را در نظر بگیرند.
*به نظر شما اوسمار با همان شیوه یحیی گل محمدی و با همان مدل دلخواه او مبتنی بر مالکیت بیشتر و سپس جلو بردن توپ با پاسهای کوتاه ادامه میدهد یا تغییری در مدل بازی این تیم به وجود میآورد؟
ببینید، من ۳۵ دقیقه از نیمه دوم بازی اراک را دیدم و با اینکه تیم آن گل بد را خورد بد بازی نکرد. به نظرم چه قبل از گل خورده چه بعد از آن مدل خوبی داشتند و از کنارهها استفاده میکردند برای باز کردن دفاع حریف. با این وجود بازیکن تیم پرسپولیس باید از این تفکر که این مربی میرود و یکی دیگر میآید بیرون بیاید. شما جام ملتها را دیدید. ما بهتر از مانچینی و کلینزمن که نداشتیم اگر گواردیولا هم سرمربی تیم ما باشد وقتی از آنجا گل میخوریم چهه کار میشود کرد؟ آیا مربی میتواند پیش بینی کند که بهترین دروازهبان آسیا از آنجای زمین گل میخورد؟
بازیکن تیم پرسپولیس باید به خودش و تیمش کمک کند و بهترین کیفیتش را در بازی ارائه دهد بدون اینکه فکر کند سرمربی تیم کیست. اصلا بازیکنی که در حد ملی است مربی نیاز ندارد و اسم تیم برایش انگیزه است. این همه سال این بازیکنان بهترین خودشان را ارائه کردهاند، چون دنبال بالا بردن اسم خودشان و باشگاهشان بودهاند، اما از فکر اینکه بعد از بازی چه بگویم و جواب آن پیشکسوت را بدهم باید از این حرفها بیایند بیرون.
من دیدیم بازیکن ملی پوش ما قبل از یک بازی مهم مصاحبه میکند و میگوید بازی ما را باید شبکه سه پخش کند نه شبکه ورزش. اما این وظیفه بازیکن نیست، این را باید روابط عمومی باشگاه اعلام کند و همین است که باعث میشود آنقدر با الهلال فاصله داشته باشیم. شما ۵۰ سال در فوتبال حرفهای این حرفها را از هیچ بازیکنی نمیشنوید. شما ببینید اگر امشب در رئال مادرید کارلو آنچلوتی را بردارند و فردی که در زمین قیف میچنید را سرمربی کنند برای بازیکن فرقی نخواهد کرد و همان طور تمرین میکند که قبلا میکرد.
شما ببینید بازی تمام نشده بیرانوند مصاحبه میکند و میگوید دیگر حرف نمیزند. این یعنی که در بازی هم حواسش درگیر مسائل دیگری بوده یا سوت پایان زده نشده طارمی با هوادار تیم قطر درگیر میشود و این یعنی که در طی بازی هم حواسش به سکو بوده است. برای بازیکن پرسپولیس هم نباید اوسمار و غیر اوسمار فرقی داشته باشد و هر آنچه مربی خواست را باید انجام بدهد.
منبع: ورزش سه