سناریوهای محتمل ورود آمریکا به جنگ ایران و اسرائیل

حمله نظامی اخیر اسرائیل به ایران اقدامی بسیار پرریسک برای این رژیم وحامیان آن خصوصا آمریکا و اروپا و نظام بین المللی به شمار میاید. اقدامی که درصورت نداشتن سناریوهای قابل کنترل و مدیریت روندهای پیشرو، پیامدهای بسیار سنگین برای دوطرف منازعه، امریکا، منطقه و جهان در پی خواهد داشت.
به نظر میرسد با وجود پذیرش حق واکنش ایران به اسراییل حتی بیش از حد انتظار، اما تلاشها و سازوکارها دیپلماتیک برای توقف تحرکات نظامی در سطوح منطقهای و بین المللی تشدید گشته و زمینه ساز توقف حملات دوطرف گردد. چراکه هرگونه تعلل در توقف حملات نظامی دوطرف، گستره جنگ و تلفات نظانی و غیرنظامی انرا را گسترش خواهد داد. شرایطی که میتواند آغازکننده روندی جدید از تحولات سیاسی و امنیتی در منطقه خاورمیانه باشد.
در این شرایط ایران طبق قواعد بین المللی حق قانونی و مشروع اقدام متقابل را قاعدتا در دستور کار قرار میدهد. اقدامی که در راستای راهبرد ایجاد بازدارندگی و مهار رژیم اسرائیل نه تنها برای ایران بلکه برای کل منطقه و تک تک کشورهای منطقه ارزیابی میشود.
از این منظر کشورهای خاورمیانه، کشورهای عربی و اسلامی با توجه به سابقه خصومت با اسراییل وعلی رغم عدم اسنقبال از افزایش تنشهای نظامی در منطقه، از واکنش نطامی به اسرائیل با هدف متوقف ساختن رویکرد تهاجمی و زیاده خواهی این رژیم بعد از حاثه ۷ اکتبر استقبال میکنند و اشکار و پنهان بر ان تاکید دارند.
در این رابطه، اما نقش آمریکا در حمله اسرائیل بیشتر قابل تامل است. دولت آمریکا علنا اعلام کرده که در حمله اسرائیل به ایران دخالتی نداشته و ندارد، اما واقعیت این است که آغاز حمله اسرائیل به ایران بدون اطلاع و به طور دقیقتر چراغ سبز آمریکا صورت نگرفته است و تحلیل بسیار بدبینانه این است که زمان و انجام اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران، بخشی از سناریوی برنامه ریزی شده آمریکا و اسرائیل بعد از روی کار آمدن ترامپ در آمریکا بوده که قبلا توسط ترامپ و در قالب فرصت ۲ ماهه به ایران برای رسیدن به یک توافق سیاسی با این کشور بر سر برنامه هستهای آن بوده است.
بر این اساس ترامپ با اعلام ضرب الاجلی ۲ ماهه برای رسیدن به توافق با ایران بر سر غنی سازی، این هدف را دنبال میکرد که اگر توانست ایران را به برچیدن کامل برنامه هستهای و غنی سازی صفر قانع کند، از بروز حمله نظامی اسرائیل به ایران جلوگیری میکند. به نظر میرسد این ضرب العجل بیش از آنکه خطابش ایران بوده باشد، بیشتر مهار اسرائیل در حمله به تاسیسات هستهای ایران در یک بازه زمانی ۲ ماهه بوده است.
حمله اسرائیل به ایران یک روز بعد از گذشت ضرب العجل ۲ ماهه ترامپ در این راستا قابل تحلیل است.
انچه در این زمینه قابل اشاره است ارسال پیام مکتوب آخر ترامپ به ایران و پاسخ منفی ایران به پیشنهاد آمریکا مبنی بر پذیرش غنی سازی صرف بود که با وجود تعیین زمانی برای دور ششم مذاکرات در یکشنبه، اسرائیل از جایگاه آمریکا، برای انجام حمله صاحب اختیار بوده است.
حال سوال این است که اگر ایران و آمریکا قبل از پایان فرصت ۲ ماهه ترامپ به توافق میرسیدند آیا این توافق مانع از حمله اسرائیل میگردید.
پاسخ منفی است. توافقی میتوانست مانع از حمله اسرائیل گردد که مبتنی بر غنی سازی صفر در ایران باشد، اما هر نتیجهای جز غنی سازی الزاما مانع از حمله نظامی اسرائیل به تاسیسات نمیشد.
نکته دیگر در این خصوص، مشارکت آمریکا در جنگ اسرائیل علیه ایران در دوره مذاکرات است. به نظر میرسد این سناریو توسط کاخ سفید برنامه ریزی شده که اگر مذاکرات ایران و آمریکا در بازه زمانی ۲ ماهه به نتیجه نرسید و طرفین همچنان مایل به مذاکره باشند، در صورت حمله نظامی اسرائیل، آمریکا هیچ مداخلهای در جنگ به نفع اسرائیل و تا زمانیکه منافع اش در منطقه مورد تهدید قرار نگرفنه، نخواهد داشت
از این منظر زمانی ترامپ میتوانست درجنگ در کنار اسرائیل قرار گیرد که عملا نسبت به توافق با ایران در بازه زمانی ۲ ماهه به شکست کامل میرسید. مسالهای که به نظر میرسد که هیچ گاه عملی نمیشد چراکه به طور مشخص ترامپ به هیچ وجه علاقهای به درگیر ساختن آمریکا به جنگ علیه ایران ندارد.
اظهارات ترامپ مبنی بر رضایت از ۵ دور مذاکره و عدم تمایل به اعلام شکست مذاکرات با این هدف بوده است که ترامپ میدانست اعلام شکست مذاکرات با ایران، پای آمریکا را به جنگ به ایران باز میکرد؛ بنابراین تا حدی میتوان اذعان کرد که اظهارات و ملاحظات ترامپ در قبال مذاکرات به نوعی سرگرم ساختن اسرائیل و به نوعی اغفال این کشور برای درگیرساختن امریکا در جنگ اسرائیل با آمریکا میباشد.
از این منظر به نظر میرسد ترامپ به دلیل عدم تمایل به مشارکت مستقیم آمریکا در جنگ، به گونهای برنامه ریزی کرد که جنگی اگر قرار است علیه ایران و تاسیسات هستهای آن صورت گیرد، آغازگر آن آمریکا نباشد و به نوعی امکان مشارکت آمریکا در جنگ ایجاد شده هم پایین باشد.
بدین لحاظ میتوان اذعان کرد به نتانیاهو و دولت اسرائیل به نوعی در نقشه راهبردی آمریکا علیه ایران با هدف تضعیف ایران و تحمیل خواستههای سیاسی، نظامی و هستهای ان به ایران حتی به صورت ناآگاهانه ایفای نقش کرده است.
با این تحلیل نکته قابل توجه این است که علی رغم سیاست اعلامی دولت امریکا مبنی بر عدم مشارکت در جنگ اسرائیل علیه ایران، ترامپ و مقامات کاخ سفید نه تنها ناراضی و نگران از حمله اسرائیل به ایران نیستند بلکه انجام ان را به گونهای غیرشفاف برنامه ریزی کرده و تلاش دارند از انجام آن در راستای سیاست راهبردی خود که همان عدم جنگ آمریکا و ایران است، بهره برداری کنند.
مواضع ترامپ بعد از آغاز جنگ گویای این مهم است. در واقع از منظر کاخ سفید، جنگ اسرائیل با ایران، اقدامی در راستای عدم درگیری و جنگ آمریکا و ایران ارزیابی میگردد.
این سناریویی است که مقامات کاخ سفید به نظر میرسد هدفمند دنبال میکنند، اما سوال این است که آیا با این سناریو، امکان درگیری آمریکا در جنگ به نفع اسرائیل و یا تغییر معادلات میدان از جنگ اسرائیل و ایران به جنگ آمریکا و ایران، وجود دارد؟ پاسخ مثبت است.
این سناریو، برای آمریکا بسیار پرریسک است. تا قبل از آغاز جنگ اسرائیل با ایران، احتمال جنگ آمریکا و ایران با توجه به رویکرد گریزان ترامپ از جنگ بسیار پایین بود. اما آغاز جنگ اسرائیل علیه ایران، ریسک درگیری آمریکا در جنگ را به شدت افزایش داده است.
این ریسک عمدتا توسط اسرائیل صورت میگیرد که به هر نحو مایل است برای تقویت موضع خود در جنگ و تحقق اهداف سیاسی و نظامی خود در قبال ایران، آمریکا را درگیر جنگ با ایران نماید و از این لحاظ از هر فرصت و بهانهای استفاده میکند. ایران در مقابل به شدت تمایلی به درگیری با آمریکا ندارد و به طور قطع علی رغم اگاهی نسبت به حمایت آمریکا از اسرائیل در حوزه پدافندی، از ایجاد فرصت درگیری با امریکا اجتناب میورزد.
شرایط حاضر، اما به نظر میرسد به سمت تقویت تلاشهای دیپلماتیک برای توقف جنگ میان اسرائیل و ایران پیش میرود و آمریکا و شخص ترامپ تلاش دارند نقش فعالی به لحاظ ظاهری و واقعی برای ایجادآتش بس ایفا نمایند.
از منظر ترامپ تداوم و تشدید جنگ و بازشدن دریچههای جدید در جنگ و عبور طرفین درگیر از خطوط قرمز به خصوص را تقویت میکند و این شرایط ایجاد آتش بس را تضعیف و از سوی دیگر احتمال مشارکت آمریکا در جنگ و امکان درگیری آن را به شدت تقویت میکند. این شرایط به طور طبیعی برای ترامپ خوشایند نخواهد بود.
منبع: عصر ایران