زیسان: یک سال و ۱۱ روز پس از عملیات طوفانالاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل خبر داد که توانسته است یحیی سنوار، رهبر جنبش حماس و مغز متفکر عملیات ۷ اکتبر را به شهادت برساند.
در فاصله کوتاهی پس از غافلگیری امنیتی و نظامی بزرگ اسرائیلیها، یوآو گالانت، وزیر دفاع کابینه نتانیاهو درباره یحیی سنوار گفت که «او فقط مدت محدودی زنده خواهد بود» و سایر مقامها و رسانههای رژیم صهیونیستی نیز در توصیف او عبارت «مرده متحرک» را به کار بستند تا مشخص شود که سنوار یکی از اصلیترین اهداف اسرائیل خواهد بود. با این حال بیش از یک سال زمان برد تا اسرائیلیها بتوانند در نوار غزه، منطقهای کوچک که از هر سو در محاصره آنهاست «به طور اتفاقی» به سنوار دست پیدا کنند.
تایمز اسرائیل در گزارشی به نقل از منابعی در ارتش اسرائیل از لحظه ترور سنوار مینویسد: «سنوار و دو همراه دیگر او در رفح در جنوب نوار غزه در ساختمانی بودند که نیروهای اسرائیلی به آن ساختمان آتش گشودند. پس از طولانی شدن مبارزه، دستور حمله هوایی به ساختمان داده شد. همزمان گلولههای تانک هم به سوی ساختمان شلیک شد. زمانی که نیروهای اسرائیلی وارد ساختمان شدند دریافتند که یکی از اعضای کشتهشده حماس شباهت بسیاری به یحیی سنوار دارد. آنها نمونه DNA او را به اسرائیل فرستادند و در نهایت هویت او تأیید شد.
صابر گل عنبری تحلیلگر و کارشناس روابط بینالملل نوشت: هر اندازه هم برخی با سنوار مخالف باشند، اما نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که شیوه شهادت او در درگیری با نظامیان اسرائیلی در رفح نزد فلسطینیها و به ویژه جوانان در بیشتر کشورهای عربی و اسلامی از او یک «اسطوره» ساخت.
دو اشتباه فردی و سیستمی رژیم اسرائیل در ترسیم این تصویر دخیل بود و مانع ساخت روایتی پرسود برای اسرائیل درباره این اتفاق شد.
اشتباه نخست را نظامیان صهیونیست مرتکب شدند که یک روز پس از درگیری با سنوار و کشته شدن او به مکان درگیری بازگشته و با مشاهده اجساد به دلیل شباهت زیاد چهره یکی از کشتهشدگان به وجود سنوار در میان آنها شک کرده و یک نظامی اسرائیلی سریعا تصویر او را برای جلب توجه در فضای مجازی به اشتراک گذاشت. ناگفته هم نماند که در این جنگ شبکههای مجازی عبری تا حدودی سلطه واحد سانسور نظامی اسرائیل را تضعیف کردند.
همین اقدام فرصت تاریخی ساخت یک روایت تمام و کمال را از اسرائیل با درونمایه کشف مکان سنوار و ترور او برای سرمایهگذاری رسانهای بزرگ بر آن با اهداف مختلف سلب کرد. ارتش اسرائیل هم پس از همرسانی تصاویر و انتشار گسترده آنها چارهای جز بازگو کردن حقیقت ماجرا نداشت.
این در حالی است که در صورت ارائه روایت مطلوب اعلام کشف مکان سنوار و ترورش تصویرسازی دیگری اتفاق میافتاد. نتانیاهو از یک طرف با چنین روایتی میتوانست از اعتراضات خانوادههای گروگانها بکاهد و با خرید زمان بیشتر برای ادامه جنگ به آنها اطمینان خاطر دهد که همچنان که سنوار را یافت، آنها را نیز پیدا خواهد کرد.
از دیگر سو، با این کار میتوانست دیگر رهبران و فرماندهان حماس در غزه را دچار اشتباه و آنها را وادار به تغییر مکان خود کند که در این جابجایی سرنخی به دست آید و مکان حضور آنها شناسایی شود.
کما این که تصویری مهم از توان امنیتی و اطلاعاتی رژیم اسرائیل پس از غافلگیری بزرگ حمله هفتم اکتبر، دشمنان و خارج مخابره میشد؛ به ویژه که طی یک سال گذشته سازمانهای اطلاعاتی اسرائیلی و آمریکایی با کار فشردهای به دنبال او بودند و به نوشته روزنامه وال استریت ژورنال، اسرائیل چندین میلیون دلار برای یافتن سنوار هزینه کرد.
اما اشتباه آن نظامی صهیونیست و بیان اجباری واقعیت ماجرا این فرصت تاریخی را از رژیم اسرائیل گرفت. در کنار آن هم روایتهای قبلی اسرائیل از اختفای او در زیر زمین و سپر قرار دادن گروگانها را سوزاند و در این شرایط عملیات روانی اسرائیل را با شکست مواجه کرد.
همین جنگ روانی، فضای سنگینی را برای آوارگان و خانوادههای قربانیان در غزه ایجاد کرده بود؛ تا جایی که عدهای در این راستا نوشتند و گفتند که او خود در تونلها در ناز و نعمت مخفی شده و ما در روی زمین قتل عام میشویم. برخی مقامات و رسانههای اسرائیلی نیز مدام به ترویج این تصویر میپرداختند.
حماس هم تحت معذوریت شرایط سخت امنیتی نمیتوانست درباره وضعیت سنوار لب به سخن بگشاید که ممکن بود موجب لو رفتن او و ترورش شود.
اما اشتباه دوم رژیم اسرائیل رسمی بود و آن هم مجوز واحد سانسور نظامی اسرائیل برای انتشار فیلم لحظات آخر زندگی سنوار و درگیری او با نظامیان اسرائیلی، زخمی شدن و حرکت آخر او برای انداختن کوادکوپتر با تکه چوبی پس از آسیب جدی دست راستش بود.
انتشار این فیلم هم به احتمال زیاد معطوف به این انگیزه بوده است که این اقدام موجب تضعیف روحیه و چه بسا فروپاشی روحی و روانی نیروهای فلسطینی و ساکنان نوار غزه میشود.
این انگیزه هم از سر عدم شناخت ایدئولوژی گروههای جهادی و جوامع عربی و اسلامی است. احتمالا رژیم اسرائیل فکر میکرد که حماس هم ساختاری حکومتی مثل عراقِ صدام حسین دارد که با متواری شدن یا دستگیری او شیرازه ارتش و دستگاه حاکمه از هم بپاشد.
اما همین فیلم روایت درگیری سنوار تا آخرین نفس را تکمیل و از او چهره یک چریک را برای جامعه فلسطینی و بیشتر جوامع عربی و غیر عربی به نمایش گذاشت که در راه آرمان خود تا لحظه آخر ایستادگی کرد؛ تا جایی که حتی برخی مخالفان حماس و سنوار -چه در غزه چه در کرانه باختری و در سطح منطقه- زبان به ستایش او گشودند. برخی هم نوشتند که سنوار نخستین رهبر فلسطینی بود که سلاح به دست و در حین درگیری کشته شد.
همچنین امروز حماس اخباری منتشر کرد مبنی بر این که سنوار در طول جنگ همواره به محورهای مختلف درگیری سرکشی میکرد و پس از شروع حمله زمینی برای هدایت عملیات به رفح رفته بود. همین اخبار هم فضا را بیشتر تحت تاثیر قرار داد.
این گونه پیداست که این شیوه شهادت سنوار دیگر نیروهای حماس را برای اقتدا به او مصممتر کرد و انتشار فیلم هم به عنوان اشتباه دوم نتیجه معکوس داشت. در رسانههای عبری نیز از جمله یدیعوت احرونوت و برخی شبکههای تلویزیونی اسرائیلی، هم از انتشار تصاویر اولیه انتقاد شد و هم از انتشار فیلم.