زهرا طیبی در روزنامه فرهیختگان در مطلبی تحت عنوان «فعلا قاب را کلوز ببندید» در این خصوص نوشت: لابهلای اخبار گمانهزنی درباره کابینه دولت چهاردهم در آستانه تنفیذ رئیسجمهور و در آستانه برگزاری المپیک در پاریس و درحالیکه رسانههای فلسطینی و حامیان غزه تلاش میکنند میدان المپیک را به کارزاری برای یادآوری جنایات صهیونیستها تبدیل کنند، روز پنجشنبه جمعیتی در حمایت از حجاب در ورزشگاه آزادی جمع شدند که البته تصاویر آن در میان اخبار و رویدادهای مهم کشور و جهان چندان مورد توجه قرار نگرفت. اما سوال اصلی این است که با توجه به رویدادهای مهم داخل کشور، برگزاری چنین اجتماعی به چه منظور و با چه هدفی برگزار شده است؟
جای خالی یک کار فرهنگی
حجاب و مساله پوشش بیش از اینکه یک قانون باشد، ابعاد فرهنگی وسیعی دارد. سوار شدن روی این موضوع و تلاش برای کشاندن جامعه به یک دوقطبی در مساله حجاب، کارویژه رسانههای فارسیزبان در سالهای اخیر بود که نقطه اوج آن در ماجرای ناآرامی پاییز ۱۴۰۱ خود را نشان داد. نکته مهم این است که در تمام این مدت فقدان یک کار فرهنگی عمیق و موثر در موضوع حجاب در فضای جامعه احساس میشد و برخورد قهری و قانونی با این موضوع بیش از ابعاد فرهنگی آن خود را نشان میداد. این برخورد قهری همچنان به رویه فرهنگی ماجرای حجاب میچربد، با این حال در چندسال اخیر برگزاری تجمعها و اجتماعات به بهانه حمایت از حجاب و ترویج آن در مناسبتهای مختلف برگزار شده است.
کار فرهنگی یا نمایش رسانهای؟
اجتماع روز پنجشنبه در ورزشگاه آزادی را میشود به نوعی در چهارچوب یک کار فرهنگی قرار داد که البته برگزاری آن در برههای از زمان، مورد استقبال بدنه حزباللهی قرار میگرفت. در برگزاری این اجتماع، تاثیرات رسانهای آن بیش از تاثیرات فرهنگی آن مورد توجه بود. حضور جمعیت زیادی از بدنه ایدئولوژیک از ادعای اقلیتنمایی این طیف جلوگیری میکرد و به شکلی مواجهه با اقدامات رسانههای فارسیزبان هم تلقی میشد، اما برگزاری همین تجمع در روز پنجشنبه سوالاتی را به وجود میآورد. نکته اول اینکه برگزاری این اجتماع در روزهای ابتدایی مرداد ماه و آنهم درحالیکه حتی ادارات به خاطر گرما به حالت نیمهتعطیل درآمده و بالارفتن دمای هوا به حد نگرانکنندهای رسیده که حتی بازیهای فوتبال هم لغو شدند، ایده برگزاری این اجتماع در فضای آزاد ورزشگاه، با چه منظوری صورت گرفته است؟
بهتر بود با در نظر گرفتن شرایط، اجتماع در فضای سرپوشیده با تهویه مناسبت برگزار میشد که خطری متوجه افراد حاضر در تجمع نباشد. علاوهبراین، زمان برگزاری این اجتماع نیز محل سوال است. در شرایطی که فضای سیاسی کشور هنوز از انتخابات و رویدادهای رقابتی آن فاصله نگرفته و انتقادات درون جبهه انقلابی به کنش آنها در فضای انتخابات که منجر به حذفشان شد ادامه دارد، برگزاری این تجمع قرار است چه کارکرد فرهنگی و رسانهای داشته باشد؟
اساسا موضوعیت آن در شرایط فعلی کشور چیست؟ در یکی دوسال گذشته حجاب و مساله پوشش تبدیل به دغدغه اصلی شد که البته هنوز هم موضوعیت دارد، اما اهمیت این ماجرا بعد از وقوع ناآرامیهای پاییز ۱۴۰۱ دوچندان شده است. در چنان شرایطی برگزاری فستیوالهایی اینچنینی میتوانست به صورت مسکن مقطعی عمل کند و تصویر ادعای اقلیت بودن این بخش از جامعه را مخدوش کند. برگزاری مانورهای اینچنینی در مقطعی میتوانست تاثیر مثبت بگذارد، اگرچه همان زمان نیز انتقاداتی به آن وارد شد، اما محدود ماندن به برگزاری یک تجمع در یک ورزشگاه، آنهم بدون در نظرگرفتن شرایط برای افزایش تاثیر آن در جامعه، منجر میشود به اینکه همین تجمعات نیز اثر خود را از دست بدهند و حتی میتواند به ضدخود هم تبدیل شود و انتقاداتی را حتی در بدنه حزباللهی به وجود بیاورد.
به اثر اجتماعی تجمعات هم توجه کنید
مولفه اصلی در ادامه یک مسیر، روش یا سیاستگذاری، موثر بودن آن است. امری که در اقدامات کوچک و بزرگ فرهنگی هم مورد توجه قرار دارد. در برگزاری این اجتماعات نیز میبایست این نکته مورد توجه قرار گیرد که برای برگزاری این اجتماعات به دنبال چه بازخوردی از جامعه هستیم، اثرات برگزاری آن میبایست چه باشد و اساسا هدفگذاری و انتظار از برگزاری این اجتماعات چیست؟ در نگاهی به اجتماعاتی که در یکی دوسال اخیر برگزار شده، این سوال جواب قانع کنندهای ندارد. برای مثال بعد از برگزاری اجتماع حجاب در تیرماه ۱۴۰۲، اثر اجتماعی و حتی فرهنگی آن حتی در میان بدنه ایدئولوژیک چه بود؟
بهجز کارکرد رسانهای آن هم صرفا در مقطعی، آیا اثر مثبت یا منفی در فضای جامعه به همراه داشته است؟ جدای از اینکه اساسا میشود نام این اقدامات را کار فرهنگی گذاشت یا صرفا رسانهای، اما برگزاری این تجمعات با هر محوریتی که صورت گیرد میبایست اثرگذار باشد و بازخوردی در جامعه به همراه داشته باشد، در غیر این صورت اصلا برگزاری یا عدم برگزاری آن موضوعیت چندانی نخواهد داشت.
اصول اولیه برگزاری یک تجمع پرجمعیت را رعایت کنید
با این همه به نظر میرسد بیتوجهی به عوامل و مولفههای اولیه لازم برای برگزاری یک اجتماع، باعث شد تجمع در ورزشگاه آزادی بازخورد چندان مثبتی حتی در بدنه ایدئولوژیک نداشته باشد و انتقاداتی را متوجه برگزارکنندگان این اجتماع کند. یکی از علل آن را میتوان در برگزاری تجمع در زمان و شرایط آبوهوایی نامناسب در ورزشگاه آزادی جستوجو کرد. شاید به همین خاطر بود که جمعیت قابل توجهی نیز در ورزشگاه حاضر نشدند. نمیشد خالی بودن بخشهایی از ورزشگاه را از دید دوربینها پنهان کرد.
امری که میتواند باعث شود این اجتماع به ضدخودش تبدیل شود و فضایی را در اختیار رسانههای فارسیزبان قرار دهد که با تکیه بر جمعیت حاضر در ورزشگاه این تصویر را به کل جامعه تعمیم دهند و همچنان روی اقلیتنمایی بدنه ایدئولوژیک جامعه تاکید کنند. نکته مهم این است که اگر در برگزاری این اجتماعات نمایش جمعیت مورد توجه قرار دارد، میبایست دقت کرد برگزاری تجمع در زمان، مکان و شرایط زمانی برگزار شود که مورد استقبال قرار گیرد. درصورتیکه تجمع روز پنجشنبه در شرایطی برگزار شد که نهتنها طیف زیادی از مردم، بلکه بخش زیادی از بدنه ایدئولوژیک نیز از برگزاری این تجمع اطلاع نداشتند.
کار فرهنگی فقط تجمع برگزار کردن نیست
اگر از زمان بروز ناآرامیها در پاییز ۱۴۰۱ نگاهی به آنچه در فضای فرهنگی در مقوله حجاب انجام شد بیندازیم، بهجز تصویب طرح عفاف و حجاب در مجلس، برگزاری تجمعات تقریبا تنها اقدام چشمگیری است که میشود در حوزه فرهنگی از آن نام برد. محدود ماندن اقدام فرهنگی و تعریف آن صرفا در حد برگزاری یک تجمع نمیتواند اثر تاثیرگذاری داشته باشد.
تجمعات در مناسبتها و در موضوعاتی میتواند اثرگذار باشد و حتی احساس مثبتی را به جامعه منتقل کند، اما در بلندمدت تنها تکیه به برگزاری تجمع و اکتفا به آن، موضوعیت خود را از دست میدهد و بیشتر از آنکه کارکرد فرهنگی داشته باشد، اثر رسانهای مقطعی دارد. براین اساس نکته مهم این است که اگر قرار است برای کنش موثر در مقوله حجاب فکری شود، بهتر است تصمیمگیریها صرفا به برگزاری تجمعات محدود نماند.
نمایش مقبولیت یا تلاش برای حفظ سرمایه اجتماعی؟
سرمایه اجتماعی برای یک جامعه در مناسبتهای مختلفی مثل سالگرد پیروزی انقلاب میتواند اثر بلندمدتی در جامعه به همراه داشته باشد و مقبولیت آن را به تصویر بکشد، اما برگزاری تجمعات و به خیابان آمدن مردم با مناسبتهای مختلف در چند سال اخیر تبدیل به اتفاق پرتکراری شده که تلاش میشود از طریق آن میزان مقبولیت به تصویر کشیده شود. جمعیت حاضر در این تجمعات نیز عموما بدنه ایدئولوژیک جامعه هستند. موضوعی که شاید در علل برگزاری آن مورد توجه باشد، نمایش مدام و پرتکرار مقبولیت با به خیابان آمدن بدنه حامی حکمرانی باشد.
امری که تا حد کنترلشده و بهاندازه آن، مطلوب است، اما اگر تبدیل به امر پرتکراری شود و این بدنه حامی در هرمناسبت صرفا برای به نمایش گذاشتن سرمایه اجتماعی به خیابان بیاید، میتواند اثر منفی هم داشته و انتقاد بدنه ایدئولوژیک را نیز به همراه داشته باشد که صرفا تبدیل به وسیلهای برای نمایش رسانهای شده است و این گمان را ایجاد کند که نوعی سوءاستفاده از جمعیت حامی برای نمایش مقبولیت صورت میگیرد و اثر دیگری ندارد و ممکن است حتی این بدنه را نیز مایوس کند.