همشهری آنلاین نوشت: ظهر یکشنبه بیست و یکم آبان ماه گزارش یک درگیری خونین به پلیس پایتخت اعلام شد. بررسیها حکایت از این داشت که دو جوان در پارک با یکدیگر درگیر شده اند و یکی از آنها با ضربات چاقو زخمی شده است. جوان مجروح شده که ۲۵ سال سن داشت برای درمان به بیمارستان انتقال یافت، اما تلاش برای نجات وی بی فایده بود و او به کام مرگ رفت. در این شرایط گزارش این درگیری مرگبار به قاضی امیر حسین علیمردان بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او دستور بازداشت عامل جنایت که پس از درگیری فراری شده بود را صادر کرد. تحقیقات حکایت از این داشت که ضارب جوانی ۲۴ ساله به نام مهران بوده که به گفته شاهدان وی در زمینه خرید و فروش مشروبات الکلی فعالیت دارد. با این سرنخ، ماموران راهی محل زندگی مهران شدند، اما او پس از درگیری، وسایلش را جمع کرده و متواری شده بود.
تحقیقات برای دستگیری متهم فراری ادامه داشت و او سعی کرده بود ردی از خودش به جا نگذارد تا اینکه چند روز قبل ردپای وی در شهر بوشهر به دست آمد. او در آنجا زندگی مخفیانهای در پیش گرفته بود و قصد داشت به صورت قاچاقچی از کشور خارج شود، اما ماموران پیش از آنکه وی کشور را ترک کند، دستگیرش کردند. وی در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: من و مقتول سالها بود که با هم رفیق بودیم و مشکلی نداشتیم، اما دعوای ما از روزی شد که هردویمان عاشق یک دختر شدیم به نام الناز. در حقیقت ما دوئل کردیم، اما این تصمیم به مرگ دوستم بهزاد منجر شد. وی ادامه داد: الناز را در مهمانیها دیدم و عاشقش شدم. بعد متوجه شدم که او با دوستم بهزاد رابطه دارد و میخواهند با هم ازدواج کنند. من، اما عاشق الناز شده بودم و به دنبال فرصتی بودم تا رابطه آنها بهم بخورد و من با الناز دوست شوم و شاید هم با او ازدواج میکردم!
متهم ادامه داد: برای اینکه رابطه الناز و دوستم بهزاد را به هم میزنم، به بهزاد پیام تهدید آمیز میفرستادم و میگفتم الناز مرا دوست دارد و میخواهد با من باشد. حتی درمهمانیهایی که الناز در آن حضور داشت شرکت میکردم و به بهانههای مختلف با الناز عکس میانداختم و برای بهزاد میفرستادم. اما خب نقشه ام آنطور که میخواستم پیش نرفت، چون بهزاد موضوع را با الناز درمیان گذاشت و او گفت ارتباطی بین ما نیست. همین شد که بهزاد با من قرار گذاشت تا صحبت کنیم. محل قرارمان پارکی در تهران بود که وقتی سر قرار رفتم بحث میان ما بالا گرفت. من هم با چاقویی که همراه داشتم ضربهای به او زدم، اما قصدم گرفتن جان بهزاد نبود. او رفیقم بود و نمیخواستم بمیرد. قصدم این بود که از او زهرچشم بگیرم تا به ارتباطش با الناز پایان بدهد.
بعد از قتل هم فرار کردم رفتم بوشهر. با هویت جعلی زندگی میکردم و به دنبال فرصتی بودم تا قاچاقی از کشور خارج شدم، اما پلیس ردم را زد و دستگیر شدم.
این متهم برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.