همشهری آنلاین نوشت: با اظهارات جدید این مرد و به دست آمدن عکسی از گوشی قاتلان اجیر شده، این فرضیه که شد آدمکشهای دستگیر شده، قاتلان سریالی باشند مد نظر قرار گرفته است.
۲۵ بهمن سال گذشته و به دنبال پیدا شدن جسد زنی میانسال در اتاق خواب خانه اش در طبقه اول ساختمانی در پایتخت، تحقیقات پلیس برای کشف راز این جنایت آغاز شد.
مقتول به همراه همسر و سه فرزندش در آن ساختمان زندگی میکردند، اما در زمان جنایت هیچیک از اعضای خانوادهاش در خانه حضور نداشتند.
کارآگاهان در بررسیهای تخصصی به شوهر مقتول مشکوک شدند. چرا که بررسیها نشان میداد این زوج از سالها قبل با هم اختلاف داشتند؛ طوریکه یکبار طلاق گرفته بودند، اما مدتی بعد به خاطر فرزندانشان دوباره با یکدیگر ازدواج کرده بودند. با این حال اختلافات آنها تمامی نداشت و حتی شوهر مقتول یک بار به یکی از همکارانش در بانک گفته بود که برای قتل همسرش به دنبال آدمکش میگردد.
از طرفی بررسیها دوربینهای بانک (محل کار شوهر مقتول) نشان میداد که او روزی که همسرش به قتل رسیده بود مدام در حال صحبت با تلفن همراهش بوده است.
در این شرایط وی دستگیر شد و در بازجوییها اسرار قتل همسرش را فاش کرد.
او گفت: من همه زندگیام را به نام همسرم کرده بودم، اما او حاضر نمیشد بخشی از اموال را برگرداند. همین باعث اختلاف ما شده بود و یک سالی بود که تصمیم به قتل او گرفته بودم.
وی افزود: ابتدا تصمیم داشتم خودم قرص بخرم و نقشه قتل او را اجرا کنم، اما ترسیدم لو بروم. برای همین به دنبال آدمکش اجارهای میگشتم تا ینکه سه ماه قبل موفق شدم از طریق یکی از دوستانم دو مرد خلافکار را پیدا کنم. با آنها چند مرتبه قرار گذاشتم و درباره اجرای نقشه صحبت کردیم. قرار شد مبلغ ۳۰ میلیون تومان به آنها بدهم و آدمکشان پس از قتل همسرم، همه طلاهای او را هم که حدود ۴۰۰میلیون تومان برای خود بردارند. به این ترتیب آدمکشهای اجارهای نقشه قتل را اجرا کردند، اما تصور نمیکردم که پلیس به من مشکوک شو.
بدنبال اظهارات مرد جوان، قاتلان اجارهای نیز دستگیر شدند و به قتل زن میانسال اعتراف کردند. تحقیقات از متهمان ادامه داشت تا اینکه چند روز پیش، همسر مقتول که برای بازپرسی به دادسرای جنایی تهران منتقل شده بود اظهارات تازهای را نزد قاضی موسی رضا زاده، بازپرس جنایی تهران مطرح کرد. او گفت: وقتی دو قاتل را استخدام کردم، تردید داشتم که نتوانند کارشان را به خوبی انجام بدهند. میترسیدم مبادا اشتباه کنند و لو برویم، اما دو مرد افغان به من اطمینان دادند که کارشان حرفهای است. آنها مدعی شدند که قاتلان سریالی هستند و پیش از این، افراد زیادی را به قتل رسانده اند. آنها میگفتند کارشان با دقت است و هرگز سرنخی به جا نمیگذارند.
پس از مطرح شدن این ادعا، ماموران به تحقیق از دو آدمکش اجیر شده پرداختند، اما آنها مدعی شدند که کارمند بانک (شوهر مقتول) دروغ میگوید. با این وجود ماموران بار دیگر راهی مخفیگاه متهمان شدند و در آنجا یک گوشی موبایل کشف کردند. گوشی متعلق به یکی از قاتلان اجیر شده است که تیم جنایی در بررسی آن تصویر پسری جوان را به دست آورد که به شدت زخمی شده و خون زیادی از او رفته بود.
زمانی که از قاتل اجیر شده در رابطه با این عکس سوال شد، وی اظهار بی اطلاعی کرد.
با کشف این سرنخ ها، فرضیه اینکه آدمکشان اجیر شده، قاتلان سریالی هستند، قوت یافته است. به این ترتیب بازپرس جنایی، دستور بررسی پرونده افراد گمشده و قتلهایی که بی نتیجه مانده را صادر کرده تا مشخص شود که آیا آنها قتلهای دیگری مرتبک شده اند یا نه؟