چند روز قبل به قاضی سالار صنعتگر بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر رسید که مرد میانسالی در خانه اش به قتل رسیده است. جسد این مرد ۶۰ ساله در سالن خانه اش پیدا شد که دست و پایش با طنابی بسته شده و با ضربات چاقو به قتل رسیده بود. بهم ریختگی وسایل خانه حکایت از آن داشت مقداری از وسایل قیمتی خانه هم به سرقت رفته است.
بررسیها حکایت از آن داشت قاتل مرد آشنایی بوده که بدون تخریب در وارد خانه مقتول شده و در فرصتی مناسب او را به قتل رسانده و پس از سرقت اموال او شیر گاز را باز کرده تا با اولین جرقه جریان برق خانه آتش بگیرد و با این صحنه سازی ماموران را فریب دهد و آثار جرم را از بین ببرد. اما در خواست کمک یکی از بستگان مقتول از آتش نشانی و حضور به موقع آتش نشانان و ماموران پلیس نقشه قاتل را ناتمام گذاشته بود.
الماس فروش
ماموران پلیس در تحقیقات میدانی دریافتند مقتول مرد ثروتمندی است و در کار خرید و فروش الماس و سنگهای قیمتی فعالیت داشته است. اعضای خانواده وی مدتی قبل برای زندگی به خارج از کشور رفته بودند و مرد میانسال تنها زندگی میکرد.
پسر خواهر مقتول که حادثه را به پلیس خبر داده بود، گفت: دایی ام تنها زندگی میکرد و من هر چند روز یک بار به دیدنش میآمدم. امروز با تلفن همراهش تماس گرفتم، اما جواب نداد و نگران شدم و تصمیم گرفتم به سری بزنم. هر چقدر در زدم کسی باز نکرد و از طرفی هم بوی گاز از خانه اش به مشامم میرسید. نگرانی ام بیشتر شد و از پلیس و آتش نشانی درخواست کمک کردم. وقتی آتش نشانی و ماموران پلیس در را باز کردند با جسد خونین دایی ام روبرو شدیم و از سوی دیگر متوجه شدیم شیر گاز باز است.
بازداشت مرد آشنا
ماموران پلیس درگام بعدی به تحقیق از همسایههای مقتول پرداختند. آنطور که همسایهها میگفتند مردی به نام پرویز رفت و آمد زیادی به خانه مرد میانسال داشت. حتی همسایهها روز حادثه صدای درگیری از خانه مقتول شنیده بودند. دراین شرایط بود که پرویز به عنوان مظنون اصلی بازداشت شد. ماموران در بازرسی از محل زندگی پرویز، عتیقه و چند سنگ قیمتی که از خانه مقتول به سرقت رفته بود را کشف کردند.
با این حال مرد مظنون منکر قتل شد و گفت این عتیقهها را از مقتول خریده است. وی گفت: من راننده ام و مدتی قبل با مقتول آشنا شدم. او در کار خرید و فروش ظروف قدیمی و آنتیک، الماس و سنگهای قیمتی بود و من معمولا کارهای او را انجام میدادم. همیشه در خرید و فروش وسایل و سنگها همراهش بودم و سفارشاتش را به من میسپرد. چند روز قبل از حادثه به خانه او رفتم و دیدم خانه اش پلمپ شده است. به خانه ام برگشتم و فکر کردم او هم به مسافرت پیش خانواده اش رفته است و گمان نمیکردم او به قتل رسیده باشد.
تحقیق از این متهم در اداره دهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.
منبع: همشهری آنلاین