جهان در پی رخدادن «زمستان هسته ای» شاهد کاهش شدید دما و کمبود شدید غذا برای انسانها و حیوانات خواهد بود. تشعشع هستهای میتواند همه گونه ها، به جز سرسختترینهایشان را از بین ببرد.
آیا پس از یک جنگ هستهای کامل، حیاتی روی زمین باقی میماند؟ پاسخ امیدوارکننده این است: بله.
به گزارش «زیسان» به نقل از راز بقا، زندگی در سیاره ما بسیار انعطافپذیر است. کره زمین قبلاً انقراضهای دسته جمعی زیادی را پشت سر گذاشته است که برخی از آنها از نظر شدت احتمالاً با یک حادثه هستهای قابل مقایسه بودند. در برخی از این رویدادها، بیش از ۹۰ درصد از گونههای زمینی مردند، اما زندگی همیشه برگشت.
با اینحال، این بدان معنا نیست که ما انسانهای خردمند لزوماً زنده میمانیم، چه رسد به تمدن مدرن وابسته به فناوری ما.
در واقع، پس از یک رویداد انقراض دستهجمعی (به همان شدتی که ممکن است پس از یک جنگ هستهای انتظار داشته باشیم)، زندگی ممکن است به میلیونها سال برای بازیابیِ تنوع زیستی امروزی نیاز داشته باشد.
چشمانداز واقعبینانه جنگ هستهای
احتمال درگیری هستهای در جهان، بیشتر از قبل مطرح است. یک جنگ هستهای در مقیاس بزرگ، که در آن تعداد قابل توجهی کلاهک منفجر میشود (در آخرین شمارش، بیش از ۱۳۰۰۰ سلاح در جهان امروز وجود دارد) عواقب فاجعهبار بسیاری خواهد داشت. تأثیر فوری چنین جنگی بر جامعه، در مطالعهای در سال ۱۹۷۹ توصیف شد که شامل گزارشی تخیلی از تأثیر بر یکی از شهرهای آمریکا در ویرجینیا بود.
این تنها بخشی از تصویر چنین جنگی است. بیایید اثرات بلندمدت یک جنگ هستهای را روی تمام اشکال حیات زمینی، با شروع به اصطلاح «زمستان هسته ای» و مسمومیت با تشعشع در نظر بگیریم.
شبیهسازیهای اخیر، بهعلاوه دادههای مربوط به فجایع هستهای گذشته در چرنوبیل و فوکوشیما، به ما ایده خوبی از پیامدهای آن میدهد.
مقالهای در سال ۲۰۱۹ در دانشگاه راتگرز و بر اساس شبیهسازی آنها از جنگ هستهای بین ایالات متحده و روسیه نوشته شد و نشان داد که حدود ۱۵۰ میلیون متریک تن دوده (آئروسلهای کربن سیاه) به جو پرتاب میشود و نور خورشید را مسدود میکند.
این پدیده همچنین منجر به کاهش میانگین دمای جهانی نزدیک به ۱۰ درجه سانتیگراد برای چندین سال میشود. میزان بارندگی کاهش مییابد و توزیع بارندگی به شدت تغییر میکند. فصل رشد در عرضهای جغرافیایی میانی حدود ۹۰ درصد کاهش مییابد و در برخی نقاط حتی در تابستان برف میبارد.
نتیجه همه این عوامل: گرسنگی در بیشتر نقاط کره زمین، نه تنها برای انسان ها، بلکه برای بسیاری از حیوانات.
گرسنگی انبوه و تلفات در سراسر جهان در مقاله دیگری در سال ۲۰۱۹ توسط اوون تون و همکارانش پیشبینی شد که جنگ هستهای بین پاکستان و هند در سال ۲۰۲۵ را شبیهسازی کردند. این درگیری منطقهای باعث کاهش دمای سطح زمین تا ۵ درجه سانتیگراد شد.
چنین شبیهسازیهایی هنوز هم بسیار گمانهزنانه هستند، زیرا در نظر گرفتن تمام فعل و انفعالات محیطی پیچیدهای که به دنبال یک جنگ هستهای رخ میدهد، دشوار است.
تنها چیزی که باید درباره آن مطمئن باشیم، این است که ما نمیتوانیم تمام بدبختیهایی را که زیستِ کره زمین متحمل میشود را درک کنیم.
اثرات زمستان هستهای را میتوان تا حدی با مقایسه آن با فورانهای ابرآتشفشان یا برخوردهای بزرگ سیارکها درک کرد، اگرچه دوده ناشی از ریزش هستهای بیشتر از مقدار مساوی پرتابهای آتشفشانی، جلوی نور خورشید را میگیرد.
ما میتوانیم براساس دادههای جمعآوریشده پس از حادثه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ و حادثه فوکوشیما در سال ۲۰۱۱، نگاهی اجمالی به اثرات تشعشعات احتمالی یک جنگ هستهای بیندازیم.
قرار گرفتن در معرض تابش، باعث آسیب ژنتیکی قابل توجه و افزایش نرخ جهش در بسیاری از گونههای اطراف چرنوبیل شد. پستانداران و پرندگان مشکلات بینایی و «مغزهای کوچکتر» را تجربه کردند. با اینحال بسیاری از حیات وحش اصلی در اطراف چرنوبیل بازگشته اند؛ آنهم سریعتر از حد انتظار.
تجربه نشان داده که گیاهان نسبت به حیوانات در برابر تشعشعات انعطافپذیرتر هستند، زیرا میتوانند راحتتر جایگزین سلولها یا بافتهای مرده شوند. در درازمدت، تشعشع در حیوانات تومور تولید میکند، اما در گیاهان سلولهای سرطانی معمولاً نمیتوانند از یک قسمت گیاه به قسمت دیگر پخش شوند، بنابراین تومورها به ندرت کشنده هستند.
قابل ذکر است، به دلیل عدم دخالت انسان در منطقه تحت تاثیر تشعشعات چرنوبیل، تعداد گونههای گیاهی و جانوری در واقع بیشتر از قبل از حادثه است. برخی از پرندگان حتی با سطوح بالاتر تشعشع سازگار شدهاند. چندین گونه سطح بالاتری از آنتیاکسیدانها را در خون خود دارند که از آن برای پاک کردن رادیواکتیو آزاد مضر استفاده میکنند.
اما بیایید خودمان را مسخره نکنیم! یک فروپاشی تصادفی در یک نیروگاه هستهای به سختی با یک جنگ هستهای کامل قابل قیاس است. اگر چنین فاجعهای رخ دهد، انسان ها، حیوانات و حتی گیاهان خواهند مرد. پس چه نوع زندگیای از آن فاجعه جان سالم به در خواهد برد؟
به گزارش راز بقا، بسیاری از میکروبها میتوانند مقادیر فوق العاده بالایی از تشعشعات را تحمل کنند، به ویژه آنهایی که در بیابانها زندگی میکنند. به نظر میرسد استرس شدید زندگی در چنین محیط خشن، جایی که خشک شدن و سطوح بالاتر اشعه ماوراء بنفش یک تهدید دائمی است، به این میکروبها برای زنده ماندن در یک جنگ هستهای مزیت میدهد.
همین امر در مورد برخی از حیوانات بزرگ بیابانی مانند عقرب نیز صدق میکند.
به طور کلی، هر چه یک موجود زنده کوچکتر باشد بهتر است! احتمالاً مقاومترین ارگانیسمی که تاکنون در برابر تشعشعات کشف شده میکروبی به نامِ “Deinococcus radiodurans” است که به دلیل توانایی خود در ترمیم سریع آسیبهای ناشی از تشعشع مشهور است. این میکروبهای مقاوم به راحتی میتوانند ۱۰۰۰ برابر دوز تشعشعی که باعث مرگ انسان میشود را دریافت کنند.
در سال ۱۹۵۶ نشان داده شد هنگامی که از تشعشعات یونی برای استریلکردن مواد غذایی کنسرو شده استفاده میشد، این میکروب به طرز شگفتانگیزی هنوز زنده بود.
به گزارش راز بقا، نوعی حیوان میکروسکوپی چرخشکل به نام روتیفرهای “bdelloid” نیز در برابر تشعشعات بسیار مقاوم است. تاردیگرادها که به عنوان خرس آبی یا خوکچه خزه شناخته میشوند نیز همینطور هستند.
برخی از ماهیها، مانند ماهی قرمز یا مومیچاگ، در برابر تشعشعات بسیار مقاوماند.
کشف سوسکهایی که به دنبال بمب اتمی هیروشیما در آوار میخزند منجر به این جمله رایج شد که میگویند سوسکها زمین را به ارث خواهند برد.
زمانی که میخواهیم پیشبینی کنیم چه گونههایی از جنگ هستهای جان سالم به در خواهند برد، نه تنها مقاومت در برابر تشعشع بلکه سبک زندگی را نیز باید در نظر بگیریم. به عنوان مثال، تاردیگرادها میتوانند تقریباً از هر نوع تابش تشعشعی در مرحله خواب خود زنده بمانند. اما وقتی از خواب بیدار شوند و غذایشان تمام شود، این امر به آنها کمک زیادی نمیکند.
بقا همچنین به محل زندگی موجودات بستگی دارد. پرندگان نیز مانند سایر ساکنان سطحی آسیبپذیر خواهند بود. اما حیواناتی که در زیر زمین زندگی میکنند، از جمله «موش خال برهنه» شانس بیشتری برای بقا خواهند داشت.
به طور کلی موشها نسبت به انسان در برابر تشعشعات بسیار مقاومتر هستند. اجداد موشمانندِ ما، در واقع از رویداد انقراض قبلی جان سالم به در بردند؛ برخورد سیارکی که منجر بع انقراض دایناسورها همراه با بسیاری از گونههای دیگر شد.
موشهای خالبرهنه در آن زمان در زیر زمین زندگی میکردند، از لاشهها تغذیه میکردند و عصر پستانداران را آغاز کردند.
آیا این آینده میتواند از آن انسانها هم باشد و در پی چنین جنگی بقا پیدا کنند؟ بیایید اول امیدوار باشیم که از یک جنگ هستهای اجتناب کنیم و در نهایت اگر این جنگ رخ داد، زنده بمانیم و زمین را به سوسکها و عقربها واگذار نکنیم....