تصاویری از تغییرات سارا و نیکا بازیگران مشهور سریال پایتخت در فضای مجازی پر بازدید شده است.
سارا و نیکا فرقانی اصل متولد ۸ مرداد ۱۳۸۳ در تهران و ساکن سوئد هستند. این دو خواهر بازیگر هنوز یکسال نشده بود که وارد عرصه هنر شدند و با سریال پایتخت به شهرت رسیدند، در حال حاضر در سوئد زندگی میکنند، نیکا یک دقیقه از سارا بزرگتر است. در ادامه تصاویری از بزرگسالی این دو خواهر بازیگر را خواهید دید.
سارا و نیکا دوقلوهای سریال پایتخت، اولین تجربه حضور هنری سارا و نیکا به سریال دوباره زندگی به کارگردانی نادر مقدس در سال ۱۳۸۴ بر میگردد که ۹ ماه بودند و در آن سریال نقش دو خواهر را ایفا میکردند که در کودکی از یکدیگر جدا شده بودند و یکی در خانوادهای ثروتمند و دیگری در خانواده مذهبی بود.
آقای رسول حاتمی بر اساس شناختی که از این خانواده در سریال دوباره زندگی داشت آنها را برای بازی در سریال پایتخت به سیروس مقدم معرفی کرد و پس از تست دادن در دفتر برزو نیک نژاد (فیلمنامه نویس) برای نقش دوقلوهای پایتخت انتخاب شدند.
سارا و نیکا در طول این سالها و ساخت مجموعههای پایتخت روز به روز نقش شان پر رنگتر شده است اگر چه در سریال پایتخت یک دیالوگهای آنها بسیار کوتاه و تک کلمهای بود ولی با بزرگ شدن دوقلوها نویسندگان با فراغ بال برای آنها متن مینویسند. به طوری که در پایتخت ۳ اسم رستوران هما و عمه فهیمه رستوران سارونیکا بود که بخشی از داستان را به خود اختصاص داده بود.
اما با حضور سارا و نیکا در سریال پایتخت ۵ بخش زیادتری از بار داستان به آنها اختصاص پیدا کرده است تا آنجایی که هومن حاجی عبداللهی بازیگر نقش رحمت در سکانسی از این سریال از ارسطو میخواهد که سارا و نیکا را برای برادرانش رحمان و رحیم از نقی خواستگاری کند؛ و این خود نویدی برای پر رنگتر شدن حضور سارا و نیکا در پایتخت ۵ است یا در قسمت اول سریال سارا و نیکا عمه خودشان را که در مجلس ختم بهبود حالش بعد شده است به درمانگاه میبرند!
سارا و نیکا دوقلوهای سریال پایتخت در مصاحبههای گوناگونی که با رسانهها داشتند همواره در پاسخ به این سوال که علاقهای به بازیگری دارند پاسخ داده اند در حال حاضر هنوز تصمیمی نگرفته اند و دوست دارند درس خواندن را ادامه دهند. نیکا به دامپزشکی علاقه زیادی دارد و عکسهای زیادی از سارا و نیکا در کنارهای سگهای مختلف منتشر شده است.
سری اول سریال پایتخت در نوروز ۹۰ از شبکه یک پخش شد، کم کم با فصلهای دو – سه و چهارم این بچهها دیده شدند و به شهرت رسیدند، تنها تجربه جدی این دو خواهر با پایتخت بود. در این سریال سارا و نیکا دوقلوهای سریال پایتخت نقش فرزندان نقی معمولی را بازی میکنند.
سارا: این ماجرا گذشت تا اینکه ما برای حضور در پایتخت ۴ کاملا آماده بودیم که یک دفعه شنیدیم قرار است یک دوقلوی شیرگاهی نقش سارا و نیکا رو بازی کنن. اون لحظه خیلی ناراحت شدیم، اما مامان مون میگفت خیلی خوبه که دو تا بچه دیگه که اونا هم دوستای ما هستن، قراره بازی کنن و از این بابت خوشحال هستن ولی ما، چون پایتخت رو خیلی دوست داشتیم دل مون میخواست نقش مون رو خودمون بازی کنیم.
نیکا: ما حضورمون رو دیگه منتفی میدونستیم، اما بعد چند روز آقای تنابنده که هنوز هم برای ما بابای قصه است، با مامان مون تماس گرفت و ازش خواست که بیاییم ایران. بابا محسن میگفت قبل اینکه ما به دنبال دوقلو باشیم، خانم غفوری چند بار از طریق وایبر با شما تماس گرفته که جواب ندادین! این موضوع برای زمانی بود که خطهای وایبری در سوئد دچار مشکل شده بود و ما اصلا متوجه نشدیم که ایشون تماس گرفتن.
پدر سارا و نیکا فوتبالیست بود و تو لیگ جوانان درتیمهای عقاب و راه آهن ۱۵ سال توپ زدند و بخاطر حادثهای که در فوتبال برایشان پیش آمد دیگر نتوانستند فوتبال را ادامه بدهند و بعد از مدتی پس از فصل دو پایتخت از سال ۱۳۹۲ خانواده فرقانی برای ادام تحصیل دختران دوقلو عازم کشور سوئد شدند تا دخترا در این کشور به تحصیلات خود ادامه میدهند.
سارا: روال مدرسههای اونجا به این شکل بود که برای ملیتهای مختلف، یک کلاس وجود داشت؛ مثلا یک کلاس برای ایرانیها که ما در اون کلاس درس میخونیم و بعد از اینکه مدتی از حضورمون گذشت به صلاحدید معلم مون کلاسهای زبان سوئدی رو هم شروع کردیم و به این ترتیب زبان مشترک ما با بچههای دیگر از ملیتهای مختلف، سوئدی خواهد شد.
نیکا: قبل از سفر به ایران برای حضور در پایتخت ۴، فصل امتحانات مون بود که برای اینکه امتحانات با سفرمون به ایران تداخلی پیدا نکنه، مامان مون با مدیر مدرسه صحبت کرد و از معلم مون خواست تا قبل از موعد اصلی امتحان ها، از من و سارا امتحان بگیرن. حدود یک ماه ما به صورت فشرده درس خوندیم و امتحان دادیم که برای حضور در پایتخت ۴ آماده باشیم. با وجود اینکه تو اون یک ماه خیلی سختی کشیدیم، اما به عشق پایتخت همه اون مشکلات رو تحمل کردیم.
سارا: مامان مون باید از محل کارش مرخصی میگرفت و همراه ما میاومد ولی به خاطر اینکه یک بار با محل کارش صحبت کرده بود و بعدش به دلیل عدم تماس گروه پایتخت که بعدها فهمیدیم سوءتفاهم بوده، دیگه نمیتونست مرخصی بگیره؛ همین شد که ما رو با دایی مون که دقیقا همون زمان برای دیدن مادربزرگ مون میخواست به ایران بیاد، به ایران فرستاد.
سارا: زمانی که رسیدیم به فرودگاه امام خمینی، بعد از اینکه وارد سالن شدیم، دیدیم که گروه تصویربرداری پایتخت به استقبال ما اومدن و تصاویری از لحظه ورود ما به ایران گرفتن و گفتن که قراره در پشت صحنه سریال پخش بشه.
خانم جلیلی، مادر سارا و نیکا که حسابی دلتنگ دوقلوهایش است، گفت: دوری از بچهها برایم بسیار سخت است، اما خب به این دلیل که خودشان خیلی دوست داشتن در پایتخت حضور داشته باشن و همچنین مادر خودم که بیمار هستن و سارا و نیکا را خیلی دوست دارن، راضی شدم که بچهها را همراه با دایی شان به ایران بفرستم. بچهها را بعد از خدا به کل گروه سپردم و خدا را شکر که شنیدم حواس شان به سارا و نیکای من هست.