روزنامه شرق نوشت: شهره موسوی به ۱۰ سال زندان محکوم شد؛ این خبری است که در روزهای اخیر لابهلای اخبار ورزشی گم شد یا آنطورکه باید، مورد توجه قرار نگرفت. دلیلش شاید کهنهشدن اخباری است که از شهره موسوی در حوزه ورزش منتشر میشود؛ ولی نباید از این اتفاق مهم غافل شد که این حکم حبس طولانی، یکی دیگر از آن دست اتفاقاتی است که نشان میدهد سلامت تصمیمگیری در فدراسیون فوتبال ایران، همیشه هم آنطورکه نیاز است، رعایت نمیشود.
خبر محکومیت شهره موسوی مربوط به دو، سه روز گذشته است. آن روزها رئیس کل دادگستری استان تهران از صدور رأی پرونده موسوم به «کینگ مانی» خبر داده بود. متهم ردیف دوم این پرونده شهره موسوی، نایبرئیس پیشین زنان فدراسیون فوتبال بود که اکنون به ۱۰ سال حبس، رد مال و محرومیت از خدمات دولتی محکوم شده است. رئیس کل دادگستری استان تهران درباره رأی پرونده کینگمانی گفته است: «براساس رأی صادره، سه نفر از اشخاص حقیقی و یک شخص حقوقی متهم در این پرونده به اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور از طریق مشارکت در کلاهبرداری شبکهای از طریق ایجاد رمزارز جعلی به نام «کینگمانی» و توزیع آن در بین مردم، به حبسهای طویلالمدت محکوم شدند و شرکت «بادران گستران» به ممنوعیت از فعالیت شغلی با استفاده از هرگونه رمزارز به مدت دو سال محکوم شد».
در این مطلب، آن بخشی که مربوط به تخلفات مالی است، ذیل سمتی قرار میگیرد که شهره موسوی در فوتبال ایران داشته است. او نایبرئیس سوم فدراسیون فوتبال در زمان شهابالدین عزیزیخادم است که حتی بعد از حکم عزل عزیزیخادم همچنان در فدراسیون فوتبال باقی ماند و اصرار زیادی داشت که به فعالیتش در این نهاد ادامه دهد. او حتی در روزهایی که بازداشت شده بود هم به صورت آنلاین در جلسات فدراسیون فوتبال شرکت کرد تا باعث تعجب همگان شود. اینکه چرا یک متهم مالی بزرگ که بازداشت شده، باید در بازداشتگاه از امکانات حضور در جلسه آنلاین بهرهمند شود، از آن پرسشهای بدون پاسخی بود که آن روزها ذهن مخاطبان را درگیر کرده بود.
شهره موسوی که حالا حکم ۱۰ سال حبسش بهعنوان متهم ردیف دوم صادر شده، فروردین ۱۴۰۱ بازداشت شد؛ درست در روزهایی که نایبرئیس فدراسیون فوتبال ایران بود. او و همسرش (متهم ردیف اول پرونده) با شکایت بیش از سه هزار مالباخته مواجه شدند و سرانجام بعد از کشوقوسهای فراوان حکم بازداشت آنها صادر شد.
داستان شهره موسوی در فضای فوتبال ایران از آن دست روایتهای دوستداشتنی است که آغازی شیرین ولی پایانی تلخ داد. در روزهای نهچندان دور، تیمی در فوتبال ایران قد علم کرد که خاص به نظر میرسید: بادران. این تیم که خیلی سریع توانسته بود در لیگ یک برای خودش نامی دستوپا کند، نه به دلیل فعالیتهای فوتبالی؛ بلکه به دلیل آنکه یک مدیرعامل زن دارد، حسابی بر سر زبان افتاده بود. آن مدیرعامل شهره موسوی بود؛ زنی که توانسته بود به واسطه فعالیتهای اقتصادی، آنطورکه خودش ادعا کرده بود، در فضای اقتصادی ایران هم نامی برای خودش دستوپا کند.
بادران زمانی که مطرح شد، حساسیت بسیاری را برانگیخت. در آن روزها شایعه شد که این شرکت فعالیتی هرمیگونه دارد و پول بسیاری را بالا خواهد کشید؛ اما شهره موسوی با تکذیبکردن چنین موضوعاتی از این گفته بود که بسیاری چشم دیدن موفقیتهای او را ندارند و میخواهند در مسیرش سنگاندازی کنند. حتی پیش از فروردین ۱۴۰۱ که او به طور رسمی بازداشت شد، چند بار شایعه بازداشت و ممنوعالخروجیاش به گوش رسید؛ ولی موسوی هر بار آنها را تکذیب کرد و از این گفت که با قدرت به کارش در مجموعه بادران ادامه میدهد. با این حال طولی نکشید که مشخص شد فعالیتهای آنها در این مجموعه غیرقانونی است. آنها با کلاهبردای به واسطه ارائه رمزارز جعلی «کینگمانی» بسیاری را بیخانمان کردند. قوه قضائیه در برههای خبر از این داد که بیش از سه هزار شکایت از این مجموعه ثبت شده است.
سرانجام هم دو سال پیش بود که خبر رسید سربازان گمنام امام زمان توانستهاند رد مسئولان ردهبالای این شرکت را بزنند. از آن زمان به بعد دیگر شهره موسوی فرصتی برای تکذیب اتهاماتی که او را نشانه رفتهاند، پیدا نکرد. بعدها اگرچه در زمان حضورش در بازداشت هم برای استعفادادن از سمتش در فدراسیون فوتبال ایران مقاومت میکرد؛ ولی سرانجام به قرار با دستوری از بیرون، مهدی تاج که دوباره به فدراسیون برگشته بود، حکم عزل او را امضا کرد و نایبرئیس دیگری برای امور زنان در فدراسیون فوتبال برگزید.
ورود شهره موسوی به فوتبال با فعالیتش در باشگاه بادران بود؛ ولی گسترش این فعالیتها زمانی شد که او در دوره جنجالی شهابالدین عزیزیخادم به نایبرئیسی فدراسیون فوتبال رسید. در آن برهه، زمانی که مجمع برای رأی موافق به نواب رئیسه مطروحه دست به کار شده بود، اتفاق جالبی رخ داد. دو نایبرئیس اول فدراسیون عزیزیخادم که از سوی او پیشنهاد شده بودند، هیچکدام رأی نیاوردند؛ ولی نایبرئیس سوم یعنی همین شهره موسوی با ۷۰ رأی موافق (!) خیلی سریع از مجمع چراغ سبز گرفت.
یقینا در آن روزها حضور یک فعال اقتصادی در چرخه فدراسیون فوتبال به اندازه کافی اغواگری داشت؛ بهویژه اینکه چند سال قبل شهره موسوی که نقش مدیرعامل شرکت بادران را بر عهده داشت، بهعنوان کارآفرین برتر کشور هم معرفی شده و جایزهاش را دریافت کرده بود. فدراسیوننشینها احتمالا بدون تحقیق و آگاهی کافی درباره شرایط شهره موسوی به او رأی اطمینان دادند تا همه چیز بر وفق مرادش پیش برود؛ اتفاقی که البته با پایان تلخی همراه و مشخص شد او و همسرش از طریق فعالیتهای غیرقانونی مالی به چنین جایگاهی رسیده و بهتازگی هم حکم حبس ۲۰ سال برای همسر و ۱۰ سال برای شهره موسوی صادر شده است.
باوجوداین پرسشی که در این چند سال کمتر مورد توجه قرار گرفته، این است که چه کسی شهره موسوی را به فدراسیون فوتبال آورد و چنین جایگاهی را به او اعطا کرد. با توجه به اینکه شهره موسوی در زمان ریاست عزیزیخادم بهعنوان نایبرئیس معرفی شده، شاید همه نگاهها سمت عزیزیخادم باشد؛ ولی مسئله اظهارنظر عزیزیخادم در این زمینه است. او گفته که هرگز شناختی از شهره موسوی نداشته و با پیشنهاد حیدر بهاروند، شهره موسوی را بهعنوان نایبرئیس معرفی کرده است. حیدر بهاروند در شرایطی از طرف عزیزیخادم بهعنوان معرف شهره موسوی مطرح شده که رفتوآمدهای خبرسازی به فدراسیون فوتبال داشته است. او سالها در این نهاد فعالیت میکرد؛ ولی پس از چندی به دلیل بازنشستهبودن از فدراسیون فوتبال جدا شد تا هوای تازهتری در رگهای این نهاد جاری شود؛ باوجوداین با بازگشت مهدی تاج به فدراسیون فوتبال، دوباره مقدمات بازگشت این مرد بازنشسته به فدراسیون فوتبال فراهم شده است. مهر در گزارشی که چند ماه قبل منتشر کرده، درباره بازگشت بهاروند چنین نوشت: «مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، پس از بررسی جامع و کامل انتخاب رئیس جدید برای سازمان لیگ فوتبال تصمیم به بازگرداندن حیدر بهاروند گرفت تا دوست قدیمیاش در هماهنگی کامل با او فوتبال باشگاهی کشور را مدیریت کند.
تاج با آگاهی از محدودیتهای قانونی حوزه ریاست فدراسیون فوتبال بهعنوان رئیس مجمع سازمان لیگ، حکم بهاروند را امضا کرد تا پیرمرد بازنشسته با ارائه رأی سال گذشته دیوان عدالت اداری به ساختمان سازمان لیگ بازگردد. بهاروند که بازنشسته اداره برق خرمآباد است، در حالی به پست قبلی بازگشت که طبق اساسنامه سازمان لیگ بهعنوان نهادی مستقل و غیردولتی میتواند در آنجا فعالیت کرده و هیچگونه منع قانونی با توجه به بازنشستگی کشوریاش نداشته باشد.
حکم قانونی تاج برای بهاروند در حالی امضا میشود که دوره اول ریاست او در سازمان لیگ ابهامات مالی و قانونی زیادی داشت؛ اما بهاروند با تکیه بر اساسنامه مبهم مجمع سازمان لیگ فعالیتش را ادامه داد. او در حالی به صندلی مدیریتی مورد علاقه خود در فوتبال کشور برگشت که شائبههای زیادی درباره تأثیر حضور او در تیم انتخاباتی تاج برای ریاست فدراسیون فوتبال به گوش میرسید».