زیسان: بهاره مصدقیان بازیگر تئاتر در شبکههای اجتماعی از ۱۸ سال رابطه پنهانی خود با پارسا پیروزفر خبر داده و این بازیگر را متهم به بیاخلاقی کرده است.
در ساعات گذشته بحث درباره این ادعا و افشای برخی روابط دیگر این بازیگر، در پلتفرم ایکس (توییتر سابق) بالا گرفته است.
این ادعاها هنوز از سوی رسانهها و مراجع رسمی صحتسنجی نشده و پارسا پیروزفر نیز تا هنگام انتشار این مطلب واکنشی نشان نداده است.
در این میان برخی بر این باورند که طرح این اتهامات اخلاقی با اکران قریب الوقوع فیلم سینمایی «مست عشق» با بازی پارسا پیروزفر مرتبط است.
بهاره مصدقیان و پارسا پیروزفر چندین همکاری در تئاتر با یکدیگر داشتهاند. ازجمله در تئاتر «ماتریوشکا» که پیروزفر کارگردان، نویسنده و تنها بازیگر آن بوده، و مصدقیان وظیفه دستیاری طراح صحنه و لباس را بر عهده داشت.
پارسا پیروزفر بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر همواره به عنوان یک سلبریتی بیحاشیه شناخته میشد و اطلاعاتی درباره ازدواج و زندگی شخصیاش وجود نداشت.
پارسا پیروزفر، بازیگر، کارگردان تئاتر و نمایش نامه نویس شناخته شده ایرانی است که اگرچه همواره به خاطر جذابیت ظاهری و هنر بازیگری اش مورد توجه بوده، اما این روزها به دلیل حضور در سریال یاغی نامش دوباره بر سر زبانها افتاده است. به همین دلیل در این مطلب به زندگی شخصی و حرفهای پارسا پیروزفر میپردازیم.
پارسا پیروزفر در ۲۲ شهریور ماه ۱۳۵۱ در سلطنت آباد تهران از پدری نظامی (سرهنگ گارد) و مادری فرهنگی (دبیر دبیرستان) متولد شد. طی سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹ هنگامی که در مدرسه به تحصیل مشغول بود، به طراحی کامیک استریپ و طرحهای گرافیکی میپرداخت.
پس از فارغ التحصیلی در رشته ریاضی فیزیک در سال ۱۳۶۹، تحصیلات خود را در رشته نقاشی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران ادامه داد. او همچنین از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵ به صداپیشگی پرداخت و در تعدادی نمایش ویژه کودکان به صورت نوار کاست نیز همکاری داشت. عرصه دوبله و نمایش نامه رادیویی نیز از دیگر تجربیات او بود.
پارسا پیروزفر از آن دسته سلبریتیهایی است که همواره بسیار کم حاشیه بوده، تاکنون با هیچ رسانهای مصاحبه نداشته و اطلاعاتی از زندگی شخصی و ازدواجش در دست نیست. تنها چیزی که میدانیم این است که محل زندگی پارسا پیروزفر کشور کاناداست و گاهی به ایران بازمیگردد. او میگوید: «کلا رفتن به جای شلوغ و پرجمعیت را دوست ندارم و این ربطی به بازیگری ام ندارد در جای شلوغ اکسیژن کم میآورم و انرژیام زود تمام میشود و خسته میشوم.»
پارسا پیروزفر سفر کردن را بسیار دوست دارد و در این باره میگوید: «بسیار زیاد سفر را دوست دارم و واقعا عاشق سفرم. سفر به من آرامشی میدهد که از تمام لذتهایی که در مورد مسافرت میگویند برایم مهمتر است.»
پارسا پیروزفر در اینستاگرام با آیدی parsapirou فعالیت دارد که در آن کارهای هنری خود ازجمله تئاتر، فیلم، مجسمه و نقاشی هایش را به اشتراک میگذارد؛ و در اینستاگرام ۶۰۳ هزار دنبال کننده دارد.
در مراسم تشییع جنازه هما روستا (همسر حمید سمندریان) در سال ۱۳۹۴ شایعهای باعنوان اینکه پارسا پیروزفر فرزند این بازیگر باسابقه است منتشر شد که بعد مشخص شد این خبر کذب بوده و این زوج هنری صاحب یک فرزند پسر به نام کاوه هستند.
اولین حضور او در سینما در سال ۱۳۷۳ در نقشی کوتاه (شیخ سالک) در فیلم پری به کارگردانی داریوش مهرجویی بود. پیروزفر در سال ۱۳۷۴ مشغول به آموختن بازیگری نزد حمید سمندریان شد و اولین حضور رسمی اش در تئاتر در مقام بازیگر در همان سال در نقش ماریوس در نمایش بینوایان اثر ویکتور هوگو به کارگردانی بهروز غریب پور بود.
اما بازیگری در سریالهای در پناه تو و در قلب من به کارگردانی حمید لبخنده، از پرطرفدارترین مجموعههای تلویزیونی دهه ۷۰، بود که او را برای اولین بار در مرکز توجه عموم قرار داد. سریالی که علاوه بر پارسا پیروزفر، بازیگران دیگری نظیر حسن جوهرچی، لعیا زنگنه و رامین پرچمی را به دنیای سینما و تلویزیون معرفی کرد.
نقش پارسا پیروزفر در این سریال به دلیل ممیزیهای بسیار، کمرنگ شده و بخش زیادی از بازی او حذف شد، اما حضور اندک او در سریال در پناه تو، بسیار قابل توجه بود. چندی پیش لعیا زنگنه مدعی شد که صدا و سیما به خاطر زیبایی پارسا پیروزفر بسیار به او حساس بود.
سریال سفر سبز و در چشم باد از دیگر مجموعههای تلویزیونی موفقی است که پیروزفر در آنها نقش آفرینی کرده است.
او از آغاز فعالیت حرفهای خود تا به امروز، حضور پررنگ و موثری در عرصه تئاتر داشته علاوه بر کارگردانی و بازیگری ترجمه برخی از نمایشنامههایی را که به صحنه برده، خودش انجام داده است.
پیروزفر در سال ۱۳۸۰ در اولین تجربه خود به عنوان کارگردان تئاتر، نمایش هنر اثر یاسمینا رضا را به روی صحنه برد و طی سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ در موسسه فرهنگی هنری کارنامه و دانشگاه علامه طباطبائی و همچنین در سال ۱۳۸۶ در موسسه فیلم سازی هیلاج به تدریس بازیگری پرداخت.
از جمله افتخارات او میتوان به نامزدی دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و دومین جشنواره فیلم فجر برای بازی در نقش یک معتاد در فیلم مهمان مامان و همچنین نامزدی تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در فیلم اعتراض و بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در فیلم شیدا از جشن خانه سینما اشاره کرد.
در سال ۱۳۹۵ پارسا پیروزفر نمایش ۸ اپیزودی ماتریوشکا را که خود بر اساس داستانهای کوتاه آنتون چخوف ترجمه و نوشته بود به صورت نمایشهای کوتاه، مرتبط و به هم پیوند خورده به صورت تک نفره به اجرا درآورد. ماتریوشکا پنجمین کارگردانی او بود. کمدی درامهایی چند پرسوناژی که روی صحنه به صورت مونودرام به اجرا درمی آمدند.
پیروزفر در اثر نمایشی ماتریوشکا به تنهایی ایفاگر بیش از ۳۵ نقش بود. او پیشتر نیز در سال ۱۳۹۲ در نمایش سنگها در جیب هایش بالغ بر ۱۰ نقش را در کنار رضا بهبودی، اجرا کرده بود.
طراحی مینیمالیستی صحنه ماتریوشکا با یک صندلی، یک میز و یک چراغ رومیزی آنتیک روسی و طراحی لباس این اثر نیز کار خود او بود. ماتریوشکا به مدت دو سال در شهرهای مختلف آمریکا و کانادا نظیر لس آنجلس، سن دیگو، برکلی، مونترال و ونکوور اجرا شد و مورد استقبال کم نظیر تماشاچیان قرار گرفت و سپس در تهران به نمایش درآمد.
پارسا پیروزفر برای بازی در نمایش ماتریوشکا موفق به دریافت تندیس زرین بهترین بازیگر مرد در بخش بین الملل در سی و پنجمین جشنواره تئاتر فجر در سال ۱۳۹۶ شد.
از نقاط قوت بازیگری پارسا پیروزفر میتوان به سولو پرفرمنس اشاره کرد. دانش عمیق او در اجرای تک نفره و همچنین متد استانیسلاوسکی به او این قدرت شگفت را میدهد که همزمان چندین نقش را زیست کند و همه آنها را به تنهایی به اجرا بگذارد. علیرغم ادعای برخی افراد که زیبایی چهره پارسا پیروزفر را عامل موفقیت او میدانند، این سواد هنری و استعداد بسیار بالای اوست که از مهمترین و اصلیترین عوامل محبوبیتش است.
تی تی: آیدا پناهنده، ۱۳۹۸
مست عشق: حسن فتحی، ۱۳۹۸
مجبوریم: رضا درمیشیان، ۱۳۹۸
بی حسی موضعی: حسین مهکام، ۱۳۹۷
شکاف: کیارش اسدی زاده، ۱۳۹۳
نزدیکتر: مصطفی احمدی، ۱۳۹۳
زندگی جای دیگریست: منوچهر هادی، ۱۳۹۲
اینجا بدون من: بهرام توکلی، ۱۳۸۹
اسب حیوان نجیبی است: عبدالرضا کاهانی، ۱۳۸۹
شبانه روز: کیوان علیمحمدی و امید بنکدار، ۱۳۸۸
نقاب: کاظم راست گفتار، ۱۳۸۳
زن زیادی: تهمینه میلانی، ۱۳۸۳
مهمان مامان: داریوش مهرجویی، ۱۳۸۲
اشک سرما: عزیزالله حمیدنژاد، ۱۳۸۲
وقت چیدن گردوها: ایرج امامی، ۱۳۸۱
عروس خوش قدم: کاظم راست گفتار، ۱۳۸۱
دختری به نام تندر: حمیدرضا آشتیانی پور، ۱۳۷۹
اعتراض: مسعود کیمیایی، ۱۳۷۸
دختران انتظار: رحمان رضایی، ۱۳۷۸
شیدا: کمال تبریزی، ۱۳۷۷
مرسدس: مسعود کیمیایی، ۱۳۷۶
ضیافت: مسعود کیمیایی، ۱۳۷۴
پری: داریوش مهرجویی، ۱۳۷۳
مجسمه: ابراهیم وحیدزاده، ۱۳۷۱
ننه من غریبم بازی درآوردی که چی مقلا،،،هر چقدر که اون از با تو بودن لذت بردی، تو هم از با پارسا پیروزفر بودن حالشو بردی