سامان موحدیراد در روزنامه شرق نوشت: چند سالی است که جنوب ایران بهویژه جزیره قشم به یکی از مهمترین مراکز گردشگری ایران تبدیل شده است. تصاویری که در تعطیلاتی مانند تعطیلات بهمن یا روزهای عید از جزیره قشم در رسانهها منتشر میشود، حجم انبوهی از گردشگر را نشان میدهد که گویی در ساحل جزیره راهپیمایی میکنند و شباهتی به جماعتی که برای سفر و تفریح آمدهاند، ندارند.
علاوه بر حضور گسترده مسافران در تعطیلاتهای ویژه در این جزیره، چند سالی است که سبک زندگی هیپیوار در قشم هم محبوب شده و ماجراجوها و سفرروندگان زیادی در ایران به قشم میروند و چندماهی را در چادر یا کاروانهای شخصی در ساحل جزیره زندگی میکنند.
حضور این حجم از مسافر و گردشگر قطعا با چالشهایی برای جزیره همراه است. یکی از مهمترینهایش این است که این حجم از زباله تولیدشده در قشم چه میشود و چه بلایی بر سر محیط زیست منطقه میآورد؟ گردشگری غیرمسئولانه در طبیعتی مانند قشم که محصور دریاست و گونههای مختلف جانوری در خشکی و دریا را در خود میبیند، چه خطراتی برای محیط زیست این منطقه ایجاد میکند؟ سیدمحمدهاشم داخته، مدیر محیط زیست سازمان منطقه آزاد قشم، در این زمینه به برخی از سؤالهای «شرق» پاسخ گفته است.
یک تصویر کلی از ماجرای پسماندها در جزیره قشم و مدیریت آن به ما میدهید؟
اگر بخواهیم درباره زبالههای جزیره صحبت کنیم، باید دو موضوع را مدنظر قرار دهیم؛ یکی مشکل زبالههایی است که مسافران در جزیره تولید میکنند که در مقاطعی از سال مانند تعطیلات نوروز حجم آن افزایش درخور توجهی پیدا میکند و دیگری زبالههایی است که ساکنان و اهالی قشم بهعنوان ساکنان همیشگی این جزیره تولید میکنند.
زبالههای ساکنان قشم هم شامل زبالههای شهری و روستایی و زبالههای مرتبط با صید و صیادی است که دسته اخیر یعنی زبالههای ناشی از فعالیتهای صیادی آلایندههای اصلی دریا و سواحل هستند.
از آنجایی مسئله دفن زبالهها در جزیره با توجه به محدودیتهای محیطی با چالشهایی همراه بود، در اوایل دهه ۸۰ با حضور آقای مهندس بیژن درهشوری بهعنوان مدیر محیط زیست سازمان منطقه آزاد قشم در جزیره ایدهای خلاقانه مطرح و اجرا شد که نتایج قابلقبولی هم داشت.
این ایده هم با شعار «جزیره پاک، جزیره سالم» در سطح جزیره برگزار شد. فرایند کار این بود که تیمی از دستگاههای مختلف تشکیل شده بود که کارشان بررسی روستاهای مختلف جزیره و امتیازدهی به آنها از منظر محیطزیستی بهویژه مسئله پسماند و مدیریت آن بود و به روستاهای برگزیده جایزهای هم داده میشد که بسیار انگیزاننده بود. این پروژه سال ۱۳۸۶ در جزیره برگزار شد و نتایج بسیار خوبی داشت. جزیره قشم شش شهر و نزدیک به ۶۰ روستا دارد و از میان آنها ۱۰ روستای برتر در این زمینه انتخاب میشدند. با تغییر مدیریت سازمان این برنامه به فراموشی سپرده شد و هر چند سال یک بار برگزار شد.
آخرین بار دو سال پیش این مسابقه برگزار شد که با مشارکت بالای دهیاریها صورت گرفت. از اتفاقات خوب برگزاری آخرین دوره این مسابقه این بود که دهیاریها و اهالی روستاها چنان محل دفن زبالهها را تمیز کردند که واقعا میشد از آن حتی بهعنوان یک محل گردشگری استفاده کرد؛ چون برخی از محلهای دفن زباله در جزیره یک چشمانداز بسیار زیبایی دارد ولی به دلیل حجم زبالهها اغلب نادیده و فراموش شده بود. اما عجیب اینکه این دستاورد ظرف یک ماه و بعد از هجوم مسافران نوروزی سال ۱۴۰۰ از بین رفت و محل دفن زباله مملو از زبالههای نوروزی شد.
امسال هم سازمان اکیپها مختلفی را برای مدیریت مسئله پسماند جزیره تدارک دیده بود که با توجه به کار زیاد و پوشش بالای مناطق مختلف همچنان از پس جمعآوری همه زبالههای تولیدی گردشگران برنیامدهاند.
درباره زبالههای دریایی صحبت کردید؛ حجم این زبالهها چقدر است و تا چه میزان روی محیط زیست جزیره بهویژه حیات وحش دریایی آن تأثیر دارند؟
در حوزه دریایی از چند بعد با قضیه مواجه هستیم. زبالههایی که در دریا رها میشوند، بیش از ۹۰ درصد توسط صیادان و ماهیگیران رها میشود. برای نمونه یکی از صیدهای پرشمار و محبوب در قشم ساردین ماهیها هستند. این ماهیها بعد از صید باید در خشکی خشک شوند و برای اینکه فاسد نشوند، باید روی آن نمک ریخته شود. برای همین گونیهای نمکی که برای این فرایند استفاده میشود، یکی از بزرگترین آلودگیهایی دریایی جزیره قشم را تشکیل میدهد و اغلب در اطراف سایتهایی که این ماهیها خشک میشوند تا کیلومترها کیسههای نمک رهاشده در آب دیده میشود. این کیسهها هم دریا را آلوده میکنند و هم به ساحل میآیند و ساحل را آلوده میکنند.
خطر دیگر این زبالهها این است که در دریا به عنوان غذا از سوی موجودات دریایی مصرف میشوند. مثلا لاکپشتهای دریایی یا برخی از نهنگها این زبالههای رهاشده را بهعنوان غذا مصرف میکنند و بعد با آسیبهای ناشی از این مصرف مواجه میشوند. برای نمونه لاکپشتهای چرمی بهعنوان بزرگترین لاکپشتهایی دریایی از عروس دریایی تغذیه میکنند و پلاستیک در آب دریا شباهت فوقالعادهای به عروس دریایی دارد و این مسئله موجب میشود که در بسیاری از موارد اشتباها پلاستیک را بهجای عروس دریایی میبلعند.
پلاستیک در بدن حیوان مچاله شده و مسیر معده به روده حیوان را میبندد و در نتیجه به مرور حیوان نمیتواند غذایی ببلعد و کمرمق شده و از بین میرود. ما لاکپشتهای مردهای را در ساحل یافتیم و بعد از تشریح متوجه شدیم که به دلیل خوردن پلاستیک از بین رفتهاند.
بهجز لاکپشتها چه گونههای دیگری در خطر این زبالهها قرار دارند؟
این مسئله در مورد نهنگها هم صدق میکند و نهنگهای زیادی هم در این سالها داشتیم که بعد تشریح مشخص شد به دلیل خوردن پلاستیک مردهاند؛ بنابراین زبالههای دریایی هم حیات وحش جزیره را تهدید میکند و هم اینکه از منظر زیبایی چشمانداز جزیره را زشت میکند؛ چراکه چشمانداز جزیره بیابانی و دریایی است و انباشت زباله در آن به چشم میآید. در یک چشمانداز جنگلی شاید شما در ابتدا متوجه حجم زبالهها نشوید، اما در چشمانداز بیابانی و دریایی انباشت زباله بهشدت به چشم میآید و روی زیبایی بصری هم تأثیر میگذارد. همین الان و در پایان تعطیلات نوروز من از جزیره ناز در قشم رد شدم و تا چشم کار میکرد، زباله بود که دیده میشد. اگر تمام ارگانهای دولتی منطقه را هم بسیج کنیم، نمیتوانیم این حجم از زبالهای را که در ایام شلوغی مثل تعطیلات عید تولید میشود، جمعآوری کنیم.
مهمترین چالشهای حضور گسترده گردشگران در قشم و گردشگری غیرمسئولانه در جزیره را چه میدانید؟
همانطور که میدانید جزیره قشم چند سالی است که مورد اقبال مردم قرار گرفته و در چند مقطع از سال مثل تعطیلات بهمنماه یا عید شاهد حجم بالایی از مسافر در این جزیره هستیم. طبیعتا یکی از بزرگترین مشکلات این حضور، تولید و رهاکردن حجم بالایی از زبالههاست که در جایجای جزیره از اماکن تفریحی گرفته تا جادههای مواصلاتی دیده میشود. اما موضوع دیگر درباره جزیره و ارتباط آن با گردشگران تغییر الگوی سفرهاست. به دلیل مشکلات اقتصادی یا گرانشدن سفرهای هوایی ما کمتر شاهد استفاده مردم از خدمات آژانسها هستیم و اغلب مردم با خودروهای شخصی به جزیره سفر میکنند و در این میان ایده کمپکردن در جزیره هم بسیار محبوب است. این در حالی است که سواحل جزیره بهعنوان سواحل ماسهای یکی از مهمترین زیستگاههای انواع نرمتنان و سختپوستانی مانند خرچنگهاست که از این حضور فراوان و اغلب غیرمسئولانه نسبت به محیط زیست آسیب میبییند.
این مسئله فقط اشاره به مرگ چند خرچنگ نیست بلکه ازبینبردن نرمتنان یا سختپوستان ساحل تعادل رژیم غذایی آبزیان را از بین میبرد؛ چراکه در دریا ما شاهد لایههایی مختلف از تأمین زنجیره غذایی هستیم و مثلا موجودات ساحل بخشی از زنجیره غذایی سایر آبزیان هستند که با حضور گسترده مسافران در این چرخه خلیل ایجاد میشود. حضور گسترده مسافران و خودروها در ساحل حجم عمدهای از آبزیان و موجودات دریایی را که در فاصله جزر و مدی زندگی میکنند، از بین میبرد که به زنجیره غذایی دریا آسیب میرساند.