بالا شهر و پایین شهر تهران در ۱۶۰ سال قبل چگونه بود؟
زیسان: شهر تهران قریب به ۱۴۰ سال قبل به دو قسمت جدید و قدیم تقسیم شده بود. بخش قدیمی به نوعی معادل با اصطلاح پایین شهر کنونی بود و بخش جدید معادل با بالا شهر. البته این تقسیمبندی در مقطع کنونی معنایی متفاوت با امروز تهران دارد.
اس جی دبلیو بنجامین، اولین سفر ایالات متحده آمریکا در ایران در کتاب «ایران و ایرانیان عصر ناصرالدین شاه» تقسیم بندی خاصی از تهران در عصر ناصرالدین شاه ارائه میکند. او که در سال ۱۲۶۱ یعنی مقارن با سالهای پایانی زمامداری ناصرالدین شاه به ایران وارد شده، در توصیف شهر تهران اینگونه مینویسد:
«شهر تهران مشتمل بر دو قسمت قدیمی و جدید است. قسمت جدید را محله فرنگیها مینامند. سفارتهای انگلیس فرانسه، ترکیه و ایالات متحده آمریکا در این قسمت واقع است. سفارتخانههای اتریش آلمان و روسیه در قسمت قدیمی شهر قرار دارند.
عده خارجیان و مخصوصا اروپائیها در تهران در حدود سیصد نفر است و آنها در حقیقت یک چهلم ساکنان محله فرنگیهای تهران را تشکیل میدهند و بقیه اهالی این محل را اعیان و اشراف تهران تشکیل میدهند که باغها و خانههای بزرگی در آن جا دارند.
زیباترین و بزرگترین این باغ ها، باغ مخبرالدوله وزیر معادن و تلگراف ایران و پارک ظل السلطان پسر بزرگ ناصرالدین شاه و حاکم اصفهان است. در این محل بعلاوه دو باغ و پارک بزرگ دیگر وجود دارد که یکی از آنها متعلق به شاه و دیگری پارک عمومی و ملی است.
پارک ملی درهایش برای استفاده عموم باز است و از داخل آن منظره زیبای کوههای شمیران و دماوند دیده میشود. خیابانهای عریض و پهن این محله در دو طرف دارای درختانی هستند که در تابستانها سایه خنکی دارند. خیابانهای اصلی، شمالی جنوبی بوده و مردم شهر عصرها به قدم زدن در آنها پرداخته و کوهها و ارتفاعات شمیران را تماشا میکنند.
در قسمت قدیمی شهر بیش از یکصد هزار نفر از مردم تهران زندگی میکنند. در این قسمت خیابانها عموما تنگ و پرپیچ و خم است؛ ولی در فواصل معین به میدانهائی منتهی میشوند که در وسط آنها حوضهای زیبا و پرآبی وجود دارند.
بازار سرپوشیده که یکی از جالبترین دیدنیهای تهران است در همین قسمت واقع شده است. برای عبور از بازار و خیابانهای این قسمت خواه با پای پیاده یا سوار بر اسب و کالسکه حدود ۵۰۰ کالسکه ساخت اروپا وجود دارد - باید حتما از یک یا چند همراه و نوکر استفاده کرد؛ زیرا بدون نوکر و ملازم عبور از بازار و خیابانها بسیار مشکل است.
این خیابانها پیاده رو ندارند و به همین جهت وسط آنها مملو از عابران، گداها فروشندگان میوه، الاغ، اسب و شتر است و نوکرها و ملازمان با شلاقی که در دست دارند راه را برای عبور باز میکنند آنها در حالیکه شلاق خود را تکان میدهند ناسزاهائی نثار مردم کوچه و بازار میکنند، یکی از مصطلحترین این ناسزاها اینست که پدر سوخته برو کنار راه را بازکن!
مرکز قسمت قدیمی شهر محله «ارک» است که به صورت قلعه و دژی ساخته شده و دیوارهای بلند و گنگرهای دور تا دور آن را فرا گرفته است. این دیوارها در فواصل معینی دارای برج هائی است که سربازان بتوانند در آن موضع گرفته و در برابر مهاجمان پایداری کنند. این دیوار و برجها البته در مقابل توپ و وسایل جنگی مدرن نمیتوانند مقاومت نمایند، ولی جلوی هجوم احتمالی اهالی شهر به قصر سلطنتی را شاید بتوانند بگیرند.»