نادر نامدار در روزنامه هفت صبح نوشت: گلی که علیرضا بیرانوند در اراک خورد، اگرچه گل فوقالعادهای بود، اما با توجه به وضعیت او در روزها و ماههای اخیر اصلا عجیب و غریب نبود. بیرو در این فصل نه در پرسپولیس و نه در تیم ملی روی فرم نبوده و نیست. مرور کارنامه او در این مدت این واقعیت را اثبات میکند.
۷ کلینشیت در ۱۶ بازی لیگبرتر برای بیرانوند آمار بدی است. فقط کافی است به فصل گذشته رجوع کنید و ببینید که او در ۲۹ بازی ۱۹ بار دروازهاش را بسته نگه داشته بود. بیرو اگر بخواهد آمار فصل قبلش را تکرار کند، باید در ۱۲ بازی از ۱۴ بازی باقی مانده کلینشیت کند! از نظر ریاضی اصلا غیرممکن نیست، اما با فرم فعلی بیرانوند، اصلا حرفش را هم نزنید.
از نظر تعداد گل خورده هم آمار بیرانوند نسبت به فصل گذشته به شدت افت کرده است. پرسپولیس فصل گذشته را با ۱۳ گل خورده تمام کرد و بیرانوند در ۲۹ بازی سنگربان این تیم بود. تنها بازیای که او از دست داد، بازی برگشت مقابل صنعتنفت آبادان بود که احمد گوهری جانشین او شد و یک گل هم خورد.
اما امروز و فقط بعد از گذشت ۱۶ هفته از لیگ بیست و سوم، ۱۱ بار دروازه او باز شده است! او برای حفظ رکورد فصل گذشتهاش، نباید در ۱۴ بازی بعدی بیش از دو گل بخورد! واقعا با این فرمی که از او سراغ داریم، چقدر امکان دارد چنین اتفاقی بیفتد؟ حتی در بهترین فرم بیرو هم بعید است چنین رکوردی را از او ببینیم.
ماجرا، اما فقط به اعداد و ارقام مربوط نمیشود. تعداد گلهای بد و عجیب و غریبی که او در ماههای اخیر خورده، افزایش پیدا کرده است. دلیلش هر چه باشد - عدم تمرکز یا اعتماد به نفس زیاد – حسابی او را از فرم خوبش خارج کرده و فرضیه بهترین گلر تاریخ تیم ملی بودن او را به یک فرضیه خندهدار تبدیل کرده است.
اولین گلی که او این فصل در لیگبرتر دریافت کرد، گل به خودی سروش رفیعی بود که با اشتباه او و جاگیری بد و عجیب بیرانوند به ثمر رسید. او روی گل اول صنعتنفت در تساوی ۲-۲ هم در محاسباتش اشتباه کرد. گلی هم که روی یک ضربه ایستگاهی از رضا اسدی در برابر سپاهان خورد، یک سوپرگل بود. روی هر دو گل استقلال خوزستان هم میتوانست بهتر عمل کند. در نهایت هم سوپرگل امیر نوری بازی با آلومینیوم اراک بود که انتقادات از بیرانوند را به اوج رساند.
متاسفانه اوضاع بیرانوند در تیم ملی هم تعریفی ندارد. از زمان حضور امیر قلعهنویی روی نیمکت تیم ملی، آمار دفاعی تیم به شدت افت کرده است. البته که بخشی از این افت به دلیل تغییر نگرش! قلعهنویی و بازی هجومی تیم ملی است، اما نمیتوان نقش افت بیرانوند را در این آمار نادیده بگیریم. او اگر بیروی سال قبل بود، شاید تیم ملی در نیمهنهایی جام ملتها حذف نمیشد.
تیم ملی تا امروز ۱۷ بار با هدایت امیر قلعهنویی به میدان رفته و فقط ۷ بار موفق به بسته نگه داشتن دروازهاش شده است. بیرانوند هم ۱۳ بار در ترکیب اصلی قرار گرفته و ۵ کلینشیت را به نام خود ثبت کرده است.
کلینشیتهای او در برابر ازبکستان در فینال تورنمنت کافا، بازی دوستانه مقابل بلغارستان، فینال تورنمنت چهارجانبه اردن در برابر قطر، بازی با هنگکنگ در مرحله مقدماتی انتخابی جام جهانی و بازی با همین تیم در مرحله گروهی جام ملتهای آسیا ثبت شده، اما در برابر اردن (چهارجانبه اردن)، ازبکستان (مقدماتی انتخابی جامجهانی) و فلسطین، امارات، سوریه، ژاپن و قطر (همگی در جام ملتهای آسیا) دروازهاش باز شده است.
مثل پرسپولیس، بیرانوند در تیم ملی هم گلهای بدی خورده است. او البته همچنان در گرفتن پنالتی یکی از بهترینهاست و در جام ملتهای آسیا هم این مهارت خود را نشان داد، اما در جریان بازیها، در حد یک دروازهبان معمولی نشان داده است.
مثلا در هر دو گلی که ازبکستان زد، انتظار واکنشهای بهتری از او میرفت. مقابل امارات هم با جاگیری بهتر میتوانست دروازهاش را بسته نگه دارد. مهمترین اشتباهات او، اما در دو بازی مقابل ژاپن و قطر به چشم آمد. روی گلی که از ژاپن خوردیم، شاید هر دروازهبان دیگری بود، واکنش بهتری نشان میداد و آن گل را نمیخورد.
در برابر قطر هم روی گل دوم زاویه را در برابر اکرم عفیف نبست و واکنش خوبی هم نشان نداد. در تصاویری هم که از گل سوم منتشر شده، به نظر میرسد میتوانست سریعتر عمل کند و دروازهاش را بسته نگه دارد. همین عملکرد دور از انتظار و ثبت آمارهای ضعیف است که باعث شده «ادعای بهترین دروازهبان تاریخ تیم ملی بودن» او خیلی زود رنگ ببازد.