20/اسفند/1403 | 15:13
۱۰:۴۱
۱۴۰۳/۱۲/۲۰
واکنش‌های تند به اظهارات بحث‌برانگیز اولین وزیر سپاه

پس‌لرزه‌های مصاحبه جنجالی محسن رفیق‌دوست

پس‌لرزه‌های مصاحبه جنجالی محسن رفیق‌دوست
روز گذشته انتشار گفت‌وگویی از محسن رفیق دوست، اولین وزیر سپاه و رئیس اسبق بنیاد مستضعفان خبرساز شد.
کد خبر: ۴۶۱۷۰

انتشار گفت‌وگویی از محسن رفیق‌دوست، اولین وزیر سپاه و رئیس اسبق بنیاد مستضعفان خبرساز شد. رفیق‌دوست در این مصاحبه برای نخستین بار از نحوه ترور برخی افراد نظیر تیمسار اویسی، فریدون فرخزاد، شاپور بختیار و شهریار شفیق (پسر اشرف پهلوی) پرده برداشت. اما در برهه حساس کنونی که شرایط کمی پیچیده هم بنظر می‌رسد، انتشار چنین اظهاراتی چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ اظهاراتی که بنظر می‌رسد چهره ایران را در جامعه جهانی کاملا مخدوش کرده و مشخص نیست که دقیقا از کدام اتاق فکر به بیرون تراوش می‌کند؟ در ادامه مطلب به مرور برخی اتفاقاتی که رفیق‌دوست درباره آن صحبت کرده می‌پردازیم. با ما همراه باشید.

ترور فریدون فرخ‌زاد، شاهپور بختیار و ... کار ما بود

او در بخش این از این گفت‌و‌گو به ماجرا‌های ترور‌های پس از انقلاب در خارج از کشور اشاره می‌کند. رفیق‌دوست درباره اشخاصی که ترور شده بودند می‌گوید: "ما تیمی که در آنجا داشتیم اویسی، پسر اشرف، قرتیه (فرخزاد)، بختیار و... همه اینها را تیم‌هایی که آنجا بودند. معمولاً بچه‌های باسک مامور اجرا می‌شدند، اینها را می‌زدند و دیگر هیچکی به هیچی. "

ترور‌هایی که عامل اجرایی آن هم اعضایی جدایی‌طلبان منطقه باسک اسپانیا بوده‌اند. طبق گفته رفیق‌دوست، باسکی‌ها به ازای دریافت مبلغی پول از او کار ترور‌ها را به سرانجام رساندند. 

ماجرای فساد ۱۲۳ میلیارد تومانی

رفیق‌دوست این ماجرا را بهانه‌ای برای رئیس جمهور نشدنش می‌داند. می‌گوید که اصلاً هیچ ۱۲۳ میلیاردی وجود نداشت. می‌گوید فاضل خدادداد یک ملکی به بانک صادرات داد که ۱۸ میلیارد تومان می‌ارزید. این ۱۲۳ میلیارد تومان گردش ۳ حساب در ۱۱ ماه بود. آقایی به نام رضا کمالی که فامیلی اصلی او رضا جمالان بود. این معاون وزارت اطلاعات بود گفت: «این پرونده را درست کردیم تا رئیس جمهور نشوی» همین الان پرونده بانک صادرات پیش من است.

او درباره ماجرای اعدام خداداد نیز اسرار تازه‌ای را فاش می‌کند. می‌گوید که به او امان داده، اما برخلاف اصرار او و هاشمی رفسنجانی حکم اعدام خداداد صادر می‌شود. او ماجرای دست داشتن برادرش در پرونده اختلاس را نیز به کلی انکار می‌کند و معتقد است که بدترین زندانی را در اوین مرتضی رفیق‌دوست متحمل شده است.

لاهوتی در زندان با آرسنیک خودکشی کرد

اما رفیق‌دوست درباره مرگ لاهوتی هم مگو‌هایی دارد. خب لاهوتی نخستین امام جمعه رشت بود و جزو حلقه اصلی نزدیکان امام در جریان انقلاب. به هر حال رفیق‌دوست ماجرای دستگیری لاهوتی را به خاطر همکاری خودش و پسرش با مجاهدین عنوان می‌کند و مرگ او به واسطه خوردن آرسنیک (مرگ موش) را نیز مشکوک نمی‌داند. در واقع این تازه‌ترین روایتی‌ست که از مرگ حسن لاهوتی در زندان به بیرون درز کرده. کسی که پدر دو داماد اکبر هاشمی رفسنجانی بود.

رحیمی در کفر خودش مؤمن بود.

اما بخش مهم دیگری از صحبت‌های رفیق‌دوست به ماجرای دستگیری و اعدام تیمسار رحیمی، آخرین فرماندار نظامی تهران پیش از نقلاب برمی‌گردد. ظاهرا رفیق‌دوست مامور انتقال پیام پاریس به رحیمی بوده و به دفتر او می‌رود. می‌گوید که رحیمی گفته در رگ‌هایش خون شاهی جریان دارد و اگر شاه برود پسرش هست و اگر هم نباشد به همان کلاه شاهی‌اش ادای احترام می‌کند. رفیق‌دوست می‌گوید اولین نفری که دستگیر کردیم خود رحیمی بود. انقلاب ۲۲ بهمن پیروز شد و ما رحیمی را ۲۱ بهمن گرفتیم و روز اعدامش هم برخلاف خسروداد و نصیری نمی‌ترسید. به قول یکی از بزرگان می‌گفت: «در کفر خودش مؤمن بود.»

سفیر اسبق ایران در آلمان: از مصاحبه رفیق دوست شوکه شدم! 

ایشان در مصاحبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳ با سایت دیده بان ایران اظهار نمودند که مدیریت ترور اویسی، بختیار، پسر اشرف پهلوی و فریدون فرخزاد را برعهده داشتند، عملیات ترور توسط گروه باسک اسپانیا انجام شد و پول هم از کانال یک روحانی مصری در آلمان به گروه باسک پرداخت شد!

فریدون فرخزاد در نیمه مرداد ۱۳۷۱ در شهر بن آلمان در منزلش به قتل رسید. در آن مقطع من سفیر ایران در آلمان بودم و با سایر همکارانم در سفارت، برای بازگشت ایرانی‌های مقیم آلمان که مایل به بازگشت به ایران بودند، تلاش گسترده‌ای داشتم، سفر‌های متخصصین ایرانی مقیم آلمان، بطور انفرادی یا در قالب کاروانها، اوج گرفت و...

فریدون فرخزاد هم با سفارت تماس و با اظهار پشیمانی نسبت به عملکرد گذشته اش، درخواست بازگشت به ایران را داشت. من و همکارانم در سفارت چند ماه با تمام ظرفیت و با نهایت صداقت، صمیمیت و اعتقاد، تلاش کردیم تا توانستیم موافقت مقامات و دستگاه‌های ذیربط ایران برای «بازگشت و تامین امنیت» وی را بگیریم. 

فرخزاد از شنیدن این خبر بسیار خوشحال شد و با شور و شوق زیاد، مشغول جمع و جور کردن زندگی در آلمان برای بازگشت به ایران شد. او مادر پیر و بیماری در ایران داشت و مایل به دیدار و کمک به مادرش بود. اما چندی نگذشت که ناگهان خبر ترور فرخزاد را در رسانه‌های آلمان خواندیم! من و همکارانم در سفارت هم شوکه شدیم و هم متاثر. 

موضوع را پیگیری کردیم و مقامات ذیربط تهران به ما اطمینان دادند که فرخزاد توسط اپوزیسیون ایران در خارج ترور شده است. ما هم به مقامات آلمان و در مصاحبه‌ها نظر تهران را اعلام کردیم.

 حالا بعد از ۳۲ سال برای اولین بار واقعیت واقعیت ماجرا را از مصاحبه اقای رفیقدوست متوجه شدم که ایشان اظهار داشتند: «ما تیمی در آنجا داشتیم اویسی، پسر اشرف، قرتیه (فرخزاد)، بختیار و... همه اینها را تیم‌هایی که آنجا بودند. معمولاً بچه‌های باسک (اسپانیا) مامور اجرا می‌شدند، اینها را می‌زدند و دیگر هیچکی به هیچی…اصلاً ما آنجا (باسک اسپانیا) رفتیم. اینها (گروه جدایی طلب باسک) آدم‌های جنگجویی هستند. ما گفتیم می‌خواهیم چنین آدمی را ترور کنیم. گفتند: اینقدر می‌گیریم. روحانی مصری در آلمان بود که رفیق آنها بود. ما پول را پیش او گذاشتیم گفتیم اگر زد به او بده»!

ایکاش امثال فریدون فرخزاد که با اظهار ندامت، مایل به بازگشت به وطن بودند، با امنیت کامل به وطن مادریشان باز می‌گشتند. 

منافع ملی ایران ایجاب میکند که کشور از ظرفیت ایرانی‌های مقیم خارج استفاده کند و امنیت کامل آنها برای بازگشت به وطن مادریشان را فراهم کند.

انتقاد تند خبرگزاری تسنیم از مصاحبه جنجالی

خبرگزاری تسنیم در مطلبی با عنوان «ادای تیزهوشی محسن رفیق‌دوست و اینهمه جهالت؟» واکنش تندی به صحبت‌های اخیر محسن رفیق‌دوست نشان داد: 

آقای محسن رفیق دوست به عنوان فردی بازاری در جریان تحولات ایران در جایگاه تأمین تدارکات مورد نیاز برای دفاع ملت ایران در برابر تجاوز بیگاه نقش مؤثر و قابل تقدیری داشت، اما بعد از نزدیک به چهار دهه اخیراً در مصاحبه با یک سایت ادعا‌هایی را در مورد رویداد‌های تاریخی مطرح کرده است که از یک سو با قابلیت «تدارک‌چی بودن» وی و از دیگر سو با آن چه سال‌ها پیش به عنوان تاریخ شفاهی تحت عنوان «برای تاریخ می‌گویم» در اختیار افکار عمومی قرار داده، کاملاً منافات دارد. آقای رفیق دوست در سن ۸۴ سالگی باید به کمک جوان‌تر‌های خانواده‌اش به بررسی آن چه به نام وی منتشر شده بپردازد؛ زیرا وی که حتی فارسی را با لحنی عامیانه و با اصطلاحات بازاری ادا می‌کند به تازگی متوجه شده است که به زبان‌های خارجه مسلط بوده و رهبری تیمی از استقلال طلبان باسک! را بر عهده داشته است.

رفیق دوست به‌طور مشخص مدعی است او رهبری تیم‌های عملیاتی حذف فیزیکی اویسی، شهریار شفیق، فریدون فرخزاد و شاپور بختیار را به کمک اعضای حزب باسک اسپانی (از احزاب جدایی‌طلب اسپانیا) بر عهده داشت است.

این مصاحبه اگرچه به دلیل بنیان سست آن از صفحه سایت دیده‌بان ایران حذف شده، اما مستمسکی برای رسانه‌های خارج کشور شده است؛ چراکه برای اولین بار فردی در حوزه تدارکات مهم دفاع مقدس چنین ادعایی را مطرح می‌کند. این اظهارات رفیق دوست در حالی است که نه تنها جمهوری اسلامی بار‌ها چنین اتهاماتی که بیشتر از سمت ضدانقلاب متوجه آن شده را رد کرده، بلکه دقیقاً اسنادی مقابل ادعا‌های معارضان نظام درباره قتل هرکدام از عناصر سابق جبهه ضد ایرانی ارائه کرده است.  

اگر بر فرض صحت این ادعاها، مسئولیت ترور این افراد در خارج کشور با آقای رفیق دوست بوده، بلاشک چنین موضوعی جزو مسائل محرمانه و دارای طبقه بندی فوق‌سری به شمار می‌رود و باید پرسید آیا این اسناد از حالت طبقه بندی خارج شده یا خیر؟ و اگر خارج شده، کجاست و چرا انتشار عمومی پیدا نکرده است؟ کدام دستگاه مجوز اعلام این مطالب را به آقای رفیق دوست داده است؟ آقای رفیق دوست از طرف چه کسی مسئولیت این کار را برعهده گرفته است؟

حال سوال این است که اگر فردی آن‌قدر باهوش و محاسبه‌گر بوده که توانسته چنین اقدامات پیچیده‌ای را انجام دهد و در کار خودش هم موفق باشد (در حالی که بعد از جنگ، وی نتوانست بنیاد مستضعفان را را اداره کند و عزل شد) و در کنار آن توانسته چندین سال همه این اتفاقات را مخفی و مکتوم نگه دارد، طبیعتاً نمی‌تواند این‌قدر همزمان جاهل هم باشد که به انتشار علنی این مسائل هم اقدام کند؛ این موضوع خود تردید در صحت سخنان رفیق‌دوست را مضاعف می‌کند!

اینها علامت سوال‌های مهمی‌اند که تاریخ شفاهی باید به آنها پاسخ دهند و نمی‌توان به بهانه حذف مصاحبه از پاسخ طفره روند؛ زیرا اگر به اشتباه این ادعا‌ها را منتشر کرده باشند متهم به نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی‌اند و اگر راست گفته باشند، متهم به انتشار اسناد طبقه‌بندی، و در هر دو حال مدعی‌العموم باید برای کشف حقیقت به این مسئله ورود کند.

 

برچسب ها: