بازار داروهای اعصاب و روان بیثبات است؛ آنقدر که فقدان داروهای مد نظر، بیماران را به آنجا میرساند که یا با عوارض داروهای جایگزین داخلی زندگیشان را بگذرانند یا دهها میلیون مازاد، آنهم در بازار سیاه بپردازند تا همان دارویی را مصرف کنند که پزشکان در نسخه برایشان نوشتهاند.
گزارش میدانی روزنامه شرق از قیمت داروهای اعصاب و روان در بازار سیاه خبر داده و این هشدار را مطرح کرده است که بیماریهای اعصاب و روان تا این میزان شایع نبوده و برخی از متصدیان داروخانهها به کنایه گفتهاند که با شرایط فعلی مردم، باید در آب تهران فلوکستین یا سیتالوپرام ریخته شود! از بس برخی پرخاشگر و عصبی شدهاند. بخشی از این گزارش میدانی را بخوانید:
«میل و حتی اقدام به خودکشی دوباره، من را وادار به دریافت داروهای اعصاب و روان کرد». روژان که ۲۲ساله است با اختلال ایدیاچدی یا نقص توجه/بیشفعالی، روزگار میگذراند، میگوید: «بیماریهای زمینهای اکثرا ژنتیکی هستند. با توجه به تعریف مادرم در چهارسالگی، حالتهای عجیبی داشتم. مثل سهلانگاری در کارهای روزمره. گاهی بعد از استفاده از سرویس بهداشتی دستم را نمیشستم و حتی برای انجام این کار هم قانع نمیشدم. در مهدکودک هم گاهی از لوازم دوستانم خوشم میآمد و بدون توجه به درست یا غلطبودن رفتارم، آنها را برمیداشتم.
بیماری ایدیاچدی، ۹ حالت دارد و از هرکسی به شخص دیگر متفاوت است. برای من به گونهای بود که میتوانستم ساعتها انیمیشنی را بدون توقف تماشا کنم و از جایم تکان نخورم. بعد از این اتفاقها به روانپزشک مراجعه کردم. روند درمان هم در ابتدا با رفتاردرمانی آغاز شد و بعد با تجویز دارو ادامه یافت. داروی مصرفی من ریتالین بود. در این دارو آمفتامین وجود دارد که به همین علت بدون نسخه نمیتوان آن را تهیه کرد. داروخانه هر محله و هر منطقه سهمیه داشت و تهیه دارو بدون شناسنامه ممکن نبود. دوز مصرف این دارو برای من از یکچهارم شروع شد و به روزی یک عدد رسید. من از پنجسالگی تا هشتسالگی این دارو را مصرف کردم و در این دوره با عوارضی مثل دلپیچه و بیاشتهایی مواجه شدم.
در نهایت زیر نظر پزشک و با نداشتن ناهنجاری اخلاقی و خوببودن نمرات، مصرف این دارو را قطع کردم. بعد از مدتی در ۱۸سالگی با بحرانهای روانی روبهرو شدم و برای کنترل اضطراب بیشازحد مصرف فلوکستین را شروع کردم. بعد از مدتی میل به خودکشی و اقدام به خودکشی در من به وجود آمد.
در این برهه پزشک، ولبان برای من تجویز کرد که البته این دارو بدون نسخه در دسترس است. در کل داروهای اعصاب و بهویژه ولبان احساس بیخیالی و خوشی در انسان به وجود میآورد و شخصیت را تغییر میدهد که برای من هم همینطور بود؛ اما برای عادیشدن و ادامه زندگی تحمل این عوارض ارجح است. در دورهای هم از ریتالین استفاده میکردم. تهیه این دارو هم سهمیهای است و در هر منطقه با توجه به سهمیه توزیع میشود. البته وجود آشنا در داروخانه گاهی کار راهانداز است. درحالحاضر هم، بیماری من کنترل شده و مصرف دارو را قطع کردم.
«از روز نخستی که پزشک برای پسرم ریتالین را تجویز کرد، هشدار داد که این دارو را باید با دُز ۲۰ مصرف کند و برای این دز نمونه ایرانی خوبی وجود ندارد. اوایل، یعنی دو سال پیش، میتوانستیم همان نمونه خارجی را با پیگیریهای زیاد بالاخره در یک داروخانه پیدا کنیم، حالا، اما ماههاست دیگر ریتالین ۲۰ در هیچ داروخانهای پیدا نمیشود».
شیدا، مادر پسر هشتساله مبتلا به بیشفعالی و فقدان تمرکز است. پیگیریهای درمانی به تجویز دارو رسیده است و حالا برای پیداکردن همین دارو باید تمام شهر را بگردد: «من و همسرم و تعدادی از اعضای خانواده بسیج میشویم و به داروخانههای مختلف سطح شهر میرویم، اما هیچ خبری نیست. با سامانه ۱۹۰ هم که تماس میگیریم، به نتیجهای نمیرسیم. حتی شماره تماس داروخانهها را هم در اختیار ما قرار نمیدهند».
او میگوید تنها شانسی که دارد بازار سیاه است که آن هم قیمتهایش سربهفلک میکشد و نگرانی بابت اصلبودن یا اصلنبودن دارو برایش وجود دارد: «هفته گذشته از طریق دوستی بالاخره ریتالین ۲۰ پیدا کردم، اما گفتند برای بازار سیاه است و ۲۰۰ عددش را ۲۰ میلیون میفروختند. یعنی هر عدد قرص برای ما صد هزار تومان درمیآمد. حالا بماند که ما همچین پولی نداشتیم، مشکل اینجا بود که به اصلبودنش هم نمیتوانستم اعتماد کنم. همین حالا نمونههای ایرانی قرص عوارضی جدی برای پسرم ایجاد کرده و برای مثال باعث افزایش اضطرابش شده است؛ اما ما هم چاره دیگری نداریم».
حق با شیدا بود. نه ۲۰ میلیون که قیمت یک بسته ریتالین ۲۰۰ عددی در بازار سیاه تا ۴۰ میلیون هم میرود. یکی از این فروشندهها که خود را کاسب منصفی میشناسد از روند رشد قیمتها در یک سال اخیر میگوید: «خانم، من ۲۴ساله که در ناصرخسرو کار میکنم و به خاطر ندارم که یک سال گذشته باشه و قیمتها بالاتر نرفته باشه. اما خب شما هم حق دارید، در ۱۰ سال اخیر دیگه اوضاع خیلی وخیمتر شده و شش ماه قیمتها چند برابر میشن.
همین ریتالین که شما دنبالش هستی رو من که منصفترین کاسب این راستهام، هر بار گرونتر از دفعه قبلی میخرم. تا ۲۰ میلیون میتونم یک بستهاش رو بفروشم، اما همین بغلی من که الان اون گوشه نشسته، کمتر از ۲۵ تومن دارو بهتون نمیده».
وضعیت سایر داروهای اعصاب و روان هم همین است؛ همه آنهایی که نمونههای خارجیشان در کشور کمیاب هستند.
باید توجه داشت که نهتنها تاریخ مصرف دارو بسیار مهم است، بلکه نحوه انتقال دارو به کشور و حفظ اثربخشی آن هنگام ورود نیز بسیار مهم است. اگر دارو در شرایط بد مانند درجه حرارت نامناسب قرار بگیرد، با وجود داشتن تاریخ انقضا ممکن است اثربخشی نداشته باشد یا اثربخشی آن کاهش پیدا کند. خیلی از داروهای غیرقانونی در بازار زیرزمینی، عطاریها و فروشگاههای دیگر به فروش میرسند. در مواردی شاهد هستیم که بعضی از داروها به صورت چمدانی به فروش میرسند؛ یعنی به صورت رسمی از مسیر گمرک و با شرایطی که برای انتقال دارو نیاز است، مثل یخچال وارد نمیشوند.
در حقیقت شخصی به سفر میرود و همراه خود مقداری از دارو را خریده و با خود میآورد. این داروهای غیرقانونی نه قیمت مصوبی دارند، نه تاریخ مصرف قابل اعتمادی و کسی نیز نسبت به آنها پاسخگو نیست. یکی از راهکارهای اصلی این است که وزارت بهداشت، در مورد ورود و خروج داروها سازوکارهای شفاف، علمی و مشخصی را پی بگیرد تا نیازهای دارویی کم شود. اگر تولید و ورود قانونی دارویی که توسط پزشکان تجویز میشود و مورد مصرف بیماران قرار میگیرد، متوقف شود؛ در نتیجه این داروها از مسیرهای غیرقانونی و با شرایط نامشخصی وارد بازار دارو میشوند.