زیسان: مینی سریال «بانوی دریاچه/ Lady in the Lake» اثر جنایی و درام جدیدی از اپل تی وی پلاس درباره زنانی است که در جامعه سنتی آمریکای دهه ۱۹۶۰ چندان مورد توجه قرار نمیگیرند.
سریال داستان مدی شوارتز را روایت میکند که مجموعه اتفاقاتی در روز عید شکرگزاری باعث میشود که او در زندگیاش تغییراتی اساسی ایجاد کند. این تغییرات او را از زنی خانهدار در یک خانواده یهودی معتقد به آداب و سنن به یک روزنامهنگار تحقیقی تبدیل میکند و سرنوشت اتفاقات را به صورت پیاپی برای او رقم میزند.
«بانوی دریاچه» را آلما هارئل با اقتباس از رمانی به همین نام اثر لورا لیپمن که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، ساخته است. استیفن کینگ یکی از نویسندگان برجستهای بود که نقد مثبتی برای آن نوشت و این کتاب را «خارقالعاده» خواند. او حتی نحوهی استفاده از پیچشهای داستانی و خصیصههای شخصیتی را در این رمان تحسین کرد.
لیپمن این کتاب را با الهام از دو مرگ نامرتبط که در سال ۱۹۶۹ در بالتیمور رخ داده بود، نوشته است؛ یکی قتل دختر ۱۱ سالهای به نام استر لیبوویتز و یکی هم مرگ مرموز شرلی پارکرِ سیاه پوست۳۳ ساله. داستان رمان درباره یک زن خانهدار یهودی است که شوهرش را ترک و به مرکز شهر بالتیمور نقل مکان میکند تا یک خبرنگار تحقیقی شود. او به زودی شروع به کشف رمز و راز قتل یک زن سیاهپوست و یک دختر جوان یهودی میکند. این کتاب به موضوعات نژادپرستی و زنستیزی در آمریکای دهه ۱۹۶۰ میپردازد.
سنگینترین وزنهای که سریال «بانوی دریاچه» دارد، حضور پر قدرت ناتالی پورتمن با بازی خیره کنندهاش است که به زیبایی هرچه تمام مانند دیگر بازیها خودش به خوبی توانسته از پس این نقش هم بربیاید و آن را ایفا کند. علاوه بر ناتالی دیگر بازیگر زن سریال، موسز اینگرام هم به زیبایی هرچه تمام نقش خودش را درآورده است و بهترین حالت خودش را در سریال بانوی دریاچه دارد.
«بانوی دریاچه» زنانی را نشان میدهد که متفاوت از روزگار خود فکر میکنند، اما چندان از سوی جامعه مورد توجه قرار نمیگیرند. در این میان مدی به واسطه یک بحران روحی سریع مجبور به شورش در مقابل سنتها و گذار از تناقضها هستند. موج دوم جنبش فمینیستی، افزایش همسانسازی یهودیان، تبعیضزدایی نوپای و واکنش متقابل سفیدپوستان، از جمله مسائلی است که سازندگان سریال در تلاش بودند تا به آنها بپردازند. میتوان گفت که مدی و کلیو دو نقطهی مقابل هم هستند.
نویسنده گاردین درباره این سریال نوشته است: «بانوی دریاچه به چیزهای زیادی فراتر از یک راز قتل پیچیده تبدیل میشود. این تصویری از بالتیمور دوران حقوق مدنی است، پرترهای از تعصب نژادی، ستم جنسی و تلاقی هر دو و از طریق بیرحمی مدی و کوری مکرر او نسبت به زندگی و تجربیات همسایگانش. بررسی این موضوع که چگونه ظلم لزوماً باعث نمیشودشما را از ظالم شدن واکسینه کند. درام میپرسد رهایی واقعی برای همه چگونه میتواند باشد و آیا میتوان آن را بدون هزینه برای دیگری انجام داد.» در نهایت میتوان مینیسریال «بانوی دریاچه» را توصیه و آن را تماشا کرد.
این سریال تا حدودی توانست نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کند و حتی ۵۶ نفر منتقدان سایت راتن تومیتوز، رضایت ۷۵ درصدی خود را از سریال بانوی دریاچه ثبت کردند. ۲۸ منتقد سایت متاکریتیک هم میانگین نمره ۶۱ از ۱۰۰ را برایش ثبت کردند. بانوی دریاچه در ۷ قسمت به داستان خود پایان میدهد.