این روزها کمبود شیرخشک برای خانوادههای دارای فرزند شیرخوار به یک دغدغه اساسی تبدیل شده است. آمارها نشان میدهد مصرف سالیانه شیرخشک در ایران به ۶۱ میلیون قوطی میرسد. طبق رصدهای میدانی، از پاییز ۱۴۰۲ تاکنون کمبود برخی از برندهای شیرخشک موجب شده خانوادههای نوزادان و بهویژه نوزادان دارای حساسیت رژیمی در تامین این ماده غذایی دچار مشکلاتی شوند.
گرچه در چند سال اخیر سهمیهبندی و تخصیص شیرخشک به کد ملی در داروخانههای کشور اجرا شده، با این حال بسیاری از خانوادهها میگویند در تامین شیرخشک دچار مشکل هستند. به گفته برخی شاهدان، مشکل اینجاست که اولا در داروخانهها موجودی شیرخشک کمتر از سالهای گذشته است و مهمتر از آن، شیرخشکهای رژیمی و شیرخشکهای مخصوص نوزادان حساس به برخی پروتئینها، دیگر پیدا نمیشوند. نکته قابل تامل دیگر اینکه در سال گذشته برخی از واردکنندگان، برندهای متفرقه وارد کشور کردهاند که حالا خریداری هم ندارد، مگر کسی از سر اجبار اقدام به خرید کند.
داستان از اینجا آغاز میشود که در یکی دو سال اخیر در نیمه دوم سال بهصورت ناگهانی و عجیبی، داروخانههای کشور، از شیرخشکهای محبوب و با کیفیت مطلوب خالی میشد و خانواده ایرانی شهر را برای پیدا کردن این ماده غذایی حیاتی برای نوزاد خود زیر پا میگذاشت. داستان به همین جا ختم نشد و حتی قفل این مرحله را نیز باز کرد که بسیاری از مردم برای تامین غذای اصلی کودک خود به داروخانههای شهرهای دیگر پناه میبردند و یا خانواده به خانواده از طریق برنامه دیوار، اقدام به تبادل و یا خرید و فروش شیرخشک میکردند.
کمبود شیرخشک درحالی رقم میخورد که به گفته رئیس انجمن صنفی شیرخشک ایران، پاییز سال گذشته بیشترین میزان کمبود این ماده مغذی نسبت به سالهای اخیر را شاهد بودیم و درنهایت با توافق تولیدکنندهها و سازمان غذا و دارو، توزیع این ماده غذایی حیاتی بهصورت سهمیهای بین مردم صورت گرفت. همین عامل بهانهای شد تا با اعلام کمبود شیرخشک در سراسر کشور و عدم مطابقت تولید با تقاضا، میزان واردات آن افزایش بیابد و درنهایت، پاییز ۱۴۰۲ یک رکورد ۷۷ درصدی برای واردات شیرخشک نوزادان ثبت شد.
از نظر وزنی نیز واردات این ماده غذایی حیاتی به نسبت بازه زمانی ۸ ساله ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ سه برابر شده است. همچنین براساس آمارهای وزارت جهادکشاورزی و گمرک ایران، در سال ۱۴۰۲ واردات شیرخشک سایر نزدیک به ۱۰ هزار تن به ارزش بیش از ۹۴ میلیون دلار بوده که نسبت به مدت مشابه سال ۱۴۰۱ به لحاظ وزنی رشد ۵۰ درصدی و به لحاظ ارزشی نیز رشد ۷۶ درصدی داشته است.
با این حال گویا گزارشها حاکی از آن است که این روش نیز تا حدودی پاسخگوی میزان تقاضای مردم نبوده و با اینکه به گفته تولیدکنندگان، تولید شیرخشک نیز در داخل دو برابر نیاز مردم است؛ مردم در دو سال متوالی با کمبود این ماده غذایی در داروخانهها مواجه شدند. تولیدکنندگان شیرخشک مدعی هستند مشکلات مربوط به تامین و تخصیص ارز از سوی بانک مرکزی باعث شده در دو سال اخیر با کمبود شیرخشک در کشور مواجه شویم، اما در سوی دیگر، بانک مرکزی میگوید به اندازه کافی به واردات شیرخشک ارز تخصیص داده است. البته در اینجا بر سر اینکه ارز زیاد به واردات شیرخشک داده شده یا مواد اولیه آن، محل اختلاف است.
تولیدکنندگان شیرخشک مدعی هستند اتفاقات رخ داده در سالهای اخیر در این حوزه نشات گرفته از سیاستهای نادرستی است که از جانب سازمان غذا و دارو در تولید شیرخشک اطفال به کار گرفته شده است. اولین ایراد آنها به سیاستهای سازمان غذا و دارو، موضوع سیاستهای ارزی است. عدم تخصیص بهموقع و به مقدارکافی ارز بهمنظور تامین مواد اولیه موجب کاهش موجودی مواد اولیه در کارخانههای تولیدکننده داخلی و بهدنبال آن کاهش تولید در برخی از کارخانهها شده است و در ادامه روند عدمتخصیص یا تخصیص دیرهنگام ارز به تولیدکننده شیرخشک در داخل، باعث گسترش دامنه معضل کمبود شیرخشک شد که دستاوردی جز روی آوردن به واردات این ماده غذایی مهم نخواهد داشت.
این امر در حالی ماههاست درحال تکرار بوده که ظرفیت تولید داخلی شیرخشک اطفال سالانه ۱۲۰ میلیون قوطی و مصرف آن حداکثر ۷۰ میلیون قوطی است؛ این یعنی که میزان تولید دو برابر تقاضاست. نکتهای که در این رابطه قابل تامل است اینکه بعد از افزایش نرخ ارز از ۴۲۰۰ تومان به ۲۸۵۰۰ تومان، تولیدکنندگان به مشکل اساسی در پرداخت باقی مانده مبلغ مواد اولیهای که از خارج از کشور وارد میشود و ناشی از تغییرات در نرخ ارز بود، برخوردند و این انتظار محقق نشد که تسهیلاتی بهمنظور پرداخت مابهالتفاوت معاملات خود دریافت کنند و این امر به مشکلی اساسی برای تولیدکنندگان شیرخشک بدل شد.
دیدگاه برخی تولیدکنندگان در این رابطه این است که سازمان غذا و دارو قسمت اعظمی از ارز مورد نیاز برای دو شرکت خارجی که هماکنون در ایران فعالیت میکنند را از طریق واردات با حداقل اسناد تامین میکند و این همراهی مشابه با سایر تولیدکنندگان نبوده است. بهدنبال آن به دلیل اینکه شرکتهای تولیدکننده ایرانی که امکان واردات با حداقل اسناد را ندارند، با مشکل کمبود مواد اولیه و درنهایت با کاهش تولید و تعطیلیهای مکرر مواجه شدهاند. مساله بعدی که برای تولیدکننده مشکلآفرین شده، تامین نقدینگی کافی جهت خرید ارز برای مواد اولیه جدید با قیمت ۲۸۵۰۰۰ ریال برای آنهاست.
البته که تخصیص ارز چنانچه از طرف سازمان غذا و دارو، حتی به موقع هم به بانک مرکزی ارسال شود این امر آن چنان رخ نمیدهد، تولیدکنندگان در بانک مرکزی هم زمان زیادی را در انتظار دریافت ارز سپری میکنند؛ راهحلی که برای این مشکل پیشنهاد میشود، این است که کارخانه باید از ذخیره قابل توجهی برخوردار باشد تا در مقابل مشکلات ناخواسته و ناگهانی بتواند به تولید خود با مقدار کافی ادامه دهد.
نکته جالب اینجاست که نیاز به نقدینگی بیشتر در تمامی مسائل، بسیار به چشم میخورد. از دید تولیدکنندگان، مساله دیگری که در گمرکات مشکل ایجاد کرده، ضوابطی عجیب و غریب است که رفع آن هم از نظر زمانی و هم از نظر باقیماندن مقادیر کافی کالا در کارخانه باعث میشود این مساله به تعطیلی کارخانه منجر شود. بسیاری از تولیدکنندگان شیرخشک نوزاد بر این باورند که سازمان غذا و دارو سال ۱۴۰۱ با اصرار بر این جلوگیری از تخصیص ارز به کارخانه بهداشت باعث کمبود محصولی در بازار شد که در سال پیش از آن هیچگونه کمبودی در بازار گزارش نشده بود. در زمستان سال ۱۴۰۲ نیز مرتبا اعلام کمبود میشد و این مشکل بهدلیل بیتوجهی این سازمان به تخصیص ارز به برخی شرکتها نبود، که البته علل آن نیز رسانهای نشد.
مساله دیگری که وجود دارد بحث زمان طولانی ۶ تا ۸ ماهه فرآیند تخصیص ارز تا تبدیل آن به ماده اولیه و تولید در کارخانه است. همچنین به گفته تولیدکنندگان، از اساسیترین مسائل موجود در این بخش، سیاستهای مربوط به قیمتگذاری است. برخی از تولیدکنندگان داخلی شیرخشک نوزاد ادعا کردهاند که سازمان غذا و دارو در عدم رسیدگی به درخواستهای مکرر آنها جهت بررسی قیمت شیرخشک اطفال، توجه کافی را نداشته و این اتفاق باعث ایجاد خسارتهای سنگینی به تولیدکنندگان شده است.
نکته دیگری که در بخش سیاستگذاریهای قیمتی به چشم میخورد، این است که قیمت تمام شده محصولات تولیدی شرکتها با سود بسیار ناچیز و در بعضی موارد با ضرر و زیان مواجه شده است. تولیدکنندگان میگویند علاوه بر تحریمها و عدمحمایتهای کافی از تولیدکنندگان داخلی شیرخشک، حمایت از واردات این ماده غذایی که حتی گاهی این واردات از شرکتهایی که ایرانیاند و صرفا ثبت آن در خارج از کشور انجام شده؛ باعث میشود تا تولیدکننده داخلی بهرغم ظرفیت و پتانسیل بالایی که برای تولید دارد، از ادامه فعالیت در داخل کشور ناامید شود و به ثبت شرکت در خارج از کشور روی آورد. این امر هم مشکلات هزینه، ارز، تحریم و حمایت را رفع میکند، هم سود تولیدکننده را به میزان خوبی افزایش میدهد.
از نظر تولیدکنندگان، ادامه روند تولید در داخل کشور به این دلیل است که اگر تولید صورت نگیرد ضرر بیشتری دارد، از نیروی انسانی گرفته تا درنهایت تعطیلی کارخانهها و از دست رفتن مایحتاج اساسی، شیرخشکهای نامرغوب خارجی هم میتواند موجب بیماری کودکان ایرانی شود. به گفته آنان در سال گذشته یک محوله تاریخ گذشته وارد کشور شده که در مرز شناسایی و مرجوع شده است. به گفته تولیدکنندگان، اگر حمایت کافی از تولیدکننده داخلی صورت نگیرد، تولید شیرخشک آسیب بیشتری خواهد دید.
تولیدکنندگان داخلی بر این باورند با اینکه هنوز عوارض و پیامدهای سنگین مالی ناشی از تغییر نرخ ارز حل نشده و بار مالی سنگین و جدیدی به کارخانههای تولیدی تحمیل شده است، اما بیمه سلامت بهدلیل آنکه مابهالتفاوت قیمت شیرخشک را با چند ماه تاخیر به داروخانهها میپردازد، موجبات نارضایتی و عدم همکاری آنها (داروخانهداران) از خرید و توزیع شیرخشک را ایجاد کرده است و در این مرحله سازمان غذا و دارو پیگیری لازم را جهت تسریع بیمه سلامت نداشته و در برابر آن شرکتهای تولیدکننده را مکلف کرده که تسویه حساب وجه حاصل از فروش محصولات خود را با ۳ ماه تاخیر نسبت به روند قبلی، از شرکت پخش دریافت کنند تا بدین ترتیب تسویه حساب شرکتهای پخش با داروخانهها نیز با چند ماه تاخیر صورت پذیرد.
اما واقعیت این است که بار مالی ناشی از ترک فعل بیمه سلامت به تولیدکننده منتقل شده و این هزینه علاوه بر مواردی است که در اثر کمبود نقدینگی از بابت خرید مواد اولیه بر شرکت تولیدکننده وارد میشود. طرح پیشنهادی تولیدکنندگان در مورد پرداخت یارانه بابت شیرخشک اطفال به این صورت بود که تامین اجتماعی بهدلیل سابقهاش وارد این فرآیند نشود و یارانه مستقیم به سرپرست خانوار واریز شود که درنهایت پذیرفته نشد و نتایج ناخوشایندی را در پی داشت.
منبع: فرهیختگان