زیسان: مجتبی شکوری، کارشناس و چهرۀ فضای مجازی، با انتشار ویدئویی در صفحۀ شخصی خود در اینستاگرام گفت رتبۀ ۴۸ کنکور را با سهمیه به دست آوردم و این نامنصفانه و ناعادلانه بوده است.
مجتبی شکوری که شهرتش از حضور در برنامۀ کتابباز سروش صحت آغاز شد، گفت که در آن برنامه به تلاش خود برای کسب رتبۀ کنکور اشاره کرده، اما نگفته که این رتبه را با استفاده از سهمیه به دست آورده است و از این بابت از مردم عذرخواهی کرد. اما این ماجرا به همین جا خاتمه پیدا نکرد.
مجتبی شکوری متولد ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۶ در تهران، معلم و کارشناس است. فارغ التحصیل لیسانس مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف و فوق لیسانس و دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران میباشد.
پدرش فرهنگی و مادرش معلم بود با این حال دوران کودکی و نوجوانی بیش از حد شیطنت و شلوغی داشت و در کنارش هم اصلا اهل درس و کتاب نبود
شیطنتهای زیاد از آتش زدن بُرد مدرسه تا ریختن داروی خواب آور در چایی معلمان بخش از اقداماتی بود که در نهایت باعث اخراجش از مدرسه شد. وقتی روز ۲۶ مرداد ۱۳۸۳ با معدل ۱۵ و انضباط ۱۲ از مدرسه اخراج شد با دیدن گریههای پدرش تصمیم گرفت فضای خانواده را با یک خبر خوب تغییر دهد.
او این طور درباره کنکور خود میگوید: از روزی دو ساعت درس خواندن شروع کرد تا اینکه به رکورد ۱۷ ساعت ۱۰ دقیقه مطالعه در روز رسید و توانست در کنکور با رتبه ۴۸ خانواده را خوشحال کند. مجتبی در رشته مهندسی مکانیک وارد دانشگاه صنعتی شریف شد، اما خودش میگوید در رشته مکانیک آلیس بودم در سرزمین عجایب..یعنی من آمده بودم، اما با چرخ دندهها نمیچرخیدم و به تنش برشی در جان تیرهای باردار هیچ علاقهای نداشتم ولی بجایش عاشق فلسفه بودم.به همین دلیل ۶ سال طول کشید تا با معدل ۱۲/۶ فارغ التحصیل بشوم.
من و همسرم همکلاسی بودیم و ایشان حالا دانشجوی دکترای رشته مکانیک هستند، اما من از لیسانس مسیرم را عوض کردم.
ایشان را بسیار دوست داشتم تا این که روز آخر دانشگاه بعد از ۶ سال تصمیم گرفتم احساسات خود را نسبت به ایشان ابراز کنم تا این حسرت دوست داشتن در وجودم نماند، بالاخره گفتم و یک ماه بعد در ۱۳ شهریور ۱۳۹۱ با خانمم ازدواج کردم و حالا همسرم بهترین دوست و رفیق زندگی ام است.
مجتبی شکوری میگوید: سال ۱۳۹۷ زمانی که در باغ کتاب تهران مسئول آموزش بودم، آقای محمدرضا رضاییان تهیه کننده و مجری طرح برنامه «کتاب باز» را میشناختم، ایشان یکبار آمدند باغ که قرار بود ۱۰ دقیقه حرف بزنیم، اما ۲ ساعت درباره زندگی، دنیا و کتاب حرف زدیم که قرار شد برای یک برنامه به کتاب باز بروم. از آن جا من وارد برنامه کتاب باز شدم. او ابتدا به عنوان مهمان در برنامه حاضر شد ولی بعد از کارشناسان ثابت آن است.
کتاب باز از برنامههای نسبتا محبوب سیما طی یک دهه گذشت بود که با تعطیلیاش موجی از محبوبیت همراهش شد و هر از چند گاهی هم ویدوهایش در فضای مجازی وایرال میشود.
حالا اعتراف غیرمنتظره مجتبی شکوری، هجمهای را علیه خودش، سروش صحت و تیم سازندگان برنامه درست کرده. برخی معتقدند که آیا سروش صحت نمیدانست که این فرد را به برنامه راه داد؟ البته برخی هم از صداقت شکوری تمجید کردهاند، اما خب انگار چیزی از خشم عمومی کم نمیکند.
نکتهای که حالا بیش از پیش در میان نظرات کاربران به چشم میخورد، آن حس خیانتیست که از این رفتار دوگانه آقای شکوری گرفتهاند. به خصوص آنهایی که هوادار افراطیاش بودند حالا انگار بدجوری توی ذوقشان خورده. حالا انگار وقت آن رسیده که آن جملات به ظاهر دلنشین و پادکستهای انگیزشی را به دست باد بسپارند و از ذهنشان بیرون کنند.
به گزارش برترینها؛ در ادامه با واکنش مردم همراه میشویم. آنهای که از خیانت گفتند و آنهایی هم که از ابتدا اصلا بهایی به این قسم آدمها نمیداند، همه و همه نظر خود را گفتهاند:
نیلوفر از تمجید هموطنان گلایه کرده: مجتبی شکوری در یک ویدیو گفته که رتبهی ۴۸ کنکورش با سهمیه بوده و مردم کامنت گذاشتن و قربون صدقهی شهامت و شجاعتش رفتن. یکی نوشته: «مجتبی جان! کاش تمام سهمیههای عالم از آن تو بود.» آه ایرانی بس کن!
رویا نوشت: من نمیفهمم چرا انقدر برای طرف اکلیلی شدید؟ درسته گفتنش شهامت میخواد آفرین که جراتشو داشته ولی چیزی از زشت بودن این خیانت کم نمیکنه! خیلی از کسایی که با سهمیه قبول شدن هم باعث درمان خیلی بیماران و بهبودی روحیه آدمها شدن که چی خب؟! این فقط معروف بوده همه میشناختن هیچ فرقی نداره.
بابک هم شاکیست: طرف تو اولین برنامش که با خندهی مضحک میگه من معدل دبیرستانم ۱۵ بود و فلان بعد کنکور رتبه ۴۲ آوردم و رفتم شریف: دانش آموزی که تلاش میکنه و بجایی نمیرسه خودشو سرزنش میکنه که حتما مشکلی دارم که نمیشه پس چطور مجتبی تونست؟ بعد اون دانشآموز بدبخت به صد جلسه تراپی نیاز پیدا میکنه و فنهای آقا میان میگن بابا درسته دروغ گفته و الان اعتراف کرده که سهمیه داشته ولی عوضش با پادکستهاش زندگی ما رو نجات داده!
حمید ترجیح داده قضاوتی نکند: هیچوقت این بنده خدا رو جدی نگرفتم. اصلا آدم جدیای به نظرم نیامد. شاید در مجموع ۳ دقیقه هم گوش نکردم ببینم چی میگه. پس نمیتونم نظری داشته باشم. ولی اگر روی کسی تاثیر مثبتی داشته ما که بخیل نیستیم (با اصل سهمیه و تبعیض و... موافق نیستم)
ثریا، کظم غیظ کرده: اسم سهمیه که میاد بعد از درد و تبعیضی که حس کردم و به ناحق از سر گذروندم و تو بقیه هم دیدم، به دوستم و خواهرش فکر میکنم که باباشون گفته بود اجازه نمیدم از سهمیه هیات علمی استفاده کنین و هر دو تا چقد خفن بودن از کنکور و هستن تا همین الان و البته بعضیا هم مثل این آقای شکوری .. استغفرالله!
رها و تاسفی بزرگ برای مجتبی شکوری: چه شبهایی رو من با پادکست مجتبی شکوری به امید بهتر شدن فرداها زندگی کردم! چطور تو با این همه حرف زیبا این بودی مرد؟ متاسفم ولی هر کسی از سهمیه استفاده میکنه تا ابد کنسله! سهمیه کنکور بزرگترین خیانت به کسایی که روزها تلاش میکنن و در نهایت فردی بی لیاقت جاشون رو در ثانیهای میگیره
هانیه هم به نکته قابل تاملی اشاره دارد: از هر دو منظر توجه گرفت. هم با دروغ درمورد رتبه سهمیهایش، هم از این اعتراف الکیش و صداقت پوشالیش. چقد راحت میشه مردممون رو تحت تاثیر قرار داد.
سامی: طرف به وقت نیاز از سهمیه و رتبهش استفاده کرده الان که خرش از پل گذشته یه بارم با فاز صداقتش اعتبار گرفته، ته شامورتیبازی واقعا.
بنفشه کمی ملایم برخورد کرده: اینکه اومده و اعتراف کرده دروغ گفته چیزی نیست که بابتش قربون صدقهش برن، اما نباید هم سرزنش بشه خیلیها تو ایران سهمیه دارن و استفاده کردن پس نباید قضاوتش کرد.
مهتاب، فکت شخصی آورده: بهم ثابت شده که ما ایرانیها، یه تخصص خاصی داریم که از آدما بت بسازیم؛ و علیرضا: مجتبی شکوری حتی کد سازمان نظام روانشناسی رو نداره حتی نمیشه بهش گفت روانشناس. اسمش توی روانشناسی زرد بود و اینم از استعداد و رتبهش!