زیسان: نه پزشکیان توانست ۵۰ درصد به علاوه یک آرا کسب کند و نه جلیلی. انتخابات به دور دوم کشیده شد تا در جمعه این هفته (۱۵ تیر) شاهد یک دوئل تمامعیار میان دو نامزد باقیمانده باشیم.
به گزارش «زیسان»، انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم در درون خود برای جامعه و البته نهاد قدرت پیامهای بسیار ویژهای داشت. پیامهای ساده و البته عمیق که توجه به آنها بسیار مهم و ضروری هستند. با این مقدمات در ادامه نوشته حاضر ۱۳ نکته مهم انتخابات ۸ تیر ارائه شده است:
۱- میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم پایینترین میزان حضور مردم پای صندوقهای رای بود. بیشترین میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ با ۸۴.۸ درصد اتفاق افتاد و کمترین میزان مشارکت ۳۹.۹ بود. میزان مشارکت در انتخابات در ۱۴ دوره انتخابات ریاست جمهوری به شرح ذیل است:
ریاستجمهوری اول (۶۷.۲)، ریاستجمهوری دوم (۶۴.۲)، ریاستجمهوری سوم (۷۴.۳)، ریاستجمهوری چهارم (۵۴.۸)، ریاستجمهوری پنجم (۵۴.۶)، ریاستجمهوری ششم (۵۰.۷)، ریاستجمهوری هفتم (۷۹.۹)، ریاستجمهوری هشتم (۶۶.۸)، ریاستجمهوری نهم (۵۹.۸)، ریاستجمهوری دهم (۸۴.۸)، ریاستجمهوری یازدهم (۷۲.۹)، ریاستجمهوری دوازدهم (۷۳.۲)، ریاستجمهوری سیزدهم (۴۸.۸) و ریاستجمهوری چهاردهم (۳۹.۹).
۲- در هشتم تیر ماه ۲۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از مجموع ۶۱ میلیون و ۴۵۲ هزار نفر واجد شرایط رای دادند تا مشارکتی ۳۹.۹ درصدی را ثبت کنند. یعنی ۶۰.۱ درصد مردم جمعیت خاموشی بودند که تصمیم گرفتند رای ندهند. این میزان از عدم مشارکت این پیام را مخابره میکند که اکثریت جامعه انفعال را در پیش گرفتهاند. انفعالی که حتی به میدان آمدن اصلاحطلبان را نیز نتوانست به آن پایان دهد.
۳- بیشترین میزان مشارکت در میان استانهای کشور را خراسان جنوبی با ۶۴ درصد داشت. در مقابل کمترین میزان مشارکت را در انتخابات استان کردستان با ۲۳ درصد مشارکت داشت. این در شرایطی است که همواره استان کردستان یکی از کانونهای مهم برای نامزد اصلاحطلبان بوده است. مشارکت پایین مردم این استان ضربه بزرگی به سبد رای مسعود پزشکیان بود.
۴- برخلاف انتخاباتهای ریاست جمهوری قبلی در دورههای گذشته که همواره تشکیلات اصلاحطلبان میتوانستند موج انتخاباتی را در حمایت از خود و نامزد مورد تاییدشان ایجاد کنند، در انتخابات ۸ تیر این اتفاق صورت نگرفت.
۵- در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم بر خلاف آنچه که تصور میشد میان نامزد اصلاحطلبان و میانهروها با نامزد اصولگرایان دو قطبی شکل نگرفت. در واقع شور انتخاباتی خاصی در درون جامعه ایجاد نشد. هر چند چهرههای سیاسی زیادی در صحنه حاضر شدند، اما این امر منجر به برگزاری یک انتخابات رقابتی نشد.
۶- تمامی نظرسنجیهای انجام شده قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با واقعیات روز رایگیری اختلاف زیادی داشتند. اکثر نظرسنجیها درصد مشارکت را در محدوده بالاتر از ۵۰ درصد پیشبینی کرده بودند که با واقعیات روز رایگیری همخوانی نداشت. همین امر اعتبار نظرسنجیها را به شدت خدشهدار کرد.
۷- تعداد آرای کسب شده از سوی محمد باقر قالیباف نه تنها برای نزدیکان و اعضای ستاد انتخاباتی او، بلکه اکثریت جامعه یک شگفتی به تمام معنا بود. در نظرسنجیهای قبل از برگزاری انتخابات در ۸ تیر او رقابتی نزدیک را با پزشکیان و جلیلی داشت. حتی در روزهای قبل از انتخابات جبهه انقلاب اصرار داشت که جلیلی به نفع قالیباف از صحنه کنار بکشد، اما او فقط ۳ میلیون ۳۰۰ هزار رای کسب کرد که در نوع خود بسیار قابل توجه بود.
۸- شکست قالیباف در جلب آرای مردم، آرزوی ۲۰ ساله او برای رسیدن به ریاست پاستور را بر باد داد. شاید این آخرین فرصت قالیباف بود که بتواند شانس خود را برای رسیدن به منصب ریاست جمهوری امتحان کند. ناکامی محمد باقر قالیباف البته میتواند تبعات بسیار سنگینتری برای او داشته باشد. احتمالا سال آینده ریاست او بر مجلس نیز تمدید نخواهد شد.
۹- نتایج انتخابات ۸ تیر نشان داد که جریان موسوم به جبهه پایداری دست بالا را در میان نیروهای اصولگرا دارد. این جریان برخلاف اصولگرایان سنتی، دارای سازماندهی و برنامه منسجم انتخاباتی هستند. عملکرد این جریان در انتخابات مجلس دوازدهم و ریاست جمهوری چهاردهم نشان داد که جبهه پایداری فعالیت تشکیلاتی و شبکهای منسجمی دارند.
۱۰- کانون تمرکز حمله نامزدهای اصولگرا در انتخابات ۸ تیر علیه مسعود پزشکیان به عنوان نماینده جریان اصلاحطلب با رمز «دولت سوم روحانی» بود. جریان رقیب با تکیه بر ضعفهای دولت حسن روحانی، به مردم این مساله را گوشزد میکردند که نگذارید به دهه ۹۰ بازگردیم و دولت سوم روحانی مستقر شود. در مقابل پزشکیان و اصلاحطلبان نیز با رمز «تحریم» به مقابله با نامزدهای اصولگرا پرداختند. آنها تلاش کردند که جریان اصولگرا را بانی اعمال تحریمها بر کشور قلمدادند کنند.
۱۱- یکی از نکات عجیب انتخابات ریاست جمهوری اخیر عدم ارائه یک گفتمان جدید از سوی هر یک از نامزدهای انتخابات بود. مسعود پزشکیان نه تنها هیچ گفتمان جدیدی را مطرح نکرد، بلکه عملا کوچکترین وعدهای را به مردم نداد تا نقش مهمی را در عدم شکلگیری موج انتخاباتی داشته باشد.
۱۲- بیشترین رای مسعود پزشکیان همانطور که انتظار میرفت در استان آذربایجان شرقی بود. او از مجموع یک میلیون و ۴۰۲ هزار و ۱۰۸ رای اخذ شده، یک میلیون و ۶۷ هزار و ۸۷ را کسب کرد. یعنی پزشکیان ۷۶ درصد آرا را در این استان کسب کرد. اما شاید نکته مهم مشارکت ۴۴ درصدی مردم آذربایجان شرقی در انتخابات باشد که در نوع خود عجیب به نظر میرسد. به روایت سادهتر اگر مردم آذربایجان شرقی مشارکتی ۹۰ درصدی را در انتخابات داشتند میتوانستند یک میلیون و ۵۰۰ هزار رای را به سبد آرا پزشکیان اضافه کنند.
۱۳- در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم سلبریتیهای عرصه سینما، ورزش و موسیقی کمترین نقش را ایفا کردند. به روایتی در انتخابات مداخله نداشتند. آنها سکوت را در پیش گرفتند و عملا از هیچ نامزدی حمایت نکردند. این موضوع در شرایطی بود که در انتخابات سابق این رویه به شدت متفاوت بود.