در شرایطی که جنگ اسرائیل در غزه ادامه دارد، گروهی از تحلیلگران آمریکایی در باب تکرار تراژدی عراق در مناطق اشغالی هشدار داده و میگویند نداشتن استراتژی میتواند تل آویو را درگیر چالشی جدی کند.
تراژدی عراق تکرار میشود؟ نسخه شوم اسرائیل برای غزه
با گذشت شش ماه از جنگ غزه، اسراییل با بسیاری از چالشهایی مواجه است که آمریکا در عراق با آن مواجه بود و بسیاری از اشتباهات مشابه را تکرار میکند. دیوید فرنچ، نویسنده در نیویورک تایمز با اشاره به مقوله در این باره نوشت:وقتی گزارش همکارانم هارون بوکسرمن و ایاد ابوهویلا را در مورد جنگ اسرائیل برای گرفتن بیمارستان الشفا را خواندم، این جمله توجه من را جلب کرد: «با شروع جنگ، نیروهای اسرائیلی بیمارستان را بستند. این تلاشی بود تلاش برای مقابله با آنچه که شورش گروههای مسلح فلسطینی در شمال غزه میدانند». فرنچ در ادامه آورد، به این کلمات فکر کنید: "شورش مجدد". این بدان معناست که اسرائیل دقیقاً همان کاری را انجام میدهند که آمریکا در جنگ عراق انجام داد.
تلفات غیرنظامیان و قحطی قریب الوقوع در غزه تراژدی انسانی است و مستقیماً با نتیجه جنگ مرتبط است. به ادعای فرنچ، ارتش اسرائیل میتواند حماس را در یک رویارویی مستقیم شکست دهد، صرف نظر از اینکه به غیرنظامیان کمک کند یا خیر. اما همانطور که در جنگهای فرامرزی آمریکا شاهد بودیم، این بازیگر نمیتواند پیروزی خود را حفظ کند مگر اینکه نیازهای اولیه غزهها را برآورده کند. مقولهای که اسرائیل باید لحاظ کند آن است که حماس تنها نیروی نظامی غالب در غزه نیست.
کنار زدن این گروه از میتواند معنایی بسیار شبیه کنار زدن ساختار سیاسی در عراق باشد که ماحصلش چیزی نبود، جزء نابودی خدمات ملکی و نظم مدنی. به ادعای ناظران، اسرائیل شاید برای پرکردن چنین خلایی، ارتشی را بازتعریف کند. در همین راستا باید گفت که کلماتی مانند "شورش مجدد" یا "نفوذ به شمال" برای اسرائیل میتوانند معانی شوم داشته باشند. این عبارات نشان میدهد که اسرائیل برای غزه بعد از حماس پلنی ندارد و قادر به اداره این باریکه نخواهد بود.
به ادعای فرنچ، این خلاء باید به روشی بسیار خاص پر شود آن هم با لحاظ کردن اهمیت امنیت جمعیت غیرنظامی. فقط موضوع کنترل نیست. به عنوان مثال، کتاب راهنمای فرماندهی ارتش ایالات متحده در مورد قانون جنگ زمینی، بسیار واضح است: اگر ایالات متحده قدرت اشغالگر است، باید غذا و آب تمیز فراهم کند. باید نظم و قانون را تامین کند. نمیتواند مردم غیرنظامی را به حال خود رها کند. ناتوانی ایالات متحده در تحقق این گزاره ها، شکست واشنگتن در عراق را کلید زد. نیروهای آمریکایی – به سان ارتش اسرائیل - در نبردهای شهری بسیار کشنده بودند. اما برای حفظ جامعه مدنی یا حاکمیت قانون پلنی نداشتند. گرسنگی و تشنگی عراقیها به اندازه وضعیت غزه امروز خبرساز نشد. اگرچه آنها هرج و مرج را تجربه کردند و این هرج و مرج تقریباً به قیمت جنگ آمریکا تمام شد. آمریکا برای برد سریع به عراق حمله کرد و در نهایت درگیر یکی از طولانیترین درگیری هایش شد.
فرنچ در ادامه یادداشت خود مدعی شد که هرج و مرج در غزه ممکن است زمینه ساز نقض گسترده قوانین جنگ در طول کل درگیری باشد. در حالی که ارتش آمریکا در هدف قرار دادن اهداف دقیق بود، اما حملات اشتباه، حوادث غم انگیز و رسواییهایی مانند آزار زندانیان در ابوغریب، تلاش نظامی آمریکا را خدشه دار کرد. ارتش آمریکا با اتخاذ رویکردی اساساً متفاوت، جریان را در طول موج افزایش داد. شعار آمریکا "حفاظت از جمعیت" بود.
به همین دلیل مسئله امنیت خانواده ها، مواد غذایی و بازارها مورد تاکید قرار گرفت. فرنچ مدعی است سربازان آمریکایی در شهرها و روستاها و جوامع روستایی مستقر میشدند تا مطمئن شوند که هیچ خلاء برای پر کردن باقی نمانده است. با این حال، بحث در مورد تعهدات یک قدرت اشغالگر، بیان جنبهای از جنگ غزه است که هیچ کس نمیخواهد آن را بپذیرد. در جناح راست آمریکا، افراد زیادی با این توهم کار میکنند که جنگ میتواند و باید مرگبار، سرنوشت ساز و سریع باشد. دونالد ترامپ از اینکه اسرائیل در حال «بازنده شدن است»، شکایت دارد.
این گروه از جمهوری خواهان با موضع گیری شان نشان میدهند که از گذشته عبرت نگرفته اند. آنها نمیدانند که حملهای سریع پرهزینهتر خواهد بود. به همین دلیل است که رویکرد دولت بایدن در قیاس با رویکرد ترامپ مقبولتر است. رویکرد دوم، که بر مبارزه سریع و نتیجه گیری سریع تأکید دارد، مضر است و ضمن آن که هزینههای غیرنظامی زیادی به همراه دارد میتواند زمینه ساز وقوع رادیکالیسم خواهد شد.
منبع: اقتصاد نیوز