کلانشهری مانند تهران با چالشهای خاص خود روبهروست، در کنار مدیریت امور روزمره شهر باید مسائل و آسیبهای اجتماعی متعددی رفع و رجوع شود تا زندگی در پایتخت برای ساکنان امکانپذیر باشد.
معتادان متجاهر و کودکان کار ۲مسئلهای هستند که در دهههای مختلف در صدر برنامههای مدیریت شهری قرار گرفتهاند. ایجاد فضاهایی مانند یاورشهر در کنار فعالیتهای فرهنگی مسیر جدیدی است که در این دوره مدیریت شهری پیگیری شد تا به دور از اهرمهای فشار و تنها با تکیه بر ظرفیت فرهنگی و اهالی محلهها، نقشه راهی برای حل آسیبهای اجتماعی تهران تدوین شود.
محمدامین توکلیزاده، معاون اجتماعی-فرهنگی شهرداری تهران در گفتگو با ما به تشریح مهمترین اقدامات مدیریت شهری در ساماندهی کودکان کار و معتادان متجاهر پرداخت. برقراری تعامل با خانواده کودکان کار و استفاده از ظرفیتهای محلی برای بازگشت معتادان به زندگی عادی بخشی از فعالیتهای انجام شده در این حوزه است.
یکی از مهمترین اقداماتی که در این دوره مدیریت شهری مورد توجه قرار گرفت، بحث مدیریت یکپارچه آسیبهای شهر است. مهمترین اقدامات انجام شده شامل چه مواردی میشود و قرار است که برای سال آینده چه فعالیتهایی پیگیری شود؟
موضوع آسیبهای اجتماعی در تهران تبدیل به بحران اجتماعی شد و بعضی از آسیبها مانند موضوع معتادان متجاهر بسیار مشکلزا شدند؛ حتی برخی از پاتوقها به اجتماعات بسیار بزرگ معتادان تبدیل شده بود. چنین مسئلهای در اولویت برنامههای مدیریت شهری و معاونت فرهنگی و اجتماعی قرار گرفت. نخستین جایی که من بعد از مراسم معارفه مراجعه کردم، پاتوق کوهسنگی بود. کار خودم را از این پاتوق سنگین معتادان متجاهر شروع کردم.
چند موضوع وجود دارد که کار رفع و کاهش آسیب را دچار مشکل میکند، بحث اول مربوط به زیرساخت است، متأسفانه ما زیرساختهای لازم را برای آنکه بتوانیم کاهش آسیب را در تهران رقم بزنیم، نداریم. نزدیک به ۱۲هزار تخت ماده ۱۶در تهران وجود داشت؛ درحالیکه ما بیش از ۲۰هزار معتاد متجاهر داریم.
جلسهای با سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور در شورای اجتماعی کشور برگزار و یک تقسیم کاری میان دستگاهها انجام شد تا هر دستگاهی با توجه به توان خود، زیرساختها را افزایش دهد و به سطح موردنیاز در تهران برسیم. تعهد شهرداری تهران۵هزار تخت بود و اکنون ما تعهد خود را انجام دادهایم و با توجه به آمار ایجاد ۶هزار تخت ماده۱۶ باید بگویم که ما فراتر از تعهدمان عمل کردهایم. این زیرساخت به همت دستگاههای مختلف شامل فراجا، بسیج، بهزیستی، ستاد مبارزه با موادمخدر، کمیته امداد و... ایجاد شد.
در رابطه با منع پذیرشیها چه اقداماتی انجام دادهاید؟
مسئله دوم مربوط به منع پذیرشیها بود؛ معتادهایی که در این دسته قرار میگیرند، یکی از موانع اصلی کاهش آسیبهای اجتماعی در تهران بودند. منع پذیرشیها کسانی بودند که در غربالگریها میآمدند و از حوزه غربال خارج میشدند؛ چون فضای تخصصی در پذیرش ماده۱۶ برای آنها وجود نداشت. این موضوع شامل کبر و صغر سنی افراد معتاد، معتادان دارای معلولیت، مبتلایان به هپاتیت، ایدز و انواع بیماریهای مختلف بود. اگر این افراد در مراکز عمومی پذیرش میشدند، ممکن بود که بیماری را انتقال بدهند؛ به همین دلیل نیاز بود که مراکز تخصصی برای آنها فراهم شود تا این معتادها جذب مراکز تخصصی خودشان شوند.
درمان افراد منع پذیرش بسیار پرهزینه است و از سوی دیگر درمانشان نیاز به پزشکان متخصص و مددکاران دارد. بهطور کلی میتوان گفت که نهادها و دستگاههای مختلف توان انجام این کار را نداشتند. شهردار تهران دستور دادند که معتادان متجاهری که راحتتر درمان میشوند، تحویل مراکز درمانی دیگر داده شوند و آن معتادانی که کار درمانشان سختتر است، مورد پذیرش قرار بگیرند.
بر همین اساس ما مراکز خودمان را با مراکز سروش، شفق و... تبادل کردیم. هر معتاد متجاهری را که دچار بیماری خاص نبود به این مراکز تحویل دادیم و معتادهای متجاهری را که دچار بیماریها و اختلالهای خاص بودند تحویل گرفتیم. در حال حاضر شهر تهران با موضوعی به نام منع پذیرش مواجه نیست. مراکز تخصصی منع پذیرش برای بانوان، افراد با سن بالا و خیلی پایین (صغر و کبر سنی)، معلولان، آلزایمریها، بیماران هپاتیتی، مبتلا به ایدز و... ایجاد شده است و تمام این افراد مرکز تخصصی دارند.
مسئله بعدی مربوط به فرآیندهاست؛ این فرآیندها بازدهی کم داشتند و تا ۵درصد درمان را ممکن میکردند. ما تمام تجارب درمان را در کشور به اشتراک گذاشتیم. تمام مراکز درمانی را در کشور فراخواندیم. جلسات تخصصی در دانشگاه توانبخشی بهزیستی برگزار شد. این جلسات در مرکز رصد -که زیرمجموعه اصل ۱۲۷ از سوی شهردار تهران تشکیل شده است - برگزار شد. ما از این طریق به فرآیند درمانی رسیدیم که بازدهی آن نسبت به فرآیندهای دیگر بسیار بالاتر است.
مرحله بعدی مربوط به مردمیسازی رفع آسیبهای اجتماعی است تا بتوانیم موضوع کاهش آسیبهای اجتماعی را در محلهها بومیسازی کنیم و مردم نسبت به آسیبهای اجتماعی محله خود احساس مسئولیت کنند. درواقع ما در تلاش هستیم تا از جنبه مسئولیتهای اجتماعی و شهروندی گروههای مردمی را به جمع خودمان اضافه کنیم. تمرکز اصلی ما مربوط به مرحله پس از درمان است تا زمانی که یک معتاد متجاهر مراحل ۹گانه درمان را طی کرد و به جامعهپذیری رسید، اهالی محل سکونتش، آمادگی حمایت از این فرد را داشته باشند.
برای شغل این افراد برنامهای دارید؟
در آن ۹مرحلهای که معتاد متجاهر طی میکند تا به جامعهپذیری و پذیرش از سوی خانواده برسد، یک مرحله مربوط به توانمندسازی و مهارتافزایی است که افراد با توجه به علاقه و شوق خود در مهارتهای مختلف بهکار گرفته شوند. سازمان پسماند و بخشهایی از شهرداری تهران نیز قانع شدهاند تا برخی از این افراد را که برای داشتن شغل اشتیاق دارند بهکار گیرند تا آنها بعد از درمان بتوانند شغلی داشته باشند.
قرار بود تا عید نوروز، کودکان کار ساماندهی شوند و سوءاستفاده از کودکان کار به پایان برسد. این برنامه به کجا رسید؟
کودکان کار بحث متفاوتی نسبت به معتادان متجاهر دارند. در این بحث باید موضوعاتی را رعایت کنیم که به روح و جسم کودک لطمهای وارد نشود؛ بنابراین در این مرحله بحث جمعآوری کودکان کار مطرح نیست. تاکنون ۳۲مرتبه طرح کودکان کار در تهران اجرا شده است و این طرحها نتیجه لازم را بهدست نیاوردهاند و ما همچنان در شهر تهران با مسئله کودکان کار دست و پنجه نرم میکنیم.
باید موضوع را بهدرستی شناسایی کنیم، بیش از ۷۰درصد کودکان کار در تهران اتباع هستند، بازگرداندن کودکان کار و خیابان به کانون خانواده برایمان مطلوبتر است؛ به همین دلیل برنامهای برای جمعآوری گروهی و انتقال آنها به مراکز نداریم. اولویت اول ما برقراری ارتباط با خانواده این کودکان، آگاهسازی و آموزش دادن به آنهاست تا نسبت به حق و حقوق خود و کودکانشان مطلع شوند؛ این اقدام برای ما مطلوبتر از این است که کودک را از خانواده جدا کنیم؛ چراکه بستر خانواده برای کودک همراه با امنیت و مسئولیتآور است. کارهای خوبی هم توسط مددکاران سازمان بهزیستی، مددکاران شهرداری و گروههای حامی کودکان کار انجام و ارتباطهای خوبی با خانواده این کودکان برقرار شده است.
مددکاران ما به خانه این کودکان رفتهاند و با خانوادهها گفتگو کردهاند، همچنین از طریق ارائه بستههای آموزشی تلاش کردهاند به کودکان کار و خانوادهها آگاهی لازم را بدهند. به برخی از خانوادهها که در حال سوءاستفاده از کودکان هستند، تذکر دادهایم تا محیط امنی از طریق ارتباط با خانوادهها ایجاد شود. در حال حاضر خانواده این کودکان در مراسم، جشنها و مسابقات قهرمانشهر که برگزار کردهایم، شرکت میکنند.
موضوع بعدی مربوط بهخود کودک است؛ چراکه باید با این کودکان ارتباط درست و عمیقی ایجاد شود. مددکاران بهزیستی در این حوزه بسیار حرفهای هستند؛ این افراد در کنار این کودکان قرار میگیرند. همچنین خودروهایی برای این کودکان طراحی شده است؛ حتی شمایل این خودروها بهنحوی است که کودکان در آن حس آرامش کنند. وسایل بازی نیز در این خودروها تعبیه شده است. مددکارها با این خودروها به چهارراههای شهر میروند و با این کودکان دوست میشوند. ما دنبال هیچ کودکی نمیدویم، پلیسی هم در کار نیست و او (کودک) را به زور جذب نمیکنیم. این موضوع را باید بهعنوان مهمترین تفاوت طرح اخیر نسبت به طرحهای پیشین ذکر کرد.
تمام تلاش ما این است که با کودک کار و خانوادهاش ارتباط برقرار کنیم و کودک با تمایل خودش بهخودروهای مخصوص ما مراجعه کند و از برنامهها، آموزشها و جشنهای ما مطلع شود. بستههای آموزشی برای این کودکان تهیه کردهایم، اجباری برای رفتن به مدرسه این کودکان قرار نمیدهیم و در همان مدت کوتاهی که این کودکان به ما مراجعه میکنند، بسته آموزشی به آنها میدهیم تا با درس ارتباط برقرار کنند. کودکان در زمان بسیار کوتاه به مدارس پویاشهر ما مراجعه میکنند تا چند ساعت در روز با مدرسه و درس آشتی کنند. این مراحل قدم به قدم انجام میشود تا به مرور زمان این کودکان به سمت درس خواندن حرکت کنند. موضوع بعدی مربوط به تأمین مالی است، با کمیته امداد و بهزیستی ارتباط برقرار کردهایم و یک حداقلی از تأمین مالی خانواده نیز در حال انجام است تا خانواده این کودکان بهانهای برای فرستادن کودکانشان به سر کار نداشته باشند.
آیا برای برخورد با باندهای کودکان کار نیز راهی پیدا کردهاید؟
این باندها کودکان را استثمار میکنند. در این حوزه شیوه رفتار ما متفاوت است؛ بهعبارت دیگر در مواجهه با کودکان کار رفتار ما مبتنی بر رعایت شرایط روحی و جسمی این کودکان و انجام مشاوره است، اما در رابطه با این باندها، قوه قضاییه و قوه قهریه وارد میدان میشوند تا با باندهایی که کودکان را روزانه اجاره میکنند و به سر چهارراهها میبرند، کاملا برخورد شود.
حضور کودکان اتباع در این موضوع را چطور مدیریت خواهید کرد؟
ما بهعنوان بدنه اجتماعی مدیریت شهری در موضوع کودکان کار، تفکیکی میان ایرانی، افغانستانی و ملیتهای دیگر نداریم. ما باید وظیفهمان را نسبت به همه کودکان انجام دهیم. دستگاههای دیگر وظایف خود را دارند، اما وظیفه ما این است که کودک با هر ملیتی را مورد حمایت قرار دهیم. در بحث اتباع نیز مسیر ارتباط با خانواده این کودکان را پیگیری میکنیم، اگر کودک یک خانواده وارد فضای مجرمانه شده باشد، این بحثهای قضایی و پلیسی است.
منبع: همشهری