زیسان: نظرتان درباره زندگی در فرودگاه چیست؟! شاید به نظرتان خیلی سخت و اساسا ناممکن باشد. اما یک ایرانی، ۱۸ سال در یک فرودگاه زندگی کرد. داستان زندگی او حالا همهجای دنیا به عنوان یکی از عجیبترین زندگیها، روایت میشود. احتمالا خیلی از ما هم درباره او شنیدهایم. در این مطلب قرار است یکبار دیگر زندگی آقای کریمی ناصری در فرودگاه را، با هم مرور کنیم.
به گزارش زیسان؛ ترمینال فرودگاه خانه مهران کریمی ناصری بود - معروف به سِر آلفرد... او در خانه اش کارهای معمولی همه ما، مانند غذا خوردن، خوابیدن، شستشو و استراحت را انجام میداد. در واقع تنها چیزی که خانه مهران را منحصر به فرد میکرد، این بود که این خانه در ترمینال ۱ فرودگاه شارل دوگل پاریس قرار داشت.
فرض کنید، ساعت سه پرواز دارید و درست لحظهای به فرودگاه میرسید که به شما گفته میشود، برای پرواز به مقصدی خاص، تا ۱۵ دقیقه دیگر باید سوار هواپیما شوید. شاید این تاخیر برای هرکسی پیش بیاید، اما تضمین میکنیم که هرگز به اندازه سِر آلفرد با تأخیر در زندگیتان مواجه نشده اید!
با تشکر از بروکراسی، باید بگوییم که سِر آلفرد در سال ۱۹۸۸ پایش را به فرودگاهِ CDG پاریس گذاشت و تا سالِ ۲۰۰۶ همانجا ماند.
سِر آلفرد یا مهران، متولد ایران بود و زمانی که در کشور خودش بود، زندگی راحتی داشت. پدرش پزشک یک شرکت نفتی بود. او ۲۷ ساله بود که انقلاب شد. او تصمیم گرفت ایران را ترک کند. سِر آلفرد پس از مدتی پستی و بلندی، سرانجام به فرانسه رفت. پس از فوت پدر آلفرد، مادرش فاش کرد که او در واقع مادر آلفرد نبوده، بلکه او در پی رابطه پدرش با پرستاری اسکاتلندی به دنیا آمده است.
این افشاگری نکات مثبت و منفی را با هم داشت. در این صورت آلفرد واجد شرایط تابعیت انگلیس بود.آلفرد میخواست به لندن برود و درخواست تابعیت کند، اما به نوعی اوراق پناهندگی خود را از دست داد! او میگوید آنها به سرقت رفته اند، بقیه، اما میگویند او خودش از شر آنها خلاص شده است.
جالب است که بدانید سِر آلفرد هزاران نسخه مختلف از داستانش را بیان کرده است، بنابراین تقریباً هر مقالهای که در این مورد بخوانید کمی با دیگری متفاوت است.
با اینحال اجماع بر این است که آلفرد، فرانسه را به آرامی ترک کرده و به فرودگاه شارل دوگل پاریس رفته، سوار هواپیما شده و به لندن پرواز کرده است.
این در حالی است که این اتفاق نباید میافتاد، چراکه برای پرواز در سطح بین المللی، شما باید یک گذرنامه و ویزا معتبر داشته باشید و سر آلفرد این موارد را نداشت. احتمالاً این یک اشتباه در ایرلاین بوده است.
امروزه، شرکتهای هواپیمایی به ازای هر مسافری که بدون گذرنامه یا ویزا معتبر پرواز کند، به طور متوسط ۳۵۰۰ دلار جریمه میشوند و مجبور هستند مسافر را به صورت رایگان به مبدا خود برگردانند!
این قانون در مورد سِر آلفرد هم اجرا شد. او پس از ورود به انگلستان، به دلیل نداشتن گذرنامه برای سوار شدن به هواپیما، بار دیگر سوار هواپیما شد و به ترمینال ۱ پاریس شارل دوگل منتقل شد.
اما، به همان دلیلی که او نمیتوانست وارد انگلستان شود، این امکان وجود نداشت که بتواند وارد فرانسه شود!
به طور معمول پروتکل در این موارد اینچنین است که فرد را به کشور خودش برمی گردانند، جایی که میتواند در موارد اضطراری، بدون گذرنامه وارد شود. اما سِر آلفرد هیچ کشوری نداشت! بنابراین به هیچ کجا نمیتوانست وارد شود.
او پس از مدت کوتاهی حضور در زندان، مغازهای در این ترمینال تاسیس کرد و ۱۸ سال دیگر در آنجا زندگی کرد.
فرودگاه هر آنچه را که لازم داشت؛ حمام، غذا، حتی یک دکتر که رایگان بود، در اختیارش گذاشت. در کنار این او تلاش میکرد تا مدارک پناهندگی مورد نیاز خودش را هم بدست بیاورد، اما مشکل اینجا بود که او بدون داشتن اوراق پناهندگی نمیتوانست فرودگاه را ترک کند! این یک چرخه بیهود و تمام نشدنی از بروکراسی بود، که مهران در آن گیر افتاده بود.
سرانجام پس از حدود ۱۰ سال، فرانسه و بلژیک هر دو به او پیشنهاد اقامت دادند. آنها از او خواستنند مدارکی را امضا کند که در آنها آمده بود او یک ایرانی است. سِر آلفرد، اما امتناع ورزید، چون او فکر نمیکرد که یک ایرانی است.
برخی میگویند با گذشت زمان، وضعیت روانی سِر آلفرد رو به وخامت گذاشت، اما در عین حال، به نظر میرسید که او به خانه-فرودگاه خود علاقه داشته و در آنجا دوستانی هم پیدا کرده بود.
در سالهای ابتدایی، او پول زیادی پس انداز کرد؛ در فرودگاه بانکی وجود داشت و پولهایی که گاه به گاه توسط غریبههایی که داستانش او را میشنیدند به او میدادند را در بانک فرودگاه پسانداز میکرد.
در سال ۲۰۰۴، در حالی که سر آلفرد هنوز در فرودگاه بود، زندگینامهاش را منتشر کرد که در ازای آن پولی خوبی به جیب زد. همچنین شرکت DreamWorks Pictures تصمیم گرفت از زندگی او فیلمِ معروفِ «ترمینال» را بسازد. در ازای ساخت این فیلم سر آلفرد دویست و پنجاه هزار دلار دریافت کرد.
این فیلمِ ساختهِ اسپیلبرگ، براساس داستان سر آلفرد ساخته نشده، بلکه کاملاً از آن الهام گرفته شده است، بنابراین پرداخت پول زیاد به او، درواقع پوششی قانونی بود تا سازندگان فیلم مطئن شوند که سر آلفرد بعداً شکایت نمیکند.
در مصاحبههایی در سال ۲۰۰۴-۲۰۰۵ او همواره میگفت بالاخره از فرودگاه بیرون میرود. اما سرانجام این اتفاق نیفتاد.
سال ۲۰۰۶ او به دلیل مشکلات پزشکی به مدت شش ماه در بیمارستان بستری شد و پس از آن، مدت کوتاهی را در یک پناهگاه بی خانمانها در پاریس مستقر شد ولی او دوباره به فرودگاه بازگشت و سرانجام سال گذشته به دلیل حمله قلبی در همان فرودگاه درگذشت. اگر شما به جای او، ۱۸ سال در یک فرودگاه گیر کنید، چه کاری انجام میدهید؟