علی مزروعی در روزنامه فرهیختگان نوشت: در یک هفته اخیر صحبتهای علیرضا پناهیان، سخنران مذهبی در فضای مجازی دو مرتبه محل نقد قرار گرفته است. نخستین بار زمانی بود که او روایتی از پیام امام خمینی به طیب حاج رضایی را مطرح کرد و مدعی شد امام خمینی در زمانی که در تبعید و خارج از ایران بوده است (یعنی سال ۱۳۴۳ به بعد) به واسطه آقای عراقی (یکی از مبارزان انقلاب) از طیب درخواست میکند که سالگرد عزاداری ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ از بین نرود.
این ادعا، اما از جانب برخی تاریخ پژوهان و رسانهها رد شد. پس از آن بار دیگر الفاظی که پناهیان در مورد حضرت علی (ع) به کار گرفته مورد مناقشه قرار گرفت و برخی با این استدلال که پناهیان با استفاده از تعبیر گوشت تلخ به مقام ایشان اهانت کرده نسبت به وی معترض شدند که از جمله آنها شیخ حسین انصاریان بود. پس از این انتقادات پناهیان ضمن پذیرش این اشتباه کلامی تشریح کرد که وی درحال بیان صحبتهای مخالفان امیرالمومنین بوده است. او همچنین برای دلجویی به دیدار شیخ حسین انصاریان رفت. رفتار پناهیان از این جنبه که اشتباه خود را پذیرفته و به جبران آن پرداخت میتواند برای سایر سخنرانان که امکان خطا در الفاظ دارند درسآموز باشد، بهویژه اگر که سخنرانیشان در مورد شخصیتهای برجسته تاریخ و ائمه معصومین باشد.
سحرگاه روز شنبه ۱۸ فروردین مصادف به ۲۶ رمضان بود که پناهیان بهعنوان سخنران برنامه «ماه من» در شبکه ۳ سیما اظهاراتی را مطرح کرد که علیرغم دقت محتوا در الفاظ نکات مورد انتقادی را در خود داشت. او در این سخنرانی برای اینکه حساسیت امیرالمومنین و پیامبر را بر سر مساله بیتالمال در زمان دوران زعامت حکومت اسلامی توسط آنها بیان کرده باشد به روایاتی در مورد گلایهمندی برخی چهرهها نسبت به این حساسیت اشاره کرد.
چهرههایی که این حساسیت را به خشونت تعبیر میکردند. پناهیان برای شیواتر شدن بحث، این تعبیر مخالفان را با کلمه گوشت تلخی جایگزین کرده و از زبان منتقدان حکمرانی عادلانه امیرالمونین (ع) از ایشان بهعنوان گوشت تلخ یاد کرد و انتقادات مخالفان را با زبان اول شخص اینگونه بیان کرد: «در مقام خلافت گوشت تلخی میکرد، آمد بیتالمال را مساوی تقسیم کرد، آقا هیچ کس نمیشود با او رفیق شود. یک باندی درست کن تا آن باند حکومتت را نگه دارند. لااقل دم آنها را ببین.
تو یک دانه رفیق برای خودت نمیگذاری.... از این بدتر وضعیتی بود که رسول خدا به وجود آورد. رسول خدا هم نه یک رفیق برای خودش و نه برای علی نگه داشت. فکر نکنیم که رسول خدا مهربان بود، امیرالمومنین گوشت تلخ بود... از روز اول هرکس که میآمد با او پیمان ببندد و میخواست خودش را شریک کند، پیامبر میفرمود نه و اصلا خیلیها را هم تاراند. اینکه ۱۳ سال طول کشید به خاطر همین گوشت تلخی بود.»
زمانی که این جملات را بدون توجه به کلیت صحبت و گزینشی مورد توجه قرار دهیم طبعا هم نسبت به الفاظ گلایهمند میشویم و هم به اشتباه گمان میکنیم که پناهیان در حال انتقاد به مدل حکومت پیامبر اسلام و حضرت علی بوده و آنها را متهم به خشونت بیرویه میکند. اما این تعابیر باید در دل کل سخنرانی مورد توجه قرار گیرد. این سخنرانی مذهبی با بیان این جملات نوع نگاهی را تشریح میکند که برخی چهرههای سیاسی معاصر حضرت علی به خاطر حسادت به ایشان داشتند.
او در این رابطه طلحه و زبیر را مثال میزند که به خاطر همین حسادت و عدم کسب منفعت در مقابل حضرت علی شمشیر کشیدند و همچنین به نامه امیرالمونین به معاویه اشاره میکند که در آن آمده است: «از دست قضا حکومت به دست من افتاده است و الا نمیگذاشتند.» پناهیان ریشه تقابلها با حضرت علی را در حسادت معنوی آنها دانسته که به مرور تشدید شده بود. یک روز پس از این اظهارات و با شدت گرفتن دامنه انتقادات، پناهیان در همین برنامه به دفاع از خود پرداخته و این موضوع را که او از زبان مخالفان امیرالمومنین سخن میگفته را اینگونه تشریح کرد: «تمام آن عباراتی را که من به کار بردم، از جانب حسودانی بود که نسبت به امیرالمومنین حسادت داشته و ولایت و سختگیریهای ایشان را برنمیتافتند و من اسناد آن را صریحتر میخوانم که باید دقیق دانسته شود.
این که ایشان گوشت تلخ بود، نظر من نیست بلکه از زبان حسودان گفتم. همین جا یک تشکر هم از منتقدان مغرض از اینترنشنال گرفته تا بقیه میکنم، زیرا به من رحم کرده و آن قسمتی را که گفتم «باید ولیخدا را کشت» را تقطیع نکرده و نگفتند که فلانی حکم قتل ولیخدا را داد.»
پناهیان این گزاره را که برداشت اشتباه از صحبتهای او ناشی از روایت سریع موضوع است را اینگونه پاسخ داد: «هر جملهای را باید در فضای سخن تحلیل کرد و اگر ما جملهای را جدا کرده و براساس آن قضاوت کنیم، مثل خوارج است که حکم قتل ولیخدا را به دست آوردند. حتی در قرآن اگر به یک آیه توجه کرده و آیات دیگر را نادیده بگیرید، ایراد وارد میشود.» او در پایان اشتباه در سخنرانی ایراد شده را نیز پذیرفت: «ما مبرا از ضعف نیستیم، اما بعد از این اتفاق، اعتمادبهنفس من بالا رفت، زیرا ما ۲۷ جلسه است که درباره افرادی که مغرضانه صحبت کردند، حرف میزنیم، اما فقط یک گزک از کلام ما گرفتند.»
پناهیان ازجمله روحانیونی است که همواره برای ارتباط با مخاطب از شیوههای بدیعی همچون عامیانهگویی در بیان استفاده میکند. این امر اگرچه برای جذب مخاطبان و القای سخن به آنها موثر عمل میکند، اما زمانی که در مورد شخصیتهای برجسته به کار گرفته میشود هم احتمال خطا را بالا میبرد و هم ممکن است در افکار عمومی نسبت به رعایت شدن شأن اولیاالله حساسیت ایجاد کند، لذا دقت بیشتری در بیان را میطلبد.
استفاده از لفظ گوشت تلخ در مورد ائمه معصومین آنهم با زبان اول شخص طبیعتا فرصت تقطیع و استخراج محتوای اهانتآمیز را فراهم میکند، لذا سخنران باید در زمان استفاده از این تعابیر قید کند که این موارد از زبان خود او نبوده و همچین از تکرار چندباره که منجر به وهن مقام معصومین میشود نیز بپرهیزد. عدم توجه به این اصل منجر شد تا صدای انتقاد علیه پناهیان بلند شود. صدای انتقادی که از سمت دلسوزانی همچون شیخ حسین انصاریان بیرون آمد.
این روحانی باسابقه و معتبر در بین مردم در سخنرانی نسبت به استفاده از واژه گوشت تلخ توسط پناهیان معترض شد و در انتقادی شدید گفت: «بلد نیستید روی منبر پیغمبر نشینید، حرام است.» پس از این انتقادات پناهیان برای دیدار با انصاریان به حسینیه همدانیها رفت و تصاویر ماندگاری از این دیدار منتشر شد. این دیدار از این جهت که نشاندهنده پذیرش اشتباه توسط پناهیان و احترام او به جایگاه و سن و سال منتقدی که تجربه بیشتری از وی دارد، درسآموز محسوب میشود و میتوان از آن بهعنوان نمودی از اخلاق عملی یاد کرد.
پناهیان به واسطه خلاقیتی که در فرم بیان به کار میگیرد توانسته مخاطبان بسیاری در جامعه را به خود جذب کند. این توانایی، اما مسئولیتآفرین نیز محسوب میشود. فردی که در جامعه صاحب تریبون محسوب شده و سخنانش ضریب پیدا میکند باید به این نکته توجه داده شود که هرگونه خطای او در بیان با شدت بیشتری جامعه را درگیر میکند، به همین دلیل حتی رسانههای معاند نیز به کمین امثال پناهیان نشسته تا هرگونه اشتباه او را ضریب دهند.
گاهی همین رسانهها که تمام ارکان و شعائر دینی را مورد وهن قرار میدهند در قامت دفاع از دین ایفای نقش کرده و به تعبیر کاتولیکتر از پاپ به دنبال بیرون کشیدن مو از ماست میشوند؛ لذا اینکه برخی رسانهها نیز ممکن است به دنبال تخریب وجهه پناهیان باشند امری غیرمعقول نیست که نیاز به تفسیر داشته باشد، اما چنین فضاسازیهایی نهتنها از مسئولیت امثال پناهیان نکاسته بلکه بر آن افزوده و لزوم دقت در استفاده از کلمات را بیشتر میکند. از آنجایی که اشتباهات واعظان مطرح ضریب اجتماعی وسیعی دارد هرگونه خطا در مورد آنها نیز نیاز به عذرخواهی و اصلاح سریع دارد. کنش چند روز اخیر پناهیان، اما نشان داد که او از این آزمون سربلند بیرون آمده است.
پس از جنجالهای به وجود آمده پس از اظهارت پناهیان، او ضمن آنکه اشتباه خود را پذیرفت برای دلجویی به دیدار شیخ حسین انصاریان رفت. احترام پناهیان به انصاریان بهعنوان بزرگتر و منتقد دلسوز برای سایر واعظان مطرح نیز میتواند بسیار درسآموز باشد. پذیرش اشتباه و احترام به جایگاه بزرگان نشان داد پناهیان در آزمون انتقادپذیری سربلند بیرون آمده است.
آزمونی که سایر تریبونداران نیز هرلحظه که در حال خطابه یا نگارش مطلبی هستند ممکن است به آن دچار شوند. بسیاری از سخنرانان ممکن است در یک سخنرانی چندساعته اشتباهات لفظی مرتکب شوند که این اشتباهات به خودی خودی نیاز به عذرخواهی و اصلاح دارد، بهویژه اگر که جنبه عمومی گستردهای پیدا کرده و افکار عمومی را جریحهدار کرده باشد.